مسابقهای که در آن قرار است پخت و پز مادرها بههمراه فرزندانشان در معرض نمایش و رقابت قرار گیرد. موضوع تازه دیگر در این مسابقه حضور مجری باسابقه به نام ژیلا صادقی است که اینبار با یک تجربه متفاوت بعد از حدود دو سال دوری از اجرا در برنامههای تلویزیونی که بیشتر خانواده محور و گفت و گو محور بوده ورود کرده و خود نیز از این اتفاق و تجربه تازه و متفاوت نسبت به اجراهای قبلی خود احساس رضایت میکند؛ به طوری که اطمینان دارد این مسابقه جزو مسابقههای موفقی خواهد بود که در صدا و سیما پخش میشود و قطعا مخاطبها را راضی نگه خواهد داشت.
چطور شد شما در مسابقه «آشپزی با مامان» به عنوان مجری حضور دارید؟یکی از شرط های من برای پذیریش اجرا در برنامهها موضوع با محوریت خانواده است. این برنامه نیز با محوریت خانواده و جایگاه مادر است و در این دو سالی که اجرا نداشتهام هم در همین زمینه به کار تحقیقاتی مشغول بودم؛ تحقیق درباره جایگاه زن به عنوان مادر و مدیر خانواده. این برنامه نیز فرصت مناسبی بود تا بتوانم با چنین جایگاه مهمی در خانواده بهطور مستقیم در تماس باشم. البته دعوت از من برای این برنامه کاملا اتفاقی رخ داد. من قبل از آغاز به کار در مسابقه «آشپزی با مامان» سر پروژه «ابر یخی» بودم و سرمایهگذاریمان برای برنامهای بود که محوریت آن کاملا با محوریت دختر، زن، مادر و همسر بود. این برنامه با شروع به کار این مسابقه دچار تداخل شد. در نهایت به این نتیجه رسیدم که فعلا این پروژه را متوقف کنم تا کلید شروع ساخت این مسابقه زده شود.
از ویژگیهای این مسابقه بگویید. چه ویژگیهای متمایزی دارد که شما را ترغیب کرد تا تجربه اجرایی متفاوت داشته باشید؟
فضای این مسابقه یک فضای بسیار شاد است و در عین حال به جایگاه مادر در کنار فرزند نگاه ویژهای شده است. همراهی مادر و فرزند به این مسابقه یک نگاه متفاوت داده است؛ به خصوص اینکه امنیت جایگاه مادر و سختی حضور مادر در خانه را به تصویر میکشد؛ به طوری که فرزند از نزدیک این موضوع را لمس خواهد کرد. اینکه چقدر وظایف مادر در خانه سخت است و حتی تصمیم گرفتن درباره نوع خوراکی که قرار است برای اعضای خانه طبخ شود و این کار هر روزه مادر است و به چشم نمیآید در این مسابقه به شکل محسوس و ویژه نشان داده میشود تا فرزندان نسبت به این موضوعات روزانه روتین بیشتر توجه کرده و بدانند که مادر در طول روز چه وظایف مهمی بر دوش داشته که تاکنون شاید به چشمشان نیامده است.
پس به نظر میرسد تحقیقات مفصلی در این زمینه صورت گرفته باشد.
بله، کاملا درست است. من به عنوان مجری نیز از حدود پنج ماه پیش اواسط بهمن ماه به این گروه اضافه شدم. یک تیم بسیار حرفهای پشت کار قرار گرفته است و به خوبی توانسته فضا را آنالیز کند. در زمینه دکور، انتخاب کارشناس، بخش داوری، نحوه اجرا، گرافیک به کار گرفته شده، نحوه تدوین و... بسیار فکر شده تا همه نکات و موارد حتی ریزترین آنها به بهترین شکل ممکن به اجرا درآید. تمام این کارها نیز با این هدف انجام گرفته تا برنامه شاد و جذابی از آب درآید که به نظر من توانسته در این زمینه موفق عمل کند. چون طی ۲۷ سال فعالیت من در رسانه و ۱۸-۱۷ سال اجرا به صورت مداوم درخصوص خانواده کار کردهام و دو بار تجربه کار کردن با تهیهکننده تیمی داشتم که منظم و دقیق بودند و برایشان کاری که انجام میدادند حائز اهمیت بود. مسابقه «آشپزی با مامان» تجربه دوم بنده به این شکل است که به تهیهکنندگی علیرضا سلطانی و کارگردانی محمد رجایی تولید میشود.
تفاوت اجراهای قبلی شما با این مسابقه در چیست؟
هیجان و شادی همیشه با من است و در این برنامه نیز آن را با خود به همراه دارم. آنچه برای من متفاوت بوده کارگردانی این کار است و اینکه در این اجرا به صورت مستقیم با مادر و فرزندانی که قبلا از طریق آنتن با آنها در ارتباط بودم ارتباط گرفتهام و این اتفاق برای من اتفاق متفاوت و مهمی بوده است.
به نظر شما استقبال زیاد مردم از مسابقات و تولید پر تعداد این آثار در دوره فعلی به چه دلیل است؟
در همه جای دنیا برنامههایی که ژانر مسابقه دارند زیاد است. این موضوع بهدلیل ماهیت هیجانی آن است و کمک میکند تا به طور مستقیم این هیجان و شادی به جامعه منتقل شود. به نظر من یکی از اصلیترین دلایلی که در دنیا تولید مسابقه زیاد است به همین علت بوده؛ حالا فارغ از موفق بودن یا نبودن آنها. مدتی که ساکن یکی از کشورهای خارجی بودم، میدیدم شبکههای محلیشان مسابقههای زیادی برگزار میکنند و این قضیه ارتباط مستقیم با شاد نگهداشتن مردم جامعه دارد؛ چون فقط با تماشای مسابقه است که وقتی در خانه نشستهاید احساس میکنید آنجا حضور دارید و خودتان را در روند مسابقه دخیل میدانید. اما چند وقتی میشود که برخی از مسابقات به شبکههای خانگی راه یافتهاند در صورتی که همچنان ساخت چنین برنامههایی در رسانه ملی موفقتر بوده و مردم به رسانه ملی اعتماد دارند و توجه به ساختههای این رسانه داشتهاند تا اگر برنامهای مورد علاقهشان باشد آن را دنبال کنند. شاید در برنامههای شبکه خانگی هزینه زیادی صورت گیرد و مجری و حاضران هم شرایط مطلوبتری داشته باشند اما از آنجا که دکور، لباس و... همسو با جامعه نیست کمکم مردم ارتباطشان با آنها کمرنگ خواهد شد.
به نظر شما چرا این استقبال به مرور کاهش پیدا میکند؟
چون همذاتپنداری در آنها وجود ندارد. برای همین تصور میکنم چنین برنامههایی در مقایسه با بخش سرگرم کنندهاش میتواند در درازمدت آسیب بزند و چند قطبی شدن، آسیبش بیشتر از نکته مثبت و سرگرمکننده آن است. چه بهتر مسؤولان و مدیران کاری کنند که چنین افرادی را به سمت تلویزیون بکشانند تا با کیفیت و استانداردهای بهتری که اکثریت جامعه آن را میپذیرد برنامه بسازند؛ مخصوصا در شرایط حال حاضر و با وضعیت اقتصادی و شرایط کرونا باید بیشتر به این موارد توجه و فکر شود. من شخصا به عنوان عضوی از خانواده رسانه تلاش کردهام در این دو سال به صورت رایگان فن بیان و آیین سخنوری را به جوانان آموزش بدهم. به دختر و پسرهای جوانی که دچار بحران روحی شده و افسردگی گرفتهاند تلاش کردهام در این مدت فنی آموزش بدهم که بتوانند با آن کسب درآمد کنند. هرکس از هر طریقی که بتواند گوشهای از این قالی را بگیرد فکر میکنم اتفاقات خوبی رقم بخورد.
آزاده باقری - روزنامه نگار / روزنامه جام جم