شنیدهها حاکی از آن است که این سریال در هفته ناجا از یک شبکه سراسری روی آنتن میرود. لیلا برخورداری در نقش مریم یکی از بازیگران اصلی این سریال است که او را به علت نقش آفرینی متفاوتش در نقش کبری سریال «خواب و بیدار» به خاطر میآوریم. شاید بتوان گفت در کارنامه او ، بازیگری در سریالهایی با حال و هوای پلیسی بیش از دیگر آثار به چشم میخورد. بیصدا فریاد کن، ساحتمان ۸۵، فصل زرد و... از جمله این مجموعههاست. بازی او در رد پای شبح سبب شد با برخورداری به گفت و گو بنشینیم و از تجربهاش در این سریال و نقشی که بازی کرده، بپرسیم.
چه شد بار دیگر بازی در یک اثر پلیسی را پذیرفتید؟واقعیت این است که من کار در شهرستان را خیلی سخت قبول میکنم به خصوص در اوضاع فعلی به دلیل کرونا و شرایط کار، فیلمنامه و مسائل مالی پیشنهادها را رد میکردم. وقتی فیلمنامه این کار به دستم رسید و گفتند کار در شیراز است، ابتدا گارد گرفتم ولی فیلمنامه را که خواندم متوجه شدم یک مینی سریال هفت قسمتی است. همچنین نقش من، نقش اصلی کار است. بیشتر بار قصه بر دوش شخصیت مریم است. شخصیت جذاب و چالشبرانگیزی به نظرم آمد. برای این شخصیت چند ماجرا اتفاق میافتد و در روند داستان مسائلی پیش میآید که قصه را دستخوش تغییر میکند. همین موضوع برای بازیگر جذاب است و واقعا احساس کردم حیف است کار را از دست بدهم و قبول نکنم. البته فیلمبرداری سریال مدتی است در شیراز تمام شده و تا جایی که در جریانم مراحل فنی را طی میکند. این نکته را هم بگویم آقای امیرحسین عنایتی، کارگردان سریال با وجود اینکه من مشغول کار دیگری بودم شرایطم را برای تاخیر در کار قبول کردند و گفتند «این نقش را در شما میبینم پس شرایط را بررسی کنید و اطلاع دهید.» که پس از هماهنگیهای لازم با عوامل آن اثر، سریال جدید را شروع کردم. عوامل و بازیگران خوبی ازجمله آقایان بهرام ابراهیمی (در نقش پدر مریم در سریال) مهدی صبایی، شهرام عبدلی و رابعه اسکویی کنار هم قرار گرفتند و فکر میکنم نتیجه کار خوب شده باشد.
کار دیگری که مشغول آن بودید هم سریال است؟نه. سریال نیست. آن کار، یک فیلم سینمایی است که با توجه به شرایط موجود به تأخیر افتاد.
در شرایط کرونا چگونه کار میکنید؟من از اوایل سال ۹۹ پیشنهاد کار داشتم که با توجه به شرایط کرونا و اینکه هنوز نسبت به اوضاع کار در کرونا اشراف نداشتم و نمیدانستم چه اتفاقی خواهد افتاد، دو سه پروژه را از دست دادم. حتی برای تئاتر هم به دلیل پرجمعیتی آن، کار نکردم. حالا هم با کلی استرس این سریال را قبول کردم. کار جمعی، عوامل زیاد پشتصحنه و ارتباطات جلوی دوربین از کارهای تصویری تفکیکناپذیر است. متاسفانه بازیگران جلوی دوربین به دلیل گریم و نقشی که دارند امکان زدن ماسک ندارند برای همین با ترس کار را قبول کردم، هر چند عوامل پشت صحنه ماسک و الکل میزدند اما ترس از کرونا همراه گروه بود. من هم در واقع قبل از شروع کارم و پس از پایان آن ماسک میزدم. نکته جالب اینکه ما در سریال صحنهای داشتیم که باید در بخشی از بیمارستان ضبط میکردیم. سه روز درگیر آن بودیم و من بهشدت میترسیدم کرونا بگیریم. هرچند یک طبقه خلوت بود اما فضای بیمارستان آلودگی دارد. خوشبختانه با رعایت مسائل بهداشتی بهخیر گذشت و در این سفر مشکلی پیش نیامد ولی واقعا بازیگری جلوی دوربین با گریم و کرونا استرس زیادی دارد. اگر دقت کنید بیشتر همکاران بازیگری که کرونا گرفتند سر صحنه مبتلا شدند. به هر حال ممکن است فردی ناقل باشد و به دیگران منتقل کند. امیدوارم واکسیناسیون همگانی به زودی اتفاق بیفتد.
کرونا معیشت خیلیها را به خطر انداخته؛ برای شما چگونه بوده است؟بله، همین طور است. به خصوص در رابطه با تئاتر بسیاری از کارهای روی صحنه تعطیل و متوقف شده و فشار زیادی به این بازیگران تئاتری وارد آمده، زیرا با قرمز شدن وضعیت اولین جایی که جزو مراکز تعطیلی است همین تئاتر است و بسیاری از همکاران من پس از ماهها تمرین و وقت گذاشتن، موقع اجرا به دلیل کرونا کارشان متوقف میشود. چون در سالن بسته و با جمعیت سر و کار دارند از کرونا بهشدت آسیب دیدهاند.
شما سابقه چندین بازی در کار پلیسی دارید. ردپای شبح چندمین کار پلیسی در کارنامهتان است؟من فیلمهای پلیسی زیادی بازی کردم و الان نام تمام آنها را در خاطر ندارم اما خیلی از آنها برای صدا و سیما بوده و بخشی هم متعلق به تئاتر و سینما است. با جرات میتوانم بگویم من بیشتر فیلمهای پلیسی را به کارگردانی آقای مهدی فخیمزاده بازی کردم. نباید کارها را با هم مقایسه کرد. این پروژه را هم با توجه به ویژگیهای خوبی و تعلیقی که داشت انتخاب کردم. آخرین سریال پخششده از من در سال ۹۷ با عنوان «بازی نقابها» یک سریال ۴۰ قسمتی از آقای سیروس حسنپور بود که از شبکه دو پخش شد.
بازی در فیلمهای پلیسی یک علاقه شخصی است یا نوعی اتفاق؟به هر حال سازندگان و تماشاگران یک مجموعه تصویری، شما را در قالب یک نقشی میببینند و تمایل دارند در همان نقش موفق، مجدد شما را ببینند. یکی از گزینهها برای انتخاب یک بازیگر موفقیتهای قبلی او و یکی دیگر از دلایل انتخاب، خوب ایفا کردن نقش است. اما بازیگر نباید خود را درگیر نقش کلیشه کند و باید ملاک انتخاب بازیگر توان و قابلیت بازیگر باشد نه رزومه قبلی. زیرا توانمندی بازیگر مهم است و به نظرم باید این بعد در انتخاب نقش بازیگر مد نظر قرار گیرد. شخصا در هر قالبی خودم را توانمند و با قابلیت میدانم. هیچ فرقی بین نقشها نمیبینم و معتقدم باید آنها را در مقام یک بازیگر به بهترین نحو ممکن بازی کنم.
نقشتان در ردپای شبح چه تفاوتی با سایر نقشهایی که بازی کردید دارد و چقدر با آن ارتباط برقرار کردید؟مریم، شخصیتی که من در این سریال بازی کردم خودش درگیر اعتیاد نیست اما همراه پدرش وارد ماجرای قاچاق مواد مخدر میشود و به او کمک میکند. به دلیل درگیر شدن در این ماجرا، خود دچار حادثه میشود و حتی دوستی دارد که به دام مواد مخدر میافتد. تا پایان قصه اتفاقات زیادی برای آنها رخ میدهد و از اول تا آخر مریم حضور فعالی دارد و بسیاری از اتفاقات با این شخصیت در ارتباط است که به نظرم قصه را جذاب میکند. ردپای شبح با کارگردانی آقای عنایتی یک کار قابلقبول است که امیدوارم مخاطب دوست داشته باشد. تمام تلاشم را کردم که نقش برای مخاطبانم باورپذیر و دوستداشتنی باشد.
به باورپذیری نقش اشاره کردید. یک نقش را چطور برای مخاطبان خود باورپذیر میکنید؟اولین قدم برای باورپذیر بودن خود فرد است. یعنی خودتان باید نقش را باور کنید و دوست داشته باشید. اگر این اتفاق بیفتد ۹۰ درصد جلو افتادهاید و این اتفاق وقتی از درون رخ دهد به راحتی به تماشاگر هم منتقل میشود. من بازیگر زمانی که نقشی را خودم دوست نداشته باشم این اتفاق باورپذیری هم برای تماشاگر نمیافتد. اتفاقا یکی از دلایل گزیدهکاریام همین بوده و کاراکترها را با تمام وجودم باورپذیر ایفا کردم تا مخاطب بپذیرد. من یک شخصیت ماندگار به نام «مهشید» را در سریال «فصل زرد» بازی کردم که مخاطب بسیار پسندید یا آثار مردمی همچون «خواب و بیدار» یا سریال «کلانتر» که کاراکتر من و آقای رحیم نوروزی یک زن و شوهر خلافکار بود، مخاطب را از کارم راضی نگه داشت. من معتقدم وقتی بازیگر در جایگاه درست قرار بگیرد و کاراکتر را باور کند به راحتی میتواند آن حس را به دیگران منتقل نماید و برخی از شخصیتها همچون نقش «کبری» در خواب و بیدار هیچوقت از حافظه تماشاگران پاک نمیشود و این نکته مثبتی برای من بازیگر است.
بسیاری از سریالهای پلیسی از یک زاویه واحد به جرایم نگاه میکنند. چقدر برای انتخاب نقش به تفاوت نگاه در ساخت سریالهای پلیسی با موضوع اجتماعی و مواد مخدر قائل هستید؟این موضوع بسیار مهم است. مثلا در جامعه افرادی داریم که خانوادگی در کار قاچاق هستند و من موافق آگاهی دادن به خانواده هستم؛ زیرا اعتیاد و قاچاق چه بخواهیم و چه نخواهیم در دنیا وجود دارد و از طرفی امروزه هر روز مواد مخدر جدیدی به بازار میآید که جان جوانهای ما را میگیرد و گاه ناخواسته آنها درگیر میکند. در این سریال به این موضوع پرداخته شده است چون افراد بر اثر فشارها، کمبودها و فشارهای مالی تن به این ماجرا میدهند تا امرار معاش کنند و در پایان این هشدار را به مخاطب میدهد اگر به حوزه موادمخدر وارد شوید چه مصیبتهایی پیدا میکنید. البته معتقد هستم کارهای پلیسی در این حجم بسیار مهجور واقع میشوند. به پرداختن به این موضوعات اجتماعی نیاز داریم زیرا هنوز جوانان زیادی ناآگاهانه در دام مواد مخدر میافتند و ما باید برای مقوله فرهنگسازی با قصههای خوب پلیسی و آگاهی دادن به جوانان سرمایهگذاری کنیم.
سریال «ردپای شبح» حاوی چه مضامینی است؟ معتقدم سریال ردپای شبح هر دو موضوع قاچاق مواد مخدر و اقتدار پلیس را با هم دارد. هر چند داستان حول محور قاچاق موادمخدر است اما به نظرم بخش درگیرشدن پلیس با قاچاقچیان هم جالب است و کسانی که نقش پلیس یا قاچاقچی را بازی میکنند هر دو برای مخاطبان جذاب ظاهر شدند. شخصیتهای خاکستری که بار قصه را به دوش میکشند به نظرم بستر خوبی برای هر دو قشر در این اثر فراهم کرده است. همچنین آن بخش معمایی که بستر تعلیقی دارد، تیز هوشی پلیس و اقتدار آن را به خوبی به نمایش میگذارد.