به گزارش جام جم، پروژهای که به واسطه محتوا و همچنین کارگردان و بازیگر نقش اصلی آن بسیاری منتظر دیدنش هستند و گمان دارند کار خوبی از آب درمیآید. این سریال به کارگردانی هادی حجازیفر و تهیهکنندگی ابوالفضل صفری که ابتدا «شهیدان باکری» نام داشت و این روزها «عاشورا» خوانده میشود، مکانی حوالی جاده قدیم قم - تهران با گروهی از بازیگران و همچنین تجهیزات جنگی در حال تصویربرداری است. اگر جزو علاقهمندان به این دست آثار هستید، خواندن گزارش پیشرو که شرحدهنده بازدید پیمان جبلی، رئیس صداوسیما از پشتصحنه این سریال و همچنین گفتههای کارگردان، بازیگران و دیگر دستاندرکاران در طول این دیدار است را به شما پیشنهاد میکنیم.
خارجی - روز - موقعیت شهید باکری
صبح پنجشنبه ۴ آذر از تهران راهی میشویم تا به محل تصویربرداری سریال عاشورا برسیم. جایی که رئیس صداوسیما و دیگر مدیران این سازمان هم برای بازدید به آنجا میآیند. یافتن محل تصویربرداری دشوار است چراکه تلفنهایهمراه در آن منطقه بیابانی گهگاه آنتن میدهد و به همین دلیل دسترسیمان را به دستاندرکاران سریال با محدودیت روبهرو میکند. پس از چند ساعتی وقفه برای پیدا کردن محل، از جاده قدیم قم - تهران به دل بیابان میزنیم و به «موقعیت شهید باکری» میرسیم که در آن فضای جبهه و جنگ برای روایت مقطعی از زندگی چند رزمنده و شهید بنام جنگ هشتساله، بازسازی شده است. محور قصه برادران شهید باکری و بهویژه شهید مهدی باکری است. او که از آذربایجان، لشکر عاشورا را برای دفاع گسیل کرد، اما خود هیچگاه بازنگشت. ظهر به محل تصویربرداری میرسیم؛ جایی که رئیس سازمان صداوسیما برای بازدید از آن حضور دارد. حمید شاهآبادی معاون سیما، جواد رمضاننژاد رئیس سیمافیلم، حسین قرایی مدیرکل روابط عمومی صداوسیما، هادی مهدوی و سرهنگ سیدحسن ابوترابی از نیروهای ارتش، حبیبا... والینژاد تهیهکننده نسخه سینمایی این سریال و... از افراد حاضر در این دیدار هستند.
در ابتدای حضور رئیس رسانهملی در پشتصحنه سریال عاشورا، هادی حجازیفر، بخشهایی از این سریال را که تاکنون تصویربرداری شده است به رئیس سازمان صداسیما در جمع دیگر مدیران، نشان میدهد و حین آن از دقتی که عوامل سازنده گروه برای ایجاد فضای شبیه به مناطق جنگی به خرج دادند میگوید. او همچنین بر تلاش برای استفاده بجا از تکنیکهای سینمایی در این سریال تاکید و بیان میکند: ممکن است برخی از این ظرافتها از چشم تماشاگران عادی دور بماند اما سعی کردیم به تمام جزئیات توجه کنیم تا سندیت کار حفظ شود.
حجازیفر به نحوه شهادت برادران باکری و سکانسهای بعد از آن اشاره دارد.از شهادت سه برادر آذرآبادی میگوید. همچنین قسمتهایی از سکانسهای این سریال را تشریح و بیان میکند. برخی از آنها در تدوین دچار تغییراتی خواهند شد. او در پاسخ به بیان تحسین یکی از حضار درباره صدابرداری صحنههای تصویربرداریشده، عنوان میکند برای هر چه بیشتر نزدیک شدن به فضای آن دوران، برخی قسمتها را با میکروفنهای قدیمی ضبط کردهاند.
اغلب دیالوگهایی که در این سریال میان شخصیتهای آذریزبان بهویژه در حین درگیری با نیروهای دشمن رد و بدل میشود به زبان ترکی است و این کارگردان در حین پخش برای رئیس صداوسیما و هیات همراهش، بعضی از دیالوگها را که هنوز زیرنویس نشدهاند، ترجمه میکند. این بازیگر و کارگردان همچنین در میانه صحبتهایش، درباره سکانس بعد از شهادت توضیح میدهد: در این سریال فصلهای مختلف را تجربه کردیم که در برخی سکانسها شاهدش هستیم؛ به همین دلیل شاید بتوان تاخیرات ایجادشده در پایانگرفتن تصویربرداری را یکجورهایی امداد غیبی به حساب آورد. خدا را شکر تا اینجای کار راضی هستم هرچند میتوانست بهتر از این هم باشد. قطعا قصور و خستگیهای من و نبودن شرایط و امکانات در این مورد موثر بوده است.
بازیگری که بیش از ۲۰ کیلو، وزن کم کرد
پس از پخش برخی سکانسها، دستاندرکاران سریال، رئیس رسانه ملی و دیگر همراهان را برای بازدید از بخشهای مختلف محل تصویربرداری و آشنایی با بازیگران و عوامل همراهی میکنند. عبدا... شهباززاده، مدیر پروژه در این بازدید با معرفی یکی از دستاندرکاران توضیح میدهد: ایمان کرمیان، یکی از بهترین اسپشیالافکتورهای ماست و زحمات زیادی برای این پروژه کشیدهاست. اگر امروز سلامت هستیم، جانمان مدیون ایشان است.
محمدرضا طاهرنژاد، بازیگر نقش شهید احمد کاظمی هم از دیگر اشخاصی است که در این بازدید معرفی میشود. او بیان میکند: وقتی برای نقش انتخاب شدم، آقای حجازیفر گفتند ما یک ماه فرصت داریم تا کار را شروع کنیم و باید وزنت خیلی کمتر از این باشد. حدود ۲۳ کیلو وزن کم کردم. به نجفآباد، شهر شهید کاظمی رفتم و صبح تا شب برای ادای درست لهجه نجفآبادی تمرین کردم.
رئیس رسانه ملی هم با خنده میگوید: آقای حجازیفر، شما ۲۰ کیلو به ایشان بدهی داری!حجازیفر هم با خنده توضیح میدهد ما گفتیم نیاز داریم زود ۱۰ کیلو وزن کم کنی اما در عمل چهار ماه طول کشید! طاهرنژاد پس از این مطایبه، درباره شرایط کار و گریم میگوید: ساعت چهار صبح راه میافتادیم، شش صبح به سر صحنه میرسیم تا هشت صبح گریم و... آماده میشود. شب که به خانه برمیگردیم ساعت ۱۰ است.
این بازیگر درباره یکی از انگشتان باندپیچی شدهاش، توضیح میدهد: شهید کاظمی در عملیات خیبر انگشتشان را از بند دوم از دست میدهند و ماجرای معروفی دارد؛ آن را در لیوان آب نمک میگذارند و... ما با بستن انگشت، راکورد زخمی بودن آن را در طول قصه حفظ کردیم.
بازیگر نقش شهید کاظمی در ادامه کمی با لهجه نجفآبادی با جمع صحبت میکند و میگوید: در ادای صحیح لهجه همه تلاشم را کردم تا خدای ناکرده شرمنده مردم این شهر نشوم. جا دارد از آقای حجازیفر تشکر کنم. هیچ کارگردانی حوصله ندارد با کسانی که نابازیگر هستند یا تجربه سینما و تلویزیون ندارند، کار کند. ایشان این کار را در پروژهای به این ابعاد انجام میدهند. امیدوارم کارگردانان، صداوسیما و دیگر دستاندرکاران اعتماد کنند و همین کار را انجام دهند.
رئیس صداوسیما هم در ادامه بیان میکند: خوش به حال شما که جای چنین افرادی بازی میکنید. واقعا توفیق است. طاهرنژاد رو به رئیس رسانه ملی و سایران پاسخ میدهد: من خدمت آقای رمضاننژاد گفتم، گویی این لطف برای من کنار گذاشته شده بود. به یکی از دوستانم گفتم دوست دارم در این سریال حضور داشته باشم و او هم سفارشم را به آقای حجازیفر کرد. ایشان گفتند باتوجه به قصه، باید ترک باشی تا بتوانی در این پروژه نقشی خوب داشته باشی، که من نبودم. مدتی گذشت و سال ۹۶ اتفاقی افتاد که من بهواسطه آن از پروژهای دیگر به این سریال اضافه شدم و آن را خواست خدا میدانم. دایی من سال۶۰ و در ۱۵ سالگی به شهادت رسید. درواقع اولین شهید دانشآموز نجفآباد است. آن موقع که هنوز تیپ نبوده و محور بوده، در عملیات حصر آبادان سرباز شهید کاظمی بود.
رئیسصدا و سیما در ادامه بیان میکند: خداوند به ما توفیق دهد که بتوانیم راه شهیدان را ادامه دهیم. اینکه گفتم خوش به سعادتتان به این دلیل است که آن شهید به شما عنایت داشته که برای این نقش انتخاب شدید. آقای حجازیفر شما را انتخاب نکردند. شما انتخاب شده آن شهید هستید .
دیالوگهای آذری
کارگردان سریال و بازیگر نقش شهید مهدی باکری در ادامه به معرفی دیگر بازیگران و هنرورانی که در نقش سرباز حضور دارند و اکثرا ترکزبان هستند، میپردازد. وحید شیخلر یکی از این بازیگران معرفی شده است که ضمن دستیاری کارگردانی در این سریال، خیلی کوتاه نقش شهید همت را هم ایفا میکند. وحید حجازیفر، برادر کارگردان هم ایفاگر نقش شهید حمید باکری است که در پشت صحنه حضور ندارد. شیخلر در گفتوگویی عنوان میکند: چون لشکر عاشورا همه ترکزبان بودند در جنگ هم با همدیگر ترکی حرف میزدند، بازیگران اغلب از همان منطقه انتخاب شدند که تئاتری هستند و کار تصویر نکردند.
رفتنی بیبازگشت
با گروه بازدیدکننده، حجازیفر و دیگر عوامل سریال در راهی خاکی و از روی چند تپه گذر میکنیم تا به محل دیگری از تصویربرداری سریال که تانکهایی بهعنوان تانکهای عراقی در آن حضور دارند برسیم. در مسیر، حجازیفر از دشواریهای آمادهسازی لوکیشن میگوید و در بخشی از حرفهایش عنوان میکند بهدلیل بارندگیهای اخیر برخی گودالها در محل تصویربردای پر از آب شدند و گروه مجبور به تخلیه آن بود. در راه ، جعبههای خالی مهمات، ماشینی سوخته و جیپ جنگی دیده میشد که برای فضاسازی در صحنه قرار گرفتند. به بخشی دیگر از محل تصویربرداری میرسیم که در آن تعدادی از بازیگران با لباسها و تجهیزات نیروهای عراقی حاضر شده و پنج تانک با پرچم عراق کنار همدیگر متوقف هستند. گاهی صدای انفجار شنیده میشود که حجازیفر توضیح میدهد برای تست است و به گروه تاکید میکند پیش از شلیک اعلام کنند تستی است تا کسی نهراسد.
او همچنین شرح میدهد در بسیاری از تماسهای بیسیم شهیدباکری گفته شده است خمپاره ۶۰ شلیک شود و این به خاطر آن است که در فاصله نزدیک با دشمن در حال مبارزه بودند و این نوع خمپاره روی مواضع نزدیک استفاده میشود. در محلی که یک گودال آب و تانکی به گل نشسته است، حجازیفر سکانس شهادت حمید باکری را شرح میدهد و از تصویربرداری آن لحظه احساسی و تقارنی که با سکانسهای دیگر موقع تدوین ایجاد میشود، توضیح میدهد. در این میان، شهباززاده، قلعهنوعی را که از نمایندگان نیروی زمینی سپاه است و در این پروژه به گروه کمک میکند، معرفی میکند و همچنین از کمکهای ارتش میگوید. حجازیفر هم درباره پیوستن شهباززاده به پروژه میگوید: من برای فاز دوم به منزل ایشان رفتم و تقاضا کردم در کار حضور داشته باشند. پیشتر در فیلم به وقت شام با همدیگر همکاری داشتیم. با حضور ایشان همه چیز با مدیریت درست پیش میرود.
اولین کار، بهترین کار باشد
این مینی سریال هفت قسمتی که بیش از یک سال از شروع تصویربرداری آن میگذرد، فرازی از زندگی شهیدمهدی باکری است. قرار است نسخه سینمایی آن هم در جشنواره فیلم فجر امسال با تهیهکنندگی حبیبا... والینژاد به نمایش دربیاید. حجازیفر در گفتوگو با خبرنگاران در مورد جزئیات سریالش توضیح میدهد: بازیگران اغلب از بچههای تئاتر و ناشناخته هستند تا باورپذیری کار بیشتر شود. این سریال داستان لشکر ۳۱عاشوراست که اکثرا ترکزبان هستند. با قصههای افراد واقعی و گمنامی که ناشناخته هستند و در آن عملیات حضور داشتند، شروع میکنیم و آرامآرام به کاراکترهای اصلی نزدیک میشویم. سعی کردیم خردخرد به شخصیت آقامهدی نزدیک شویم و مثلا قسمت پنج سراغ حضور ایشان در شهرداری میرویم. ما این شخصیت را نه فقط برای آن کسانی که دوستش دارند، بلکه برای افرادی که از آن شناختی ندارند معرفی کنیم.
او میافزاید: اگر چه این سریال هفت قسمت است اما به اندازه هفت فیلم سینمایی سخت بود. به دلیل اینکه عملیات بدر و خیبر را به تصویر کشیدهایم نیاز به لجستیک داشتیم و از جلوههای ویژه زیادی بهره جستیم. ما برای باورپذیرتر شدن قصه از نگاه دیگر شخصیتها به شهید مهدی باکری رسیدیم. امیدوارم توانسته باشیم سطح استانداردها را بالاتر ببریم و ادای دین شایستهای کرده باشیم.
رئیس رسانهملی هم در این بازدید با اشاره به دشواری پروژههای حوزه دفاعمقدس میگوید: کارهای نمایشی مرتبط با دفاعمقدس کارهای سختی است و ما باید امانتدار خوبی برای انتقال داستانها و اتفاقات این دوره به نسلهای آینده باشیم.
وی میافزاید: در هفته بسیج این بازدید از پشت صحنه سریال شهید باکری انجام شد تا از زحمات شبانهروزی آقای حجازیفر تشکر کنم. ایشان تلاش زیادی کردند تا این کار فاخر هر چه زودتر به نتیجه برسد و مردم ما بتوانند گوشهای از ایثارگریهای بزرگان دفاعمقدس را ببینند.
رئیس رسانهملی با اشاره به غنی بودن سوژههای شخصیتهای برجسته دفاعمقدس عنوان میکند: مسوولیت ما در نمایش چهرههای ماندگار و پرآوازه دفاعمقدس یعنی فرماندهان شهید به مراتب سختتر است، چراکه نشان دادن داستان یک شخصیت فقط یکبار امکانپذیر است و همان یکبار باید به بهترین شکل ممکن باشد.
او ابراز امیدواری میکند تیم این سریال با همه وسواسها و دقتنظرها موفق باشند تا یک الگوی خوب را به مردم نشان دهند. جبلی در پایان بیان میکند: امیدواریم به سازوکاری دست پیدا کنیم تا در فواصل کوتاهتر چنین سریالهایی تولید کنیم. این یکی از همان کارهاست که انشاءا... در آینده نزدیک به اتمام میرسد و انشاءا... یک صحنه بهشدت واقعی از دفاعمقدس، داستانها، دیالوگها، شخصیتها و ارتباطات انسانی رزمندگان اسلام را مردم عزیزمان شاهد خواهند بود. یک ادای دین کوچک به دفاعمقدس و شهدا صورت میگیرد. به قدری سوژههای این چنینی از هشت سال دفاعمقدس زیاد است که میتوانیم تا سالها آثار فاخری تولید کنیم. بیش از ۸۰ درصد تصویربرداری این مینی سریال هفت قسمتی به پایان رسیده و عوامل آن تصمیم دارند نسخه سینمایی عاشورا را به چهلمین جشنواره فیلم فجر برسانند.
گروه امروز در حال بازسازی سکانسی از حمله عراقیها است. پس از پایان گفتوگوها، با آمادهسازی صحنه به مدیریت حجازیفر و دستیارش شیخلر، تصویربرداری آغاز و پس از یک تمرین و چند برداشت، مورد قبول کارگردان واقع میشود و این بازدید با تاریک شدن هوا و پس از چهار ساعت گفتوگوی صمیمانه گروه بازدیدکننده و عوامل سریال، با ضبط یک سکانس به پایان میرسد.
نوشین مجلسی/روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد