به گزارش
جام جم آنلاین، از کیکهای فوندانت گرفته تا ساده هرکدام مشتری خودشان را در این فضادارند. صفحههای خوشآبورنگی که حتی اگر مشتریشان هم نبودیم حتما چندباری آنها را مرور کردهایم و حتی خیلی از ما تلاش کردیم تا کیک و شیرینی شبیه آنها درست کنیم. واقعیت پنهان پشت این صفحات نشان میدهد انگار دورهای که همه دنبال کارمندشدن بودند سرآمده و خیلیها به دنبال کسب و کار خودشان هستند. راهافتادن استارتآپهای کوچک و بزرگ و رشد کارهای خانگی مثل شیرینیپزی هم این موضوع را تایید میکند. از بین انبوه صفحات مربوط به شیرینیپزی رفتیم سراغ نجمه پریدری که با تغییر شغل به سمت این کسبوکار آمده. از او خواستیم تا از تجربهاش در این راه بنویسد. تجربهای که شاید به کار خیلیها بیاید.
آب خوردن هم سخت است!شروع کار من از بیکاری شروع شد. من آدمی نبودم که بیکار توی خانه بمانم. زمانی که باردار شدم، تا ماه هفتم بارداری سر کار میرفتم. آن موقع مدیر روابطعمومی بودم در جهاددانشگاهی. بعد دیگر رفتوآمد برایم سخت شد و نتوانستم ادامه بدهم و دیگر سر کار نرفتم. تا اینکه دخترم به دنیا آمد و ۹ ماهه شد.
آن زمان واقعا از خانهماندن کلافه شده بودم. از طرفی هنری هم بلد نبودم که بتوانم از طریق آن کسب درآمد کنم. چون استقبال خانوادهام از کیک و شیرینیهایی که تفننی درست میکردم خیلی خوب بود، تصمیم گرفتم وارد حوزه پخت کیک شوم. ولی خب، قطعا دانش خیلیخیلی کمی هم در این زمینه داشتم. در حد کیکهای عصرانه و چیزهایی شبیه این.
این بود که تحقیق کردم و آموزشگاه فنی حرفهای که اطراف محل سکونتمان بود را پیدا کردم. حالا مساله هزینه اش پیش آمده بود. وقتی ثبتنام کردم، از مدیر آموزشگاه خواستم هزینه آموزش را بهصورت قسطی پرداخت کنم که خوشبختانه موافقت شد. من کمکم آموزش دیدم و از طرفی، چون خیلی مصمم بودم، سعی میکردم کمتر هزینهتراشی کنم و بخش زیادی از تکنیکها و دستورها را خودم به صورت تجربی یادبگیرم.
از آن زمان تا الان ۱۰ سال گذشته و در این مدت هر دقیقه و هر ساعت سعی کردم کار یاد بگیرم.
مثلا سعی کردم اگر در اینستاگرام میچرخم، ویدئوهایی ببینم که به پیشرفتم کمک میکند. ایده بگیرم و سعی کنم ایدههای جدید خلق کنم. من همیشه به هنرجوهایم میگویم برای شروع اصلا نیازی نیست هزینه زیادی کنید. اصلا همین که فکر کنید برای شروع نیاز دارید ابزار خاص یا مواد خاص یا فضای خاص داشته باشید شما را عقب میاندازد.
ساعت کاری من هر ۲۴ساعت شبانهروز است! این یک واقعیت است که در این حوزه دست زیاد شده و فرصت برای آزمون و خطا کمتر. پس اگر قرار بر پیشرفت است باید خیلی تلاش کنیم. زمین میخوریم. شکست میخوریم. حساب بانکیمان خالی میشود، ولی با تلاش همه چیز درست خواهد شد. با تلاش و البته توکل.
روند سفارشها معمولا به این نحو است که مشتری به من پیام میدهد و نمونه کاری که میخواهد را برایم میفرستد یا اینکه برایم توضیح میدهد چه مراسمی دارد و من مرتبط با همان مراسم نمونه کیک یا شیرینی برایش میفرستم.
معمولا چند ساعت وقت میگذارم که توی پینترست یا گوگل بگردم و نمونه مورد نظر مشتری را پیدا کنم. البته این وسط، چون دلم میخواهد خودم را به چالش بکشم، سعی میکنم نمونه کیکهایی پیدا کنم که هم نظر مشتری باشد هم خودم قبلا تجربه نکرده باشم که یک تجربه جدید هم داشته باشم.
و، اما سختی کار! روزهایی هست که من از شدت خستگی و استرس کار گریهام میگیرد، ولی امید داشتن به لحظه اتمام کار و تحویل به مشتری و رضایت مشتری باعث میشود جلو بروم. من همیشه به اطرافیانم میگویم «آب خوردن هم سخته! چون ممکنه بپره تویگلوی آدم.» پس هیچ کاری آسان نیست. ولی این ماییم که وقتی تلاش میکنیم خدا راه را برای ما آسان میکند.
منبع : روزنامه جام جم/ ضمیمه چاردیواری