اعتراف به قتل دختر و پسر
هفته آخر فروردین امسال بود که زنی با برگه قضایی به پلیس آگاهی گیلان مراجعه و از کارآگاهان برای یافتن همسر و فرزندانش درخواست کمک کرد. این زن در شکایتش گفت : سال ۹۷ از همسرم جدا شدم اما او فرزندانم را در محل زندگیمان در مشهد نگه داشت و از آن زمان اجازه نداد من فرزندانم را ببینم و با آنها در ارتباط باشم. چند وقتی است همسرم به لنگرود بازگشته و مشغول کار است اما هر چه میگویم میخواهم فرزندانم را ببینم بهانه میآورد و میگوید دختر و پسرمان در مشهد همراه با دوست او زندگی میکنند. با ثبت این شکایت مرد ۳۷ ساله بازداشت و تحت بازجویی قرار گرفت اما در بازجوییها شروع به ضدونقیضگویی کرد. بازجوییها از او ادامه داشت تااینکه سوم اردیبهشت او به قتل دو فرزندش اعتراف کرد. مرد جوان در اعترافات هولناکش مدعی شد وقتی همسرم طلاق گرفت و به لنگرود بازگشت من دو فرزندم را نگهداری میکردم. شش ماهی در حرم میخوابیدیم که خود و فرزندانم راحت نبودیم. جا و مکان درستی نداشتیم و خیابانخواب شده بودیم. شهریور ۹۸ با دختر هفتسالهام درگیر شدم و او را خفه کردم. برای اینکه راز این جنایت فاش نشود او را در یک بیابان در بلوار طبرسی دفن کردم و هنگام دفن دخترم، پسر چهار سالهام شاهد ماجرا بود. او همیشه مرا تهدید میکرد که موضوع را به مادرش خواهد گفت . فروردین ۹۹ پسرم هم شروع به ناسازگاری کرد و اعصابم را بههم میریخت. یک روز با او درگیر شدم و لگدی را به سمت پسر چهار سالهام پرتاب کردم که او با دیوار برخورد کرد. چند دقیقه بعد وقتی سراغش رفتم متوجه شدم او هم جانش را از دست داده است. برای دفن پسرم از دوستم سعید کمک گرفتم و با هم جسد پسرم را کنار جسد خواهرش دفن کردیم. با این اعترافات هولناک تیمی از کارآگاهان بههمراه متهم به مشهد رفته و توانستند بعد از جستوجو جسد دو کودک را از زیر خاک خارج کنند.
قتل پسر نه ساله زیر مشت و لگد پدر
5 اردیبهشت امسال مرگ مشکوک پسر ۹ سالهای به پلیس اعلام شد. بلافاصله مأموران پلیس به محل حادثه در بردسیر کرمان اعزام شدند. بررسیهای اولیه پلیس نشان داد روی سر و صورت کودک آثار کبودی و ضرب و شتم وجود دارد و ساعتی قبل این کودک بهخاطر اصابت جسم سخت به سرش جانش را از دست داده است. در ادامه مشخص شد روی دست و پای کودک نیز آثار کودکآزاری و ضربوشتم وجود دارد، بلافاصله پدر او که در صحنه حادثه حاضر بود، بازداشت شد.
مرد جوان که به مواد مخدر صنعتی اعتیاد شدیدی داشت با قبول قتل فرزندش مدعی شد چندی قبل مادر این کودک از من جدا شد و طلاق گرفت. کودکم بسیار شلوغ میکرد و من حوصله او را نداشتم هنگامیکه شلوغکاری میکرد یا خمار بودم او را زیر باد کتک میگرفتم. ساعتی قبل نیز بار دیگر به دلیل اینکه خمار بودم او را زیر ضربوشتم گرفتم و چند ضربه به سر و صورتش زدم که یکباره بیهوش شد. هر چه او را صدا کردم جواب نداد. فهمیدم مرده است. من فقط میخواستم او را تنبیه کنم.
زن افسرده دو بچهاش را کشت
همیشه پدران نیستند که مهر قاتلبودن، بر پیشانیشان حک میشود. گاهی مادران مرتکب قتل میشوند. چندی قبل، مرد جوانی با پلیس پیرانشهر تماس گرفت و از حادثهای هولناک در خانهاش خبر داد.
با حضور مأموران در خانه مرد جوان آنها با جسد دو کودک روبهرو شدند. بررسیهای اولیه نشان داد مادر ۳۲ ساله خانواده، دختر ششساله و پسر هفتماههاش را به قتل رسانده و بعد اقدام به خودکشی کرده که با حضور همسرش از مرگ نجات پیدا کرده بود. پدر خانواده در بازجوییهای اولیه گفت: من و فاطمه دو سال قبل ازدواج کردیم. همسرم قبل از من یک بار دیگر ازدواجکرده بود و یک دختر ششساله به نام نیلا داشت.به خواسته او نیلا را پیش خودمان آوردیم و با ما زندگی میکرد. همسرم هفت ماه پیش زایمان کرد و پسرمان حسین را به دنیا آورد او از قبل دچار بیماری دوقطبی بود اما پساز ازدواجمان دیگر قرصهایش را مصرف نمیکردو میگفت حالش خوب است.بعد از به دنیا آمدن فرزندمان او گفت که حالش بد است و من او را پیش پزشک بردم، اما همسرم گفت خودش بهزودی خوب میشود. روز حادثه به خانه آمدم و دیدم دو فرزندم زیر لحاف خفه شده و مادرشان نیز با خوردن قرص خودکشی کرده است. سریع همسرم را به بیمارستان رساندم که او از مرگ نجات یافت اما نیلا و حسین کوچولو جانشان را از دست دادند. وقتی از پزشک همسرم علت را جویا شدم او گفت فاطمه به افسردگی پساز زایمان دچار شده و با وجود اختلال دوقطبی دست به این کار زدهاست.
اعتراف ناپدری به قتل پسر شش ساله
گاهی قتل توسط ناپدری یا نامادری رقم میخورد مثل جنایتی که بهمن ۹۹ در منطقه مهرشهر کرج رخ داد. با کشف جسد پسر شش ساله که آثار سوختگی روی بدن او دیده میشد، تحقیقات آغاز شد.
بررسیهای پلیس برای شناسایی هویت این کودک آغاز شد اما بهجایی نرسید. سرانجام با انتشار تصویر جسد در رسانهها مادر او با مراجعه به پلیس ادعا کرد که جسد متعلق به کودکش رسول است. با تحقیق از این زن مشخص شد، ناپدری رسول مرتکب قتل او شده است. با این اظهارات متهم دستگیر و در تحقیقات مدعی شد با همدستی مادر کودک او را شکنجه داده و باعث مرگش شدهاند. بعد هم دو نفری تصمیم گرفتند جسد را بیرون از خانه رها کنند.
پنج روز زندگی با جسد پسر جوان
قرار نیست همیشه قربانیان فرزندکشی کودکان باشند و گاهی قربانیان جوانی هستند که قربانی خشم پدر یا مادر یا نامادری خود میشوند. مهمترین پرونده نیز مربوط به جنایتهای اکبر خرمدین است که با همدستی همسرش، در جنایتی جداگانه پسر، دختر و دامادش را کشت. در پروندهای دیگر در تهران دی سال گذشته زنی پسر جوان شوهرش را کشت. تحقیقات در این پرونده با کشف جسد غرق در خونی در جنوب تهران آغاز شد. مأموران با پیگیری رد خون به یک خانه رسیده و پساز در زدن، مرد سالخوردهای مقابل درآمد و با دیدن جسد مدعی شد متعلق به پسرش است.
در ادامه نامادری پسر جوان مورد بازجویی قرار گرفت اما دچار تناقضگویی شد بههمین دلیل او با دستور بازپرس ویژه قتل بازداشت شد. شراره پساز چند روز در بازجوییها به قتل پسر جوان اعتراف کرد و گفت او همیشه مخالف ازدواج من و پدرش بود. در طبقه بالا زندگی میکرد و همیشه من را اذیت میکرد، روز حادثه بار دیگر با من درگیر شد و خواست از پدرش طلاق بگیرم اما من درخواست او را رد کردم. با هم درگیر شدیم تااینکه عصبانی شدم و با میلهای به سرش کوبیدم. بعد هم جسدش را با چاقو تکهتکه کردم. جسد پسر همسرم را پنج روز در داخل حمام نگه داشتم و با رفتن پدرش به بیرون خانه، آن را داخل گونی و جعبه قرار دادم و از یک کارتنخواب خواستم جسد را به داخل سطل زباله سر کوچه بیندازد، که او همین کار را کرد اما مأموران متوجه ماجرا شدند و خیلی زود نقشهام لو رفت و دستگیر شدم.
منبع: ضمیمه تپش روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: