روایت‌های یک خبرنگار

درددل‌های یک راننده محترم

روایت های یک خبرنگار

دردسرهای همسایه کنجکاو

ما همیشه دنبال سوژه بودیم اما در این پیگیری‌ها و روزهایی که برای تهیه گزارش راهی پشت‌صحنه آثار می‌شویم، اتفاقات جالب برایمان کم نیفتاده است که خودشان یک پا سوژه هستند. در این بخش قرار است هر بار یکی از این روایت‌ها را برایتان تعریف کنیم.
کد خبر: ۱۳۶۱۲۸۸

به گزارش جام جم، چند سال قبل که هنوز خبری از کرونا نبود و ما برای تهیه گزارش از پشت صحنه سریال‌ها به شهرهای دیگر هم سفر می‌کردیم، خبر ساخت یک سریال تلویزیونی در یکی از شهرهای کویری ایران به گوشم رسید و من هم بار سفر بستم و راهی آن شهر شدم.

به محض پیاده شدن از هواپیما با آدرسی که مدیرتولید برایم فرستاده بود راهی محل فیلمبرداری شدم. تاریکی هوا‌، پیدا کردن نام کوچه‌ها را سخت‌تر کرده بود. مجبور شدم شماره تنها کسی را که در این پروژه داشتم مدام بگیرم. اما همه تماس‌ها بی‌پاسخ می‌ماند. از طرفی راننده هم مدام در حال غر زدن بود. راننده که کلافه شده بود، توقف کرد و گفت که تا نشانی درستی نداشته باشم حرکت نمی‌کند. در تمام خانه‌ها هم بسته بود و هیچ رفت و آمدی مشاهده نمی‌شد.

تا این‌که آقای میانسالی در حالی که قابلمه کوچکی در دست داشت نگاهی به ما انداخت و گام‌هایش را کندتر کرد. من هم از فرصت استفاده کرده و درباره آدرس از او سوال کردم. اما اطلاعی نداشت. تا این‌که در یکی از خانه‌ها باز شد و همزمان تلفن من هم زنگ خورد. مدیر تولید سر‌فیلمبرداری متوجه تماس‌های من نشده بود و به محض این‌که گوشی‌اش را چک کرده بود از لوکیشن خارج شد تا من را پیدا کند. از او دلیل این همه سکوت را پرسیدم و او هم گفت که به احترام مردم آن منطقه بدون سروصدا مشغول کار هستند. فکر می‌کنید ماجرا به همین جا ختم شد؟ هنوز بیست دقیقه از ورود من به لوکیشن نگذشته بود که یکباره صدای آژیر پلیس شنیده شد. چند مامور پلیس وارد خانه شدند.

همان مرد قابلمه به دست هم همراهشان وارد شد و گفت: جناب سروان من نمی‌دونم توی این خونه چه خبره؟ یواشکی میان و میرن. اصلا معلوم نیست چند نفر هستن! بعد با اشاره انگشت من را نشان داد و گفت: نیم‌ساعت پیش هم این خانوم اومد داخل. توروخدا رسیدگی کنید.

یکی از ماموران که بی‌سیم در دست داشت به سمت ما آمد که تهیه‌کننده و کارگردان جلوتر آمدند و مجوز فیلمبرداری را به او نشان داده و گفتند که به خاطر این‌که همسایه‌ها اذیت نشوند تلاش می‌کنند در کمال آرامش و سکوت کار کنند. مرد قابلمه به دست هم که با ۱۱۰ تماس گرفته بود با کنجکاوی به اطراف و دوربین‌ها و وسایل فیلمبرداری نگاه کرد و بدون عذرخواهی از قضاوتی که کرده بود سرش را بالا گرفت و از این‌که موفق به کشف راز این خانه شده بود پیروزمندانه و با افتخار از لوکیشن خارج شد.

زینب علیپور طهرانی/ رسانه روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها