گفت‌وگو با بهار بدیعی، دانش‌آموز 15ساله زاهدانی که نایب‌ قهرمان مچ‌ اندازی آسیا شد

می‌خواهم قوی‌ترین زن جهان شوم

گفت‌وگو با الهه احمدی، قهرمان تیراندازی

قهرمان درونت را بیدار کن

خبرهای خوبی می‌رسد. دختران جوان ایرانی در رشته‌های مختلف سهمیه المپیک دریافت می‌کنند و چنین به نظر می‌رسد که قرار است در توکیو اتفاقات خوبی رقم بخورد و زنان ایرانی پرچم کشورمان را بالا ببرند. خبر خوب‌تر این‌که رسانه‌ها در حجم زیادی اخبار موفقیت زنان ورزشکار را منتشر می‌کنند.
کد خبر: ۱۳۲۳۶۶۳

هم در رسانه‌های دیداری، شنیداری و مکتوب و هم در رسانه‌های مجازی و شبکه‌ها اجتماعی. این برد رسانه‌ای یک حسن کاربردی دارد؛ پدر و مادرها این اخبار را می‌بینند و می‌شنوند و دختران خود را در مسیر ورزش کردن قرار می‌دهند و از آنها حمایت می‌کنند.

چنین به نظر می‌رسد آینده ایران پر از دختران ورزشکار و قهرمانی است که رویکرد تازه‌ای را در جامعه رقم می‌زنند.

حالا دیگر شنیدن این جمله و باورش که پشت هر خانواده هدفمند، یک مادر و یک زن قوی ایستاده است، طبیعی شده و بیشتر مردم قبول دارند اگر زنان جامعه به خودباوری برسند و در زمینه‌های مختلف قوی شوند، افراد خانواده و جامعه زندگی بهتری خواهند داشت.

با الهه احمدی، قهرمان رشته تیراندازی که بیشترین مدال داخلی و خارجی را به خانه برده است، هم‌صحبت شدم تا او بر اساس تجربیاتی که در زندگی و در حوزه ورزش به دست آورده برایمان از زنان قوی و هدفمند و تاثیرشان بر خانواده و جامعه بگوید.

خودمان را دوست داشته باشیم

احمدی بر این باور است که همه چیز از «دوست داشتن خود» شروع می‌شود. او می‌گوید: به ما مهارت این که خودمان را به همان اندازه که دیگران را دوست داریم، دوست داشته باشیم، یاد نداده‌اند. ما بلد نیستیم با خودمان خوب رفتار کنیم برای همین وقتی از شرایط خسته می‌شویم یا می‌خواهیم آنها را تغییر دهیم به جای انتخاب راه‌های درست با روش‌های ناکارآمد می‌جنگیم و از بحرانی به بحران دیگر می‌رویم. وقتی با دوست یا آشنا یا حتی بیگانه‌ای روبه‌رو می‌شویم که ایرادی مثلا در صورتش دارد یا زیبایی‌اش ایده‌آل نیست، او را تشویق می‌کنیم خودش را همچنان که هست بپذیرد و خودش را آزار ندهد اما وقتی روبه‌روی آینه می‌ایستیم و ایرادی در صورت خودمان می‌بینیم یا تصور می‌کنیم از اینی که هستیم می‌توانیم زیباتر باشیم، شروع به سرزنش خودمان می‌کنیم، از خودمان روی برمی‌گردانیم و به سمت زیباسازی صورت و بدنمان می‌رویم. به ما یاد نداده‌اند خودمان را همان‌طور که هستیم دوست داشته باشیم برای همین است که تعداد زیادی از زنان جامعه ما درگیر جراحی‌های زیبایی می‌شوند و همه عمر را صرف زیباسازی ظاهر می‌کنند و جالب اینجاست که هیچ‌وقت هم راضی نمی‌شوند. اگر از بچگی به ما یاد می‌دادند خودمان را دوست داشته باشیم و خوشبختی و آرامش را در درونمان و توانمندی‌های خود پیدا کنیم، الان وضعیت جامعه جور دیگری بود. هر آدمی و هر زنی درون خود یک قهرمان دارد که باید او را پیدا کند و قوی‌اش کند تا این قهرمان درونی همیشه از او مراقبت کند و بهترین راه‌ها را به او نشان دهد و او را در مسیر موفقیت قرار دهد.

همیشه پای یک زن قوی در میان است

یک زن وقتی از تفکر و الهامات درونی خود استفاده می‌کند، متوجه می‌شود باید خودش را قوی کند. برای این کار باید ورزش کند و سلامتش را در اولویت قرار دهد. باید کتاب بخواند باید از مطالب مفید نشریات و سایت‌ها و دیگر رسانه‌ها استفاده کند باید مدام به‌روز باشد و حتی یک گام از بقیه جلوتر باشد. یک زن قوی می‌داند اگر قرار است مادر خوبی باشد باید اول خودش را قوی کند. باید خودش را دوست داشته باشد تا بتواند همسر و فرزندانش را هم دوست داشته باشد. یک مادر وقتی خودش را دوست داشته باشد، می‌داند باید غذای سالم بخورد و سفره خانه خود را با غذاهای سالم پر کند. می‌داند که نباید خانه‌نشینی و تنبلی را به سبک زندگی خودش تبدیل کند، برای همین ورزش‌های هوازی و پیاده‌روی را در برنامه روزانه خود قرار می‌دهد، چون می‌داند همسر و فرزندانش هم پیرو او خواهند بود.کتاب می‌خواند چون می‌داند همسر و فرزندانش به او نگاه می‌کنند و کتابخوان می‌شوند. یک خانم مجرد می‌داند اگر خودش را دوست داشته باشد، برنامه روزانه‌اش را پر می‌کند از کارهایی که او را توانمند می‌کند و قدرت درونی و فردی‌اش را افزایش می‌دهد. او می‌داند برای موفقیت باید اول خودش قوی باشد و با انگیزه. قوی که باشد برای مشکلات احتمالی راهی پیدا می‌کند. وقتی قوی باشد و قهرمان درون خود را پیدا کرده باشد، آنقدر در زندگی‌اش اتفاقات خوب رقم خواهد خورد که دیگر چشم و هم‌چشمی و گیر افتادن در تغییرات مدام و مستمر ظاهری جایی در زندگی‌اش نخواهد داشت. می‌داند باید وارسته و شیک‌پوش و تمیز و آراسته باشد اما می‌داند اینها فرق دارد با در تله جراحی‌های زیبایی افتادن.

امکانات ورزشی خانم‌ ها محدود است

در کنار همه اینها تاکید می‌کنم زنان برای در مسیر درست قرار گرفتن و قوی شدن نیاز به حمایت و امکانات دارند. در شهرها چه بزرگ، چه کوچک، مکان‌های ورزشی‌ای که زنان بتوانند با خیال راحت به آنجا بروند و ورزش و نرمش کنند، خیلی کم است. باشگاهای ورزشی گران هستند و بیشتر زنانه خانه‌دار توانایی پرداخت هزینه باشگاه را ندارند. توانمندسازی زنان باید به دغدغه دولتمردان تبدیل شود. ساخت محیط‌های ورزشی مخصوص خانم‌ها باید در اولویت قرار گیرد. معتقدم زنان خانه‌دار باید از چهاردیواری خانه بیرون بیایند و در محیط‌های ورزشی زنان دیگر را بینند و با آنها معاشرت کنند. در همین دیدارها و گفت و شنودهاست که برای مشکلات خود راهی پیدا می‌کنند. در همین معاشرت‌ها انگیزه بیشتری پیدا می‌کنند که به سلامت جسم و روان خود بیشتر اهمیت بدهند. باورم این است رسانه‌ها باید بیشتر به زنان ورزشکار بپردازند. باید با آنان صحبت کنند و از سبک زندگی‌شان بپرسند و این که چگونه مسیر قهرمانی را طی کرده‌اند. اما الان فقط در زمان مسابقات جهانی یا لیگ‌های داخلی با زنان ورزشکار درباره یک مسابقه یا مدال صحبت می‌شود و بعد دیگر ادامه پیدا نمی‌کند. زنان قهرمان وقتی مدام در معرض دید دیگر خانم‌ها باشند، حتما در زندگی و انتخاب‌های آنها تاثیرگذار خواهند بود.

حمایت خانواده، شرط اول است

احمدی درباره درخشش زنان در رشته‌های مختلف ورزشی می‌گوید: اگر امروز شاهدیم تعداد زنانی که به مسابقات جهانی راه پیدا می‌کنند، زیاد شده است، به تلاش همه زنان و مردانی برمی‌گردد که سال‌ها قبل راه را باز کردند. مسؤولانی ( زن و مرد) که مدیریت ورزش بانوان را به عهده گرفتند و تلاش کردند مانع‌ها را از میان بردارند. یادم هست 20 سال قبل که وارد ورزش تیراندازی شدم برای حضور در این رشته ده‌ها مانع وجود داشت. اصلا تصور نمی‌کردیم روزی این ورزش به این میزان فراگیر شود و این همه قهرمان داشته باشیم. اما همه تلاش کردند و الان نتیجه‌اش را می‌بینیم. پدر و مادرها به نگرش‌های تازه‌ای رسیده و باور کرده‌اند که پیشرفت و موفقیت دخترشان فقط در رفتن به دانشگاه و گرفتن مدرک تحصیلی نیست. دخترشان می‌تواند در زمینه ورزش بسیار موفق باشد، پس از او حمایت می‌کنند. حمایت خانواده به نظرم یکی از اولین شروط موفقیت دختران است. همان‌طور که پدرم از من حمایت کرد و مرا به باشگاهش برد و تیراندازی یادم داد و انگیزه قهرمانی را در من به وجود آورد. آن هم در سال‌هایی که همه می‌گفتند تیراندازی ورزش مردانه است، من در کنار پدرم ثابت کردیم اتفاقا تیراندازی ورزش زنانه است، چون هم صبر می‌خواهد و استقامت که زنان هر دو را دارند. تیراندازی خشن نیست چون ورزش تیراندازی با تیراندازی واقعی و در میدان جنگ کاملا فرق دارد.

طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها