پرچمها، پارچه های سیاه، چراغهای تکرنگ، برزنتها و داربستها، یکی پس از دیگری بیرون آورده میشدند و بچههای هیات شروع به کار میکردند.
یکی، آمار کسریها را در میآورد و یکی نگاه میکرد ببیند چه چیزی نیاز به تعمیر دارد. بزرگترها هم برنامهها را مرور میکردند و هیات، کمکم سرپا میشد تا برسد به همین روزها؛ دو سه روز مانده به شروع محرم که تکیهها، هیاتها، مساجد، حسینیهها و خیلی از خانهها بشوند مجلس روضه و منتظر شب اول باشند تا عزاداران بیایند و این دورهمی 1400ساله یک بار دیگر شکل بگیرد.
بعید است در دنیا چنین دورهمیای برقرار باشد. دورهمی برای اشک، برای عزا، برای سینهزنی. همه دنیا معمولا دور هم جمع میشوند تا بگویند و بخندند و به قول خودشان از لحظه لذت ببرند.
در دورهمی ما خبری از این حرفها نیست اما عجیب است هر شب که از هیات بیرون میآییم، انرژیمان از قبل بیشتر است و اصلا کسی را سراغ دارید که هیاتی بوده و افسردگی داشته باشد؟ کسی را سراغ دارید که اهل روضه باشد و به پوچی و اینطور مرضهای قرن جدید برسد؟ حالا ما دوباره به این نقطه از زمان رسیدهایم.
به روزهایی که آمادهایم به محرم برسیم؛ محرمی که کرونا آن را تغییر داده اما باز هم برای ما محرم است و امیدواریم آخریناش نباشد.
حاضری چکار کنی تا روزی، دستمالی هم به دست تو بدهند و بروی آن بالا و گنبد سیدالشهدا را تمیز کنی؟ در بقیه دنیا و میان مردم دیگر، کسی هست که حاضر باشد پول خرج کند و به این و آن رو بزند تا نوکری کسی را بکند؟ چقدر این عادی نبودن ما لذتبخش است. / الفرات نیوز
علم یا درستتر، «علامت» از آن نمادهای اختلافی محرم است که یک عده عجیب به آن اعتقاد دارند و برای عدهای تنها یک نماد است. من هیچوقت در آن دسته اول نبودهام اما مثل خیلی چیزهای دیگر، مثل همان شمایل توی عکس، از آن مواردی است که برای ما خیلی محترم است. حتی اگر آخرش بفهمیم آنقدرها هم سند سفت و سختی ندارد./ مهر
دارد دو سال میشود که حاجقاسم نیست اما در این دو سال هر جا هیاتی بر پا شده و هر جا از امام حسین گفتهاند از حاجی هم گفتهاند و عکسهای او تبدیل شده به یکی از المانهای محرم. از این بهتر برای آدم اتفاق میافتد؟/ خزرنما
آن جوان چهارشانه وسط عکس را که شبیه کاراکترهای فیلم «شنای پروانه» است اگر در خیابان میدیدم، احتمالا یک جوری مسیرم را کج میکردم که نکند سر راهش قرار بگیرم و چشم تو چشم شویم و بخواهد بلایی سرم بیاورد. نگاه ما به مردم اما همینقدر اشتباه است. به مردمی که ظاهرشان الزاما خبر از باطنشان نمیدهد. / خزرنما
اشیا گاهی هویت پیدا میکنند. میشوند یک مفهوم مقدس. میشوند چیزی که نمیتوانیم بدون وضو به آنها دست بزنیم. این چرخ خیاطی هم از همانهاست. معلوم نیست تا حالا چند بار نام حسین را روی پارچهای دوخته و چند نفر پشت آن نشستهاند و گاهی با اشک، پرچم دوختهاند. اشیا هم حتی نوکر امام حسین میشوند./ واحد مرکزی خبر
قم از آن شهرهایی است که مردمش هنوز به «تکیه» میروند و این برایشان خیلی مهم است. هر محلهای هم یک تکیه دارد که گاهی تاریخش به چند صد سال میرسد. چهلاختران، یکی از این بیشمار تکیههای قم است. در محلهای که زمانی پر بود از خانه علما و مراجع و هنوز هم میتوان نشانههایی از این بیوت را آنجا پیدا کرد. / تسنیم
پارسال یک نفر آمده بود اینجا. در تعزیه شمرخوان بود. چند سال بیشتر از ما سن نداشت. همه موهای سر و صورتش سفید شده بود و صورتش به مردی 60 ساله میخورد. گفت شمرخوانی آدم را پیر میکند. این پرها را که دیدم یاد او افتادم. روی کلاهخودش از همین پرها داشت.
هزار بار شده که مادرم موقع خانهتکانی گفته پشت اجاق گاز و یخچال و هزارجای دیگر را هم تمیز کن و من گفتهام «مگه کسی اونجا رو میبینه؟» حالا حکایت این عکس مثل همان هزار بار است اما یک فرقهایی هم دارد. آن بالای گنبد را عمرا کسی ببیند تمیز شده یا نه. اصلا چشم ما این تفاوتها را درک نمیکند. خادم جوان اما برایش مهم نیست من و شما ببینیم چراغ بالای گنبد تمیز شده یا نه. برای خادم قصه ما، چشم یک نفر دیگر اهمیت دارد، نگاه صاحب گنبد./ الفرات نیوز
این مغازه در نجف، خودش یک روضه کامل است. آن مشک انتهای مغازه، خنجری که دست مرد است. آن کلاهخودها و زرهها و... دلم نمیخواهد واردش شوم. / رضوینیوز
خانمها احتمالا آمدهاند برای روضه خانگیشان پرچم و کتیبه بخرند. خیلی از ما در همین روضههای خانگی و زنانه بزرگ شدهایم. در همین روضهها بوده که مادرمان لباس مشکی تنمان کرده و شیرمان داده. کرونا کمی از رونق این روضههای خانگی کم کرده اما خیلیها هستند که خانه خودشان را هیات میکنند و روضههای چهار پنج نفره راه میاندازند. / میزان
روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد