روایت‌های یک خبرنگار

ماجراهای عکاس تازه‌وارد

روایت‌های یک خبرنگار

درددل‌های یک راننده محترم

ما خبرنگارها حتی در خارج از زمان کاری هم می‌توانیم خبرساز شویم. اصلا خبر و مصاحبه و گزارش انگار در خون ماست. بنابراین حتی زمانی که کار شخصی هم داریم، به نوعی درگیر ماجرا می‌شویم. گاهی ماجراها خنده‌دار و مضحک است و گاهی غم‌انگیز و ناراحت‌کننده.
کد خبر: ۱۳۶۲۸۶۷

خاطره‌ام درباره یکی از روزهایی است که برای کار شخصی و مشکلی که پیش آمده بود باید به یکی از وزارتخانه‌ها مراجعه می‌کردم. کارم که انجام شد از تاکسی اینترنتی استفاده کردم و منتظر ماندم.
غافل از این‌که قرار است درگیر چه ماجرایی شوم. راننده محترم مقابل پای من ترمز کرد و تا نگاهش به تابلوی آن وزارتخانه افتاد، خشمگین شد تا جایی که سلام من بی‌پاسخ ماند. از آنجا که معمولا خطای اپلیکیشن در مبدا و مقصد وجود دارد، مقصد را با آقای راننده چک کردم اما از همین جا، غر زدن‌های آقای راننده آغاز شد.
بعد هم به تصور این‌که یکی از کارمندان آن وزارتخانه هستم که توانایی تصمیم‌گیری دارم، شروع به انتقاد کرد.
برای راننده توضیح دادم کارمند آنجا نیستم و اگر هم بودم کاری از دستم برنمی‌آمد. همین که گفتم خبرنگارم خشم او بیشتر شد و با لحن و صدای بلندتری از گرانی لوازم یدکی خودرو گرفته تا نان، گوشت، مرغ، برنج و... گفت و انگار که مسؤول همه گرانی‌ها من هستم.
انگشت اشاره‌اش را به سمتم می‌‌گرفت و مدام می‌گفت شما خبرنگارها پس چه کار می‌کنید؟ چرا حرف ما را به گوش مسؤولان نمی‌رسانید؟
برای این‌که اوضاع را کمی آرام‌تر کنم برای آقای راننده توضیح دادم در بخش فرهنگی یک روزنامه فعالیت می‌کنم و طرف حسابم هنرمندان هستند. یکباره گله‌گذاری‌هایش رنگ دیگری گرفت و نوک پیکان را به سمت بازیگران و ستاره‌های سینما برد. این‌که آنها هیچ کار سختی انجام نمی‌دهند و دستمزدهای نجومی می‌گیرند و راننده محترم روزی هزار تا کلاج و ترمز می‌گیرد و آخر سر هم دستمزدش کفاف اجاره خانه‌اش را نمی‌دهد؛ چه برسد به خرید برنج و گوشت و مرغ. اما کمی بعد لحن صدایش تغییر کرد و آرام‌تر شد و سؤال‌هایش درباره بازیگران سینما آغاز شد.
حتی علاقه بسیاری به زندگی خصوصی بازیگران داشت و مدام سؤالاتی از این دست می‌پرسید و من جواب سربالا می‌دادم. خلاصه این‌که زمان به همین منوال گذشت و من در حال چیدن پاسخ‌هایی برای او بودم که به مقصد رسیدم.
جالب این‌که موقع پیاده شدن از من خواست در اپلیکیشن امتیاز بالایی به او بدهم و مدام هم روی این جمله تاکید می‌کرد!

زینب علیپور طهرانی - رسانه / روزنامه جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها