
به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، افشای خیانت، بحرانی ناگهانی برای زوج هاست چراکه باورهای قبلی آنها در خصوص وفاداری، اعتماد و عشق را زیرسوال میبرد و برملاشدن پیمان شکنی زناشویی، تاثیر مخرب، تکان دهنده و شدیدی بر زوجها میگذارد.
فرد آسیب دیده، اغلب بین احساس خشم نسبت به فرد خطاکار و احساسات درونی خجالت، تحقیر، افسردگی، احساس قربانی شدن و رهاشدگی در نوسان است و به ویژه، زوج ممکن است حالتی از شوک، ناباوری، انکار و نهایتا خشم شدید را تجربه کند.
خیانت همیشه موضوعی بسیار دردناک است و برای زوجین، ساده و راحت نیست که بعد از خیانت کنار هم بمانند چراکه همه افراد با دنیایی از شور و امید و داشتن یک زندگی مشترک عاشقانه در آینده ازدواج میکنند، اما وقتی متوجه خیانت همسرشان میشوند نمیتوانند آن را تحمل کنند و شاید ترجیح میدهند سادهترین راه ممکن یعنی جدایی را انتخاب کنند، اما گاهی برخی از زوجین ترجیح میدهند به جای جدا شدن از هم، مجددا زندگی خود را بسازند و رابطه خود را ترمیم کنند.
فاطمه کوهپایه زاده روانشناس، در رابطه با چگونه رفتار کردن در مقابل خیانت همسر اظهار کرد: سریع و بدون فکر واکنش نشان ندهید. بدین معنی که در این شرایط نباید عکس العمل انفجاری داشته باشید و ناگهان به دلیل خیانت همسرتان رفتار منجر به خشونت (کلامی یا فیزیکی) نشان دهید و تصمیم شتاب زدهای برای جدایی بگیرید و در مقابل، شما نیاز دارید کمی به خودتان زمان دهید تا همه جوانب را بررسی کنید.
وی بیان کرد: به هر فردی که از راه میرسد نگویید همسرتان به شما خیانت کرده است و قبل از آن که به خانواده و دوستانتان و یا همکارانتان در این خصوص بگویید خوب فکر کنید، شاید شما پس از مدتی تصمیم بگیرید زندگی مشترکتان را حفظ کنید و از طرفی، آگاهی دیگران از این موضوع نه تنها منجر به تحول مثبتی در زندگی شما نمیشود بلکه باعث میشود قضاوت این افراد درمورد همسرتان تغییر کند و زندگی آینده تان نیز با چالشهای بیشتری روبرو شود و دخالتهای نابجا، نصیحتها و سرزنشهای اطرافیان ممکن است خود شما را نیز خسته کند و حل مهمترین مسئله زندگیتان به تعویق بیفتد و منجر به تصمیم گیری احساسی و آسیب زا برای شما شود.
این روانشناس گفت: اگر فرزند دارید موضوع خیانت همسرتان را برای فرزندتان شرح ندهید و با او درددل نکنید چراکه نتیجهای جز اضطراب، افسردگی و بی اعتمادی برای فرزندتان به دنبال ندارد.
کوهپایه زاده تصریح کرد: خودتان را سرزنش نکنید. زیرا دلایلی که همسرتان به شما خیانت کرده است برایتان آشکار نیست و نباید با هجوم افکار منفی، عزت نفس خود را زیر سوال ببرید و به طور مرتب با نشخوار فکری به دنبال دلایل خیانت همسرتان باشید چراکه شایدها و، اما و اگرهایی هستند که مسلسل وار به ذهنتان هجوم میآورند و نتیجهای جز خودتخریبی و سرزنش شما ندارند.
وی ادامه داد: سعی نکنید برای حل مسئله با فردی که همسرتان با او ارتباط دارد، تماس بگیرید چرا که باعث احساس خشم و انتقام در وجود شما شده و باعث میشود که شما بخواهید با فردی که وارد زندگیتان شده است برخورد کنید، اما بدانید که این کار هیچ فایدهای ندارد و جز پایین آمدن وجهه شما و یا آسیب جسمی و روانی بیشتر، نتیجهای به دنبال نخواهد داشت.
این روانشناس ادامه داد: پذیرش احساسات منفی. بدین معنی که پذیرفتن احساساتی مانند خشم، عصبانیت، آشفتگی، ترس و بروز علائم افسردگی و اضطراب برای فردی که شاهد خیانت همسرش بوده طبیعی است، سعی کنید با خودتان خلوت کنید و تمام افکار، احساسات و ترسهایی که به دلیل خیانت همسرتان در شما ایجاد شده است را روی کاغذ بنویسید و از این طریق، افکار منفی خود را تخلیه کنید و به جای این که با دوست یا خانواده خود در این خصوص صحبت کنید سعی کنید در موقعیت مناسب، با همسرتان در خصوص خطایی که مرتکب شده است، صحبت کنید و تمام سوالهایی که به ذهنتان میرسد را از او بپرسید و حواستان باشد زمانی که این کار را انجام میدهید در برابر همسرتان جبهه خصمانه نگیرید و بهتر است زمان این کار روزی نباشد که متوجه این موضوع شده اید و بهتر است زمانی باشد که هر دو از نظر ذهنی آمادگی کافی برای مطرح کردن چنین مسائلی را داشته باشید.
وی افزود: برای حل مشکل خود به روانشناس مراجعه کنید چراکه این تجربه دردناک آنقدر برای شما گران تمام میشود که قدرت فکر کردن را از شما میگیرد؛ به طوری که به سادگی نمیتوانید با آن کنار بیایید و میتواند منجر به رفتار نادرست و غیرقابل جبران شود که در چنین مواقعی باید از یک متخصص کمک بگیرید خصوصا افرادی که بعد از ماجرای خیانت، خشمشان زیاد باشد و سر هر مسئله کوچکی، کنترلشان را ازدست بدهند و هر بار که به یاد خیانت همسرشان میافتند عکس العمل شدیدی را از خود نشان میدهند.
کوهپایه زاده تأکید کرد: این که شما از پس این درد برآیید به زمان و اخذ کمک از روانشناس احتیاج دارد و فکر نکنید همان صمیمیت اولیه باید به سرعت به رابطه تان برگردد چرا که هم شما و هم ارتباطتان برای ترمیم شدن به زمان نیاز دارید و اگر پذیرفتید که به زندگی مشترک ادامه داده و فرصتی دوباره به همسر خود دهید، نباید به طور مکرر، اتفاقهای تلخ گذشته را به او یادآوری کنید که نتیجهای جز بدتر شدن حال خودتان و زندگیتان ندارد بلکه به جای این روند، ذهن و رفتار تان را در راستای اقداماتی برای صمیمیت بیشتر و برآورده کردن نیازها و انتظارهای یکدیگر بگذارید.
این روانشناس در پایان خاطرنشان کرد: اگر مدتی به خود زمان داده اید و از کمک روانشناس هم بهره برده اید و راهکارهای صحیح در حل این بحران را هم پیش برده اید، اما فکر میکنید دیگر نمیتوانید در این رابطه بمانید و ادامه زندگی برایتان غیر ممکن است یا همسر شما تمایلی به ادامه زندگی مشترک و حل موضوع ندارد باید به برخی از موضوعها توجه کنید که از آن جمله میتوان به منابع مالی، شرایط خانوادگی و اجتماعی و در صورت فرزند داشتن هم به شرایط فرزندانتان توجه کرده و آن را به درستی بررسی کنید که آیا زمان مناسبی برای جدایی است یا نیاز دارید مدتی دیگر به خودتان برای فراهم کردن شرایط لازم، زمان دهید.