در حالی که بیشتر افراد در زندگی خود با دوره های عصبی یا اضطراب روبرو هستند ، اما هیچ چیزی از راه دور قابل مقایسه با آنچه روزانه مبتلایان به اختلال اضطراب هستند ، نیست.
در حالی که بیشتر افراد در زندگی خود با دوره های عصبی یا اضطراب روبرو هستند ، اما هیچ چیزی از راه دور قابل مقایسه با آنچه روزانه مبتلایان به اختلال اضطراب هستند ، نیست.
کد خبر: ۱۲۹۳۳۴۶

به گزارش جام جم آنلاین ،افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی در موقعیت هایی که معمولاً چنین احساسات شدیدی را در دیگران ایجاد نمی کنند ، نگرانی ، احساس گناه ، شرم و وحشت را تجربه می کنند.

احساس بی وقفه ترس و عدم اطمینان کنترل را کنترل می کند ، و زندگی با یک اختلال اضطرابی را فوق العاده دشوار می کند.

اضطراب فقط برای افرادی که به آن مبتلا هستند سخت نیست ، بلکه برای دوستان و عزیزانشان نیز سخت است. این از هر دو طرف می تواند از نظر عاطفی مالیات داشته باشد و از نظر ذهنی طلبکار باشد.

وقتی کسی که دوستش دارید اضطراب دارد ، برنامه ریزی باید دقیق انجام شود ، باید از شرایط خاص اجتناب شود ، و از آنجا که نیازهای عاطفی می توانند روزانه تغییر کنند ، گاهی اوقات برنامه ها باید تغییر دهند یا لحظه آخر کنار بگذارند.

متأسفانه ، اختلالات اضطرابی اغلب اشتباه درک می شوند. دشوار است که در ذهن آنها بفهمید که چرا آنها همانطور که فکر می کنند فکر می کنند.

دانستن اینکه وقتی آنها رنج می برند چه باید گفت ، به همان اندازه دشوار است و اگرچه کلمات شما معمولاً از یک مکان صمیمانه می آیند ، عدم درک می تواند باعث آسیب دیدگی بیشتر نظرات شود تا مفید بودن.

 برای جلوگیری از سر درگمی هر دو طرف ، یک راهنمای ساده زیر را در نظر بگیرید. در اینجا چند نکته آورده شده است که هرگز نباید به شخصی که با یک اختلال اضطراب دست و پنجه نرم می کند ، بگویید.

  • شما فقط اینجوری هستید

اختلالات اضطرابی مد روز نیستند. آنها فقط به طرز باورنکردنی شایع هستند - در حقیقت ، آنها شایع ترین بیماری روحی در ایالات متحده هستند که 40 میلیون بزرگسال از 18 سال به بالا را درگیر می کند.

بگذارید این را کاملاً صریح و روشن بیان کنم: تشخیص اینکه بیماری روانی دارد مرسوم نیست. این به طرز غم انگیزی زیبا ، عاشقانه ، خیالی یا پر زرق و برق نیست. این یک جنگ خرد کننده و دائمی برای رسیدن به وضعیتی است که حتی شبیه "عادی بودن" است.

با شروع کم رنگ شدن برخی از انگ های مربوط به بیماری روانی ، افراد بیشتری در مورد مبارزات خود با این شرایط ناتوان کننده بحث می کنند.

علاوه بر این ، درمان اضطراب به عنوان یک روند فقط به آشفتگی و ایده های غلطی که منجر به ننگ بیماری روانی می شود ، می افزاید.

  • آرام باشید

اختلالات اضطرابی از این نظر ناتوان هستند که شما به راحتی نمی توانید "آرام شوید". هیچ کس نمی تواند تحت فرمان آرام شود ، به خصوص کسی که از اضطراب رنج می برد.

گفتن به آنها برای ایجاد آرامش فاقد اعتبار است و القا می کند که آنها اختلال اضطراب خود را انتخاب می کنند. بیماری های روانی انتخابی نیستند و باور کنید هیچ کس احساس نمی کند که سطح اضطراب را فلج کند.

اگر آنها می توانستند آن را کنترل کنند ، این کار را می کردند و گفتن آنها به آرامش فقط احساس ناامیدی و اضطراب بیشتری در آنها ایجاد می کند.

  • همه چیز خوب است

حتی درمورد هموطنان مضطرب اگرچه ، گفته می شود که چنین لوازمی هایی پشتیبانی می کنند ، اما کسی که در اضطراب قرار دارد ، احتمالاً به واژه های تسکین دهنده همانگونه که ممکن است امیدوار باشید واکنش نشان نمی دهد.

متأسفانه ، اضطراب یک دروغگوی ماهر است ، و بسیار خوب می تواند مبتلایان را متقاعد کند که دیگر هیچ چیز خوب نخواهد شد.

می توانید با گفتن اینکه اشکالی ندارد احساس آنها را احساس کنید همچنان دلگرم باشید.

  • من می دانم ، من هم اضطراب دارم.

از یک طرف ، این درست است - اضطراب یک واکنش بیولوژیکی جهانی است. ترس و اضطراب فرایندهای طبیعی هستند كه بخشی از زندگی هستند. ترس و اضطراب هم از ما محافظت می کنند و هم به ما انگیزه می دهند. "دانشجویی که نگران امتحان نباشد ، قصد انجام این کار را نیز نخواهد داشت. شما کمی نگرانی نیاز دارید. ”

اما از طرف دیگر ، مقایسه اضطراب های "طبیعی" موقت خود با اضطراب های فراگیر و مزمن فردی که دارای اختلال اضطراب است ، مغالطه است. نگرانی های آنها شدیدتر است ، توانایی آنها در انجام کارهای روزمره زندگی را مختل می کند و علائم آنها اغلب بدون کمک دشوار است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها