دوران کرونا و پسا کرونا نیز ثابت کرده که با فراگیری و جهانی شدن این بیماری همچنان تبادلات اقتصادی و داد و ستدهای تجاری بین مردم مبتنی بر شیوههای جدید در فضای مجازی میسر است و آثار هنری با وجود تمام مشکلات اقتصاد جهانی نیز خرید و فروش میشوند و بسیاری از هنرمندان و اصحاب فرهنگ و هنر نیز به رغم تمام زیانهای حاصله در مدت شیوع این ویروس منحوس، فعالیت اقتصادی و آموزشی خود را بر پایه تجارت الکترونیک آغاز کردهاند و امروزه شکلگیری و گسترش بازار اقتصادی تبادلات آثار فرهنگی و هنری پدیده مهمی است که هم صاحبان آثار و هم علاقهمندان به تجارت و مالکیت این آثار، تمایل عمیقی به گسترش و چارچوبمند شدن آن دارند.
ورود روزافزون هنرمندان جدید و جویای نام و ناشناخته در تمام نقاط ایران اسلامی و تنوع آثار خلق شده در چند دهه جدید، ایجاب میکند که تشکلهای صنفی و نهادهای حمایتی جدی تأسیس شده و با ایجاد ارتباط با هنرمندان و اندیشمندان فرهنگی از یک سو و علاقهمندان بهحضور در بازار اقتصادی آثار آنان از سوی دیگر، نقش واسطی برای رونق بخشیدن به این ارتباط دو سویه فراهم آورند.
هرچند در ایران اسلامی نیز در جریان برنامههای توسعه اقتصادی این اتفاق پیشبینی شده و توسعه منابع انسانی و نهادی برای آن در نظر گرفته شده است.
اما تشکلهای صنفی میبایست با اهداف: حمایت از حقوق اقشار مختلف هنری و فرهنگی، مدیریت بازارهای آثار هنری و فرهنگی، ایجاد ارتباط با اصناف همسان در بیرون از مرزهای جغرافیایی و فراملی، شناسایی و احیای فرصتهای موجود در بازار تجاری آثار و محصولات فوق و عمیقتر شدن پیوند بین فضای رسانهای و هنر؛ گامی بلند و امید بخش در برخواهند داشت.
از آنجا که انجام اموری این چنینی از سیطره فعالیت حاکمیتی خارج نیست اما مدیریت دولتی و سیستم دولتی نمیتواند نقشآفرینی تأثیرگذاری را داشته باشد، زیرا هدف حضور در بازار تجاری آثار فرهنگی و هنری و شناسایی و بهرهمندی از فرصتهای موجود در این بازار نقش پل ارتباطی بین هنرمندان و اندیشمندان عرصه فرهنگ و علاقهمندان به حضور در عرصه تجارت این آثار باید در حوزه بخش خصوصی و با اشراف سیاستهای کلان و مصوب دولتی انجام شود و لازمه محقق شدن چنین اتفاقی بازشناسی مختصری از صنوف فرهنگی و هنری و نیز فرصتهای اقتصادی موجود در هر یک از آنان و تبیین مفیدی از موضوع باشد و برای رسیدن به این مهم لازم است تا اهداف و سیاستگذاریها، جهتیابی شوند تا ایران اسلامی بتواند جایگاه منطقهای و بینالمللی مورد نظر در حوزه فرهنگ و هنر را باز یابد. آنچه امروز در کلان فعالیتهای فرهنگی، هنری و رسانهای ایران اسلامی نگران کننده است گسترش برخی رفتارهای غیر متعارف در حوزه فرهنگ و هنر بین نخبگان و افراد دارای سابقه فعالیت در این حوزه است و از سوی دیگر رفتارهای غیر معمولی که در فرهنگ عامه مردم جایگاهی ندارد و مورد پسند عموم هنرمندان نیز قرار نمیگیرد.
مجموع رفتارهای فرهنگی و اجتماعی موجود در سالیان اخیر باعث بروز نگرانیهایی برای عوام و خواص شده است که به نظر دامنه این نگرانیها برای متولیان حوزه فرهنگ و هنر باید از اهمیت بیشتری برخوردار باشد چرا که هنرمندان و اصحاب فرهنگ و رسانه به خوبی میدانند یک نهاد، سازمان یا اداره و وزارتخانه دولتی نمیتواند به تنهایی در رفع مشکلات به وجود آمده همت گمارد و به طور حتم مشارکت تمامی نهادها و دستگاههای فرهنگی و فعال در حوزه فرهنگ و هنر، در رفع مشکلات و آمادهسازی فضای مناسب را میطلبد.
بررسی جایگاه و نقش اجتماعی- فرهنگی هنرمندان در توسعه فرهنگی و هنری جامعه امری ضروری و اجتنابناپذیر است و به دلیل عدم هماهنگی میان نهادها و دستگاههای مسؤول در امر فرهنگ از یکسو و سیاستهای ویژهای که با تغییر مدیران ارشد و مدیران میانی در بخش فرهنگ و هنر اعمال میشود، مخاطبان فعالیتهای فرهنگی و هنری نیز قادر نیستند افق و روند خاصی را در این زمینه دنبال کنند.
از سوی دیگر میبایست به نقد مؤثر اقدامات فرهنگی در خنثیسازی آثار مخرب هجمه فرهنگی دنیای غرب به فرهنگ و تمدن ملل شرق توجهی جدی شود.
امروزه یکسانسازی فرهنگی و جداسازی ملل شرق و به خصوص ملل اسلامی از هویت ملی و دینی خود، سیاستی است که با قدرت و پیگیری غیر قابل باوری از سوی نهادهای قدرت و ثروت اعمال میشود. بیشک تنها ابزار توانمند برای مقابله با این هجمه همه جانبه تکیه برداشتههای خودی و به کارگیری اندیشمندانه میراث فرهنگی و هنری سرزمین ایران اسلامی است.
مهدی توکلیان - عکاس و روزنامهنگار / روزنامه جام جم