شهاب قاسمی، از مهم‌ترین چالش تولید «کادرفنی» می‌گوید:

خودنمایی مدیران ورزشی به جای پاسخگویی

رسانه‌ها بیش از آن که به شرایط تاثیرگذار بر مهاجرت بپردازند باید به وضعیت این افراد پس از پناهندگی توجه داشته باشند تا ورزشکاران دیگر چشم انداز مناسبی از آینده بدون محبوبیت و پایگاه اجتماعی داشته باشند.
کد خبر: ۱۳۷۷۳۹۵

در چندسال گذشته با موج بزرگی از کوچ ورزشکاران و برگزیدگان رشته های گوناگون وزشی روبرو بوده ایم . مقصد این ورزشکاران از کشورهای همسایه تا قاره اروپا و امریکا بوده است . از  آنجا که این چالش از چند سال گذشته با روند افزایشی روبرو شده است ، برنامه «امواج شبهه» امروز به موضوع سیاسی كاری در ورزش و ترغیب و حمایت رسانه های معاند به كوچ ورزشكاران از وطن می‌پردازد. در این برنامه كه به همت سرویس سیاسی رادیو گفت‌وگو برگزار شد،  کامران احمدپور ، مدیر مسئول و صاحب امتیاز روزنانه ورزشی نود و خبرگزاری نود پرس ، محمدرضا نصرالله زاده برزی ، دبیر انجمن مدیران رسانه های ورزشی ایران  و ارتباط تلفنی با امیرساعد وكیل ، وكیل دادگستری و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به گفتگو و مباحثه پرداختند.

** آقای احمدپور شما این موضوع را چگونه ارزیابی می کنید و نظر شما درباره آن چیست  ؟

به نظر می رسد درباره کوچ وزشکاران بیش از اندازه سیاه نمایی شده است . اگر نگاهی به تیم ملی فرانسه داشته باشیم می بینیم بیش از 80درصد بازیکنان سیاه پوست هستند و متعلق به فرانسه نیستند . در کشورهایی مانند پرتقال و آلمان هم این موضوع دیده شده است . اما چرا در مورد کشورهای امریکایی تا این اندازه سیاه نمایی نمی شود ، به نظر می رسد دلیل اصلی این است که دنیا و حتی کشورهای آفریقایی را به این باور رسانده اند که مردم افریقا باید به آنچه دارند راضی باشند ، فقیر باشند و برای زندگی بهتر مهاجرت کنند اما هیچ کس نتوانسته دنیا را متقاعد کند که بضاعت ایران و حق مردم آن این اندازه است که می بینید . ایران کشور دارای پتانسیل و استعداد های بسیار است ، از این رو نمی توانند ما را راضی کنند که ورزشکاران ما حق دارند کوچ کنند و برای شرایط بهتر به جای دیگری بروند پس به سیاه نمایی دست می زنند .

از رسانه های معاند هم نباید انتظاری جز سیاه نمایی و شبهه زایی داشته باشیم چراکه ماهیت و هدف از ایجاد آنها همین روند انتقادی است . اتفاقا در بسیاری از مواقع آنها به مسائلی اشاره می کنند که باید مورد توجه قرار بگیرد و برای رفع مشکلات استفاده شود.

 

** بله ، توجه به سخن مخالف و اصلاح آن یک رویه مدیریتی است که همه جای دنیا رواج دارد .

* مهاجرت به دلیل عدم رضایت از جایگاه رخ می دهد

آقای نصراله زاده نظر شما در این باره چیست ؟

نصرالله زاده- معتقدم به این موضوع باید مانند یک پازل نگاه کرد یعنی ببینیم چه اتفاقاتی پیش و پس از مهاجرت رخ می دهد .  در گام نخست باید به سطح ورزشکاران توجه کرد که آیا در سطحی بوده اند که تا این اندازه درباره آن ها جنجال ایجاد شود؟ ورزشکارانی که به کشورهای خارجی کوچ می کنند ، مشخص است که در کشور به جایگاهی که تصور می کردند نرسیده اند یا خود را فراتر از جایگاهی می دانند که اکنون در آن قرار دارند که به نوعی اعتماد به نفس کاذب است . از سوی دیگر زمانی که این ورزشکاران مهاجرت می کنند ما آنها را رها می کنیم و این جریان را آسیب شناسی نمی کنیم .

* گاهی مهاجرت به دلیل مشکلات ورزشی نیست

یکی از اتفاقات خوبی که با خروج ورزشکاران از کشور رخ می دهد این است که پتانسیل واقعی آنها نمایان می شود.  به عنوان مثال سال گذشته دو نفر از ورزشکاران رشته بدن سازی در کشور اسپانیا پناهده شدند در حالی که این  کشور در رشته بدن سازی و پرورش اندام حرفی برای گفتن ندارد ، از این رو می توان گفت برخی از این مهاجرت ها زمینه ورزشی ندارند و به دلیل مشکلات دیگر ورزشکار رخ می دهد. در این بین جنجال رسانه ای که توسط معاندین ایجاد می شود همان چیزی است که آن ورزشکاران می خواهند یعنی فرصتی برای دیده شدن به آنها می دهد که کوچ را آسان تر می کند

** البته باید توجه داشت که ما از طیفی که به دنبال دیده شدن بودن تا قهرمان المپیک ، متقاضی مهاجرت داشته ایم.

نصراله زاده - امروز مهاجرت تنها مختص قهرمانان نیست بلکه همه ملی پوشان امکان کوچ از کشور را دارند چون زمینه مهاجرت بسیار راحت تر از گذشته شده است . در حالت کلی از نظر من نباید با حساسیت های موشکافانه به این موضوع توجه کرد . این فرآیند در تمام کشورهای دنیا دیده می شود و ورزشکاران برای رسیدن به جایگاه بهتر به کشورهای دیگر کوچ می کنند.

 

* ورزشکاران با مهاجرت برای جامعه الگوسازی می کنند

امیرساعد وكیل - ورزش در دنیا به عنوان صنعتی شناخته می شود که سالانه نزدیک به 500میلیارد دلار گردش مالی دارد . همچنین به عنوان یکی از ابزارهای نفوذ اجتماعی توسط سلبریتی ها که بیشتر آنها قهرمانان ورزشی هستند مطرح است . ورزش به جهت تاثیر بر نشاط اجتماعی و غرور ملی ، همواره به عنوان ابزاری برای پیشبرد بسیاری از اهداف کلان در جامعه شناخته می شود و البته لبه دیگر تیغ ورزش این است که می تواند به موضوع حاد اجتماعی و حتی امنیتی منجر شود . پس ورزش یک شاخص توسعه برای ارزیابی میزان پیشرفت سطوح مختلف اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی یک جامعه است. زمانی که ما با این واقعیت ها و اهمیت ورزش چه به صورت آگاهانه و چه به صورت ناخودآگاه در زندگی روزمره مواجه می شویم باید به آثار و پیامدهای آن بیشتر توجه داشته باشیم یعنی به همان اندازه بازیگران عرصه ورزش می توانند نقش تعیین کننده ای در الگو سازی داشته باشند. البته نباید کوچ ورزشکاران را پدیده ای صد درصد مجزا از واقعیت جامعه ای بدانیم که بخش بزرگی از جمعیت جوان آن گرایش به مهاجرت دارند. در واقع ممکن است بخشی از این سیر مهاجرتی از فضای عمومی و اجتماعی تاثیربپذیرد  اما زمانی که تعداد زیادی از ورزشکاران ما اقدام به کوچ می کنند ممکن است برای بخش دیگر آن جامعه الگوسازی و آنها را ترغیب به مهاجرت کنند.

* نقش رسانه در ایجاد تصویر درست از مهاجرت

امیرساعد وکیل- در این بین رسانه نقش بسیار مهمی دارد . رسانه باید یک ارزیابی حقیقی و درست از زندگی ورزشکارانی که کوچ کرده اند انجام دهد تا مشخص شود آنها پس از مهاجرت با چه مشکلاتی روبرو می شوند و با چه چالش هایی باید دست و پنجه نرم کنند . یک ورزشکار زمانی که در دوره قهرمانی است متوجه ارزش هواداری و جایگاه خود دربین مردم و جامعه نیست و نمی داند چه سرمایه اجتماعی بزرگی را با ترک کشور از دست می دهد اما به محض این که دوره ورزشی او به پایان می رسد نبود محبوبیت ، پایگاه و سرمایه اجتماعی را به خوبی درک می کند و ممکن است دچار آسیب روحی شود. از این رو اگر به ورزشکاران آگاهی داده شود تا آنها زندگی حرفه ای خود را در دوره زمانی طولانی (نه به اندازه دوره قهرمانی ) ارزیابی کنند نگاه متفاوت و تصمیم درست تری نسبت به مهاجرت خواهند داشت . البته این گفتار به این معنا نیست که ما وظیفه ای برای ایجاد یک زندگی همراه با کرامت برای ورزشکاران نداریم . سیاست های مدیریت کشور باید شرایطی برای ورزشکارانی به ویژه آنها که همیشه قهرمان ، در معرض توجه و در مقابل دوربین بوده اند فراهم کند تا دچار انزوا نشوند . 

* شیوه مهاجرت ورزشکاران درست نیست

احمدپور- در رفتار ورزشکاران در فرآیند مهاجرت سه ایراد اصلی وجود دارد .  شیوه مهاجرت پسندیده نیست . این که یک ورزشکار در اردو و در میان تمرینات یا مسابقات تیم را رها کند خودخواهی است چرا که به تیم و هم تیمی ها ضربه خواهد زد. دومین مشکل این است که باید بپذیریم در ایران برخی از رشته ها آینده مالی درخشانی ندارد پس اگر ورزشکاری این رشته را انتخاب می کند باید با تمام ویژگی های آن آشنا باشد . همان گونه که در دهه های پیش ، فوتبال در امریکا جایگاهی نداشت و جامعه به آن اهمیت نمی داد. البته گاهی یک ورزشکار به دو ومیدانی علاقمند است اما می داند که در ایران درآمدی نخواهد داشت . با هوشمندی دوران باشگاهی خود را در کشوری مانند مجارستان که به این ورزش بها می دهد طی می کند ، درآمدزایی می کنند اما برای مسابقات ملی به تیم ایران می پیوندند و برای کشور مدال و افتخار کسب می کند و در بین مردم هم محبوبیت به دست می آورد .

موضوع سوم این است که در رفتار ورزشکاران خودخواهی زیادی دیده می شود . گرچه می پذیریم که مسئولان بی کفایت و نالایق در ورزش کشور وجود داشته اند اما مسئولان خوب هم کم نداشته ایم.پس ورزشکاران نباید تمام مشکلات را از ناحیه تصمیم سازان بدانند و باید در وجود خود به دنبال چالش ها باشند.

* دولت روحانی رکوردار مهاجرت ورزشکاران

** آیا آماری از میزان کوچ ورزشکاران داریم ؟

 از ابتدای انقلاب ، 66 نفر از ورزشکاران به کشورهای خارجی پناهنده شده اند یا مهاجرت کرده اند که از این تعداد 45 نفر مرد و 21 نفر از بانوان بوده اند. بیشترین مهاجرت یعنی 44 نفر مربوط به دوره ریاست جمهوری آقای روحانی و پس از آن 12 نفر در دوره آقای احمدی نژاد بوده است . تکواندو با 9 ورزشکار بالاترین آمار مهاجرت را داشته است . ایران سرمایه گذاری بزرگی در این ورزش داشته است پس این موضوع طبیعی است که کشورهای دیگر از حاصل دست رنج ایران استفاده کنند. در رشته های شطرنج ، کشتی ، جودو و ژیمناستیک هم به ترتیب  9 ، 8 ، 7 و 6 ورزشکار به کشورهای دیگر پناهده شده اند . باید توجه داشت که بیشتر این مهاجرت ها انگیزه شخصی برای پیشرفت بوده است. اعداد و ارقام نشان می دهند شرایط مالی ورزشکاران ما بسیار بهتر از برخی از نقاط دنیاست.

** آیا یک ورزشکار و قهرمان طبق تعاریف رسمی و قانونی جمهوری اسلامی ایران جز نخبگان است ؟

امیرساعد وکیل- شکی نیست بر اساس قانون ، ورزشکارانی که دارای مدال در عرصه مسابقات جهانی ، آسیایی و المپیک هستند چه در ایران و چه در قوانین بین المللی جز نخبگان شناخته می شود. به همین دلیل است که با وجود مشخص بود شرایط پناهندگی در کنواسیون 1951 ، قهرمانان و مدال آوران در کشورهای دیگر هم نخبه به شمار می روند و می توانند راحت تر از دیگران پناهنده شوند و اقامت بگیرند.

 

* بیشتر مهاجرت ها اندیشه ای پشت خود ندارند

** آقای نصراله زاده ، شاید تعداد دانشجویانی که از یک دانشکده از میان تمام دانشگاه های ایران در یک سال مهاجرت می کنند بیش از 66 نفر باشد ، چرا کوچ ورزشکاران این چنین پررنگ و برجسته می شود؟

قهرمانان ورزشی نسبت به دیگر نخبگان ، به دلیل داشتن جایگاه ویژه در دنیا ، اهمیت و توجه بیشتری در نطد مردم کشور دارندو از نفوذ اجتماعی خاصی برخوردارند .

به نظرمن بیشتر این مهاجرت ها در پشت خود تفکری ندارند. رسانه های ما هم بیش از هرچیزی به شرایطی که موجب رفتن ورزشکاران شده است پرداخته اند و از وضعیت پس از مهاجرت غافل شده اند. ما هیچ گاه به این واقعیت نپرداختیم که آیا ورزشکاران مهاجر به شرایط ایده آلی که در نظر داشتند رسیدند؟ یا تنها از نظر مالی تامین شده اند . بسیاری از ورزشکاران که در داخل کشور جایگاه آنچنانی نداشتند با خروج از ایران محبوب می شوند و مورد توجه جامعه قرار می گیرند .

به هر حال مباحث اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی و رفاه نسبی که هر شخصی برای خود تعریف می کند در تصمیم گیری برای مهاجرت نقش اساسی دارد .بنابراین باید برای مهاجرت هایی که در آینده رخ می دهد نگران بود . اگر بخواهیم کوچ ورزشکاران را تنها با مسائل ورزشی و حرفه ای مرتبط بدانیم یا خود را فریب داده ایم یا جامعه مخاطبان را . باید توجه داشت هر ورزشکاری خود تمایل دارد در کشور بماند ام شرایط کلی جامعه و تصوری که از وضعیت کشور مقصد دارد تصمیم به مهاجرت می گیرد.

 

برنامه «امواج شبهه» كه گفتگوی تخصصی پیرامون ماهیت‌شناسی رسانه‌های معاند فارسی‌زبان است، روزهای یكشنبه و سه‌شنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه به روی آنتن این شبكه به نشانی موج اف‌ام ردیف ۱۰۳,۵ مگاهرتز می‌رود و در این قسمت به موضوع سیاست‌های جمعیتی در تیررس خبرسازی رسانه‌های معاند پرداخت.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها