بازیکن نفت مسجدسلیمان چگونه یک شبه به شهرت رسید؟

مورد عجیب عباس بوعذار!

«خوبه که عباس بوعذار توش نه ه داره، نه میم داره، نه دال داره. فقط یه دونه ر داره!». این جملات علی دایی در نشست خبری یکی از دیدارهای لیگ برتری در چند سال گذشته است.
کد خبر: ۱۳۱۲۵۶۷

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم ، او آن زمان سرمربی سایپا بود و شجاع خلیل‎زاده برای تیمش بازی می‎کرد. گویا داور به دایی می‎گوید خلیل‎زاده روی بازیکنی به نام محمدی خطا کرده است و به همین دلیل کارت گرفته. بعدا مشخص می‎شود محمدی اصلا وجود خارجی ندارد و بازیکن مورد نظر داور عباس بوعذار بوده است. همین می‎شود که علی دایی با عصبانیت در آن نشست خبری نام عباس بوعذار را به زبان بیاورد.

به فاصله گذشت چند سال نام عباس بوعذار دوباره مطرح شده چرا که در فضای مجازی دوباره آن فیلم دست به دست می‏چرخد. این فیلم به گونه‎ای مورد توجه قرار گرفته که انگار مربوط به همین هفته پیش است و دایی هم هنوز سرمربی‌گری سایپا را برعهده دارد. به هر حال عباس بوعذار دوباره برگشته است، بعد از چند سال و اینبار با شهرت بسیار زیاد و عجیبی. نام او دو بار بر سر زبان ها افتاد و هر دو بار به علی دایی مربوط می‌شود. بار نخست همان زمانی بود که نخستین بار فیلم مورد متوجه قرار گرفت. دومین بار نیز همین چند روز پیش بود.  به همین راحتی عباس دوباره برگشت، اینبار خیلی پر سر و صداتر!

 

شهرت و شوخی

عباس بوعذار ناگهان شهرت زیادی به دست آورد؛ به حدی که در اینستاگرام حداقل 10 پیج اختصاصی برای او باز شده است. میکس صدای علی دایی و ساختن کلیپ طنز از آن نشست خبری که به ظاهر جملاتی ساده در آن بیان شد شهرت چند برابر بازیکنی را رقم زد که حقیقتا همیشه در حد بازیکنی درجه دو بوده است و در فوتبال ایران مورد توجه قرار نمی‌گرفت.

یک بار دیگر به این نام توجه کنید: عباس بوعذار. او نه مثل مهدی طارمی ستاره گلزن تیم پورتوی پرتغال است و نه مثل مهدی قایدی ستاره استقلال در لیگ قهرمانان آسیا به شمار می‌رود. بوعذار نه یک کار بزرگ اجتماعی انجام داده و نه نخبه علمی است اما هنوز یکی از ترندهای فوتبالی به شمار می‎رود.

 او فقط کسی است که علی دایی نامش را به زبان آورد و بنا به دلایلی مشهور شد؛ یک شهرت عجیب و غریب و البته فان.

حتی خود عباس بوعذار هم فکرش را نمی‌کرد که روزی این چنین در فوتبال ایران مطرح شود آن هم بدون اینکه ستاره تیمی باشد و یا اینکه گل‌های حساسی به ثمر برساند.

اما این بازیکن کنونی نفت مسجدسلیمان نه نخستین فردی است که یک شبه مشهور می‎شود و نه آخرین فرد. او یک نمونه اخیر است، نمونه‎ای که یادآور تمام مواردی است که به شکل عجیب و غریبی مشهور شدند. نکته بسیار مهم دیگر این است برخی از شهرت‎هایی که به وجود می‎آید در نتیجه مشهور بودن یک نفر دیگر است. همین عباس بوعذار را در نظر بگیرید. اگر به جای علی دایی فرد دیگری با همان لحن نام بوعذار را به زبان می آورد آیا چنین شهرتی در انتظار بوعذار بود؟

 

نامی که هنوز می درخشد

آقای گل جهان نام بسیار سنگینی دارد، حتی بسیار سنگین تر از وزنش! شهرت علی دایی خیلی وقت است که مرزها را در نوردیده و امکان ندارد کسی حداقل در ایران او را نشناسد. شهرت این چهره شاخص و ممتاز فوتبال ایران توام با خاطراتی تلخ و شیرین است؛ از چهار گلی که به کره جنوبی زد گرفته تا جام جهانی 2006 و آن حجم از حاشیه‌های کمرشکن.

علی دایی برای نخستین بار نیست که باعث شهرت یک نفر دیگر می‎شود البته بدون شک سابقه نداشته او تا این اندازه نام یک فرد گمنام را بر سر زبان‎ها بیندازد.

«جوزف آنتونی مگوایر» جامعه‎شناس بریتانیایی در مقاله‎ای در رابطه با موضوع شهرت نوشت: «افراد باید مراقب شهرت خود باشند چرا که این شهرت مستقیم و غیرمستقیم و خواسته و ناخواسته ممکن است جریان‎های دیگری را رقم بزند. مراقبت از شهرت باعث می‎شود تا اگر جریانی هم رقم می‎خورد در جهت مثبت باشد.»

 

شهرت بیهوده

اکنون شهرت عباس بوعذار به چه کار او می‏آید؟ به او کمک میکند تا کیفیت فوتبالش را بهبود ببخشد و یا اینکه به تیم ملی برسد؟ رضا پرستش که با استفاده از شهرت لیونل مسی و البته شباهت با او به شهرت رسید اکنون کجاست و چرا دیگر کمتر از او خبری می‏شنویم؟

به هر حال یک کنفرانس خبری از علی دایی و گفتن آن جملات به فاصله چند سال دوباره مورد توجه قرار گرفت و بوعذار را به شهرتی یک شبه و البته کاذب رساند. هیچ بعید نیست که چند سال دیگر مجددا ترند نشود.

نتیجه کل داستان شهرت‎های یک شبه همین است: خیلی زود از بین می‎روند.

 

فروکش کردن شهرت‌های یک شبه

داروین صبوری جامعه‌شناس ورزشی

شهرت دیروز و شهرت امروز تفاوت‏هایی با هم دارد. برای چیزی که امروز می‏بینیم مشخص به نظر می‏رسد همه چیز ارتباط خود را با احترام از دست داده است. ما در جامعه سنتی و قدیمی‏تر معمولا افراد مشهور را با احترام اجتماعی مشاهده کرده‏ایم. هر کسی به شهرت می‏رسید این بدان معنا بود که این شهرت با حوزه‏های معرفتی ارتباط دارد و یا با کنش‎های نیکوکارانه. شاید هم فردی به دلیل اینکه کاسب پاک‎دستی به شمار می‎رفته شهرتی توام با احترام به دست آورده است.

اما امروز پدیده شهرت با توجه به ابزارهایی که برای رسیدن به آن وجود دارد لزوما توام با احترام اجتماعی نیست. چندین بار مشاهده کرده‎ایم که فردی یک شبه به شهرت بسیار زیادی دست پیدا می کند. این موج شهرت‎های ناگهانی زود هم فروکش می‎کند.  

اتفاقاتی از این دست معمولا در بازه زمانی کوتاه مدت کاربرد دارند و خیلی سریع فروکش می‎کنند. اکنون افراد زیادی در جامعه ما هستند که از ابزارهای جدید موجود در شبکه‎های اجتماعی برای کسب شهرت استفاده می‎کنند اما همانطور که اشاره کردم این شهرت به معنای احترام نیست و مردم ممکن است فقط یک فرد را بشناسند.

یکی از راه‎های کسب شهرت‎های یک شبه به واسطه رفرنس‎هایی همانند علی دایی رقم می‎خورد. دایی به عنوان فردی مشهور شناخته می‌شود که از احترام اجتماعی هم برخوردار است. وقتی اسم کسی به نام عباس بوعذار از دهان چنین فرد شاخصی خارج می‌شود ممکن است نزد بسیاری کنجکاوی را رقم بزند. در چنین اتفاقی ما دیدیم که چگونه علی دایی باعث شهرت یک شبه عباس بوعذار شد. من نام این اتفاق را فان اجتماعی می‎گذارم چون معمولا با چنین کاراکترهایی که یک دفعه شهرت کسب می‎کنند شوخی‎های زیادی می‎شود. هر چقدر شوخی‎ها نسبت به این اتفاق بیشتر شود میزان شهرت فرد هم بالاتر می‎رود و به عبارت دیگر ما با یک شهرت شوخی گونه روبرو هستیم.

مثال دیگری می‎زنم، در بازار ارزهای دیجیتال ارزی به نام دوج‎کوین داریم. این ارز موجودیت خود را وابسته به ایلان ماسک می‎داند و اصلا وجود داشتن آن یک شوخی است. یک توییت از سوی ایلان ماسک می‎تواند ارزش دوج‎کوین را بالا و پایین ببرد. اگر این ارز حمایت ایلان ماسک را از دست بدهد سقوط می‎کند. این مثال را آوردم تا بدانیم حوزه‎های اجتماعی و اقتصادی چقدر به هم نزدیک هستند.

جهان امروز با رشد تکنولوژی که در واقع زبان دیجیتال است قدرت پخش‎کنندگی زیادی به دست آورده.

در دنیای امروز اسامی متعددی ناگهان به ترند تبدیل می‎شوند اما نباید روی این شهرت‎ها حساب باز کرد چون چند روز دیگر و نهایت چند هفته دیگر خبری از آنها نیست.

هیلدا حسینی خواه - گروه ورزش / روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۲ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها