فرزندان شوهرم مرا به خانه راه نمی‌‌دهند

به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از ضمیمه تپش، زن سالخورده وقتی مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی‌اش گفت: آقای قاضی شوهرم بی‌عرضه است. بی‌عرضگی او باعث شده تا من با این سن و سال پایم به دادگاه خانواده باز شود. من از شوهرم شکایت دارم. ۳ ماه است که با هم ازدواج کرده‌ایم ولی یک روز هم نتوانستیم با هم زندگی کنیم. در این مدت هربار خواستم به خانه آنها بروم دخترهایش مرا از آنجا بیرون کردند. آنها می‌گویند تو به خاطر پول پدرمان با او ازدواج کردی و می‌ خواهی وقتی او مرد تمام ثروتش را بالا بکشی. به هیچ عنوان راضی به این ازدواج نمی‌شوند. در این میان شوهرم هم در مقابل آنها نمی‌‌ایستد و از من دفاع نمی‌کند. حتی به او گفتم خانه‌ای جدا بگیر تا با هم زندگی کنیم ولی از ترس بچه‌هایش این کار را هم نکرد.او آنقدر از بچه‌هایش می‌ترسد که نمی‌تواند تکلیف مرا مشخص کند.

این زن در حالی‌که به‌شدت عصبانی بود گفت: ۳ ماه است که زندگی ندارم. بچه‌های این مرد مرا تحقیر می‌کنند و هر بار که احمد می‌گوید همه چیز درست شده بیا به خانه‌مان برویم باز هم بچه‌هایش مرا بیرون می‌کنند. آقای قاضی من هم برای خودم شخصیت دارم و دیگر اجازه نمی‌دهم آنها به همین راحتی شخصیت مرا خرد کنند. می‌خواهم این مرد همین جا تکلیف مرا مشخص کند و تا زمانی که رضایت بچه‌‌هایش را نگرفت من پایم را به خانه‌اش نمی‌گذارم.

وقتی حرف‌های این زن تمام شد، شوهرش به قاضی گفت: من ۲ دختر دارم که همه آنها ازدواج کرده‌اند. وقتی هم که همسرم فوت کرد برای این‌که تنها نباشم تصمیم گرفتم ازدواج کنم. بچه‌هایم هم مخالفتی با این قضیه نداشتند. آنها دوست داشتند که من ازدواج کنم. من هم وقتی موافقت آنها را دیدم با صحرا آشنا شدم. ما بعد از آشنایی یک روز با هم به محضر خانه رفتیم و عقد کردیم. ولی نمی‌دانم چرا دخترهایم وقتی فهمیدند با صحرا ازدواج کرده‌ام خیلی عصبانی شدند. از صحرا خوششان نیامد. از آن وقت تا حالا پایشان را در یک کفش کرده‌اند که باید جدا شوم. اجازه نمی‌دهند من همسرم را به خانه بیاورم. من هم از صحرا خواستم مدتی صبر کند تا بتوانم رضایت دخترهایم را بگیرم ولی او صبر ندارد. زندگی را برای هردویمان زهر کرده است.

در پایان نیز قاضی از این زوج خواست مدتی صبر کنند تا شاید دخترهای این مرد با آمدن صحرا موافقت کنند. او همچنین از این مرد خواست با فرزندانش صحبت کند تا زندگیشان به طلاق و جدایی نکشد.

صرفا به‌خاطر تنهایی ازدواج نکنید

سارا شقاقی‌، روان‌شناس در این خصوص می‌گوید: انتخاب همسر اهمیت بسیار زیادی دارد. کسانی که انتخاب مناسبی در این زمینه ندارند در زندگی مشترک خود دچار بحران خواهند شد. زیرا هنگامی که زن و مرد دست به انتخاب همسر می‌زنند تمام تبعات و مسؤولیت آن بر عهده خودشان است.

ازدواج یکی از مهم‌ترین تصمیم های زندگی است. پس زوج‌ها باید انتخابی هوشمندانه داشته باشند. آنها باید با در نظر گرفتن تمام جوانب همسر خوب و مناسب برای خود انتخاب کنند. آنها در هر سنی که هستند، نباید بدون در نظر گرفتن بسیاری از مسائل، سریع تصمیم بگیرند و انتخاب خود را انجام دهند. گاهی اوقات احساس تنهایی شدید، می‌تواند هر فردی را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. هر وقت فردی در تنهایی زیاد خود غوطه‌ور شود، احساس یاس و ناامیدی بی‌قرارش می‌کند. برای همین این مساله، او را برای هر آغوش به ظاهر بازی، پذیرا می‌کند.

اگر مشکل فقط حس تنهایی است، زن و مرد باید این اختلال را با اجتماعی شدن بیشتر برطرف کنند و نه ازدواج. افرادی که در سن بالا قصد ازدواج دارند‌، باید قبل از اجرای تصمیم خود‌، فرزندانشان را برای این ازدواج آماده کنند تا به دلیل مخالفت‌های آنها با مشکل رو‌به‌رو نشوند.

سیما فراهانی - تپش روزنامه جام جم