گفت و گو با ندا غفاری، مجری و کارگردان تلویزیون:

مجری نباید تافته‌ جدا بافته از مردم باشد

چند ماهیست مخاطب جدی شبکه دو سیما عادت کرده بعد از خبر 20:30 شاهد یک برنامه گفت‌وگو محور باشد که با حضور یک عروسک، سروشکلی صمیمانه هم به خود گرفته است.
کد خبر: ۱۳۵۵۵۸۶

به گزارش جام جم، کارگردانی این برنامه را که «احوالپرسی» نام گرفته، کسی بر عهده دارد که خود یکی از مجریان سیماست و پیش از این هم اجرای او را در برنامه‌هایی مثل «سلام»، «همین الان یهویی»، «رستاخیز پول» و ... دیده بودیم. با او همراه شدیم تا به عنوان یکی از نیروهای جوان سیما که دانش آکادمیک خود را به این رسانه آورده است،نظراتش را درباره عملکرد تلویزیون در سالهای اخیر جویا شویم.

ساختن شادی برای مردمی که دچار بحران اقتصادی و غم هستند، کار شما را با چه چالش‌هایی مواجه کرد؟

ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که غم و تلخی از ما جدا نیست. باید قدر با هم بودن‌ها و در کنار هم سخن گفتن‌ها و خندیدن‌ها را بدانیم؟ اصلا در خلال همین گفت و گوهای به ظاهر شاد و سرخوش است که بسیاری از دردهای اجتماعی مطرح می‌شود. ما در «احوالپرسی» میزبان یک چهره هنری بودیم که با خنده‌ای تلخ از بی‌معرفتی دنیای سینما سخن می‌گفت و به جوانان هشدار می‌داد که این عرصه آنقدرها مهربان نیست و کسی که در این راه قدم می‌گذارد، باید پیش بینی فراموش شدن یا به عزلت کشیده شدن احتمالی را هم بکند. خب جای مطرح شدن موضوعات نه چندان شیرینی این‌چنینی کجا باید باشد اگر در یک برنامه شاد نباشد؟

آیا شما دوست داشتید که برنامه زنده بود؟
همه می‌دانند که جذابیت‌های برنامه زنده با هیچ برنامه دیگری قابل قیاس نیست ولی از سوی دیگر،برنامه‌ تولیدی هم مزایای خاصی دارد؛ برای مثال در مناسبت‌های خاص می‌توان از قبل تدارک ویژه چید و کلیت برنامه را خوش‌ریتم تر کرد. شخصا اگر احوالپرسی زنده بود، احساس خوبی داشتم، اما نمی‌توانم انکار کنم از اینکه از آن همه اضطراب و استرس معاف شده‌ام خوشحالم. به نظر من آدم‌ها دو دسته‌اند؛ کسانی که عاشق هیجان‌اند و کسانی که آرامش را ترجیح می‌دهند. فکر می‌کنم من در دسته دوم قرار بگیرم و از همین رو، برنامه تولیدی احوالپرسی را بیشتر دوست دارم.

خودتان را به جای یک مخاطب بگذارید و بعد از این جایگاه، بگویید دلتان برای چه چیز تنگ شده است؟

برای خیلی چیزها! در روزگاری،خیابان‌های تهران به خاطر برنامه‌های همین تلویزیون خلوت می‌شد. در دورانی، مردم مجریان تلویزیون را همچون عضوی از خانواده خود می‌دانستند و برای آمدن‌شان در قاب کوچک تلویزیون چای دم می‌کردند تا دور هم، صحبت‌هایش را بشنوند و گلویی تازه کنند. بسیار امیدوار هستم که با تلاش مدیران رسانه ما برگردیم به آن روزهای طلایی. به نظر من هر چه مجری بیشتر شبیه مردم کوچه و‌ خیابان باشد بیشتر در دل مردم جا دارد، من از شما می‌پرسم، همین امروز وقتی دارید پشت فرمان ماشین از پنجره بیرون را تماشا می‌کنید، تصور کنید قاب این پنجره، قاب تلویزیون شماست. چقدر آدم ها شبیه آن چیزی هستند که از روی مبل و در قاب دستگاه گیرنده تان تماشا میکنید؟ به شخصه سعی کردم همیشه جلوی دوربین خودم باشم نه تافته ی جدا بافته و این تصمیمی است که هر مجری تلویزیون باید بگیرد.

با توجه به اینکه هم سابقه کار جلوی دوربین به عنوان مجری را‌ دارید هم سابقه کار پشت دوربین به عنوان کارگردان، به کدامیک از این حوزه ها بیشتر علاقه دارید؟

راستش با توجه به رشته  تحصیلی دانشگاهیم که کارگردانی سینما بوده، به کارگردانی خیلی علاقه دارم اما در عین حال نمی توانم منکر جذابیت های اجرا و جلوی دوربین بودن بشوم چون مجری با مردم ارتباط تنگاتنگ دارد و می‌تواند نماینده مردم عزیز کشورش بر روی آنتن تلویزیون باشد. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها