به گزارش جام جم آنلاین به نقل از تبیان، هنگامی که شما فردی را برای ازدواج انتخاب می کنید یعنی باید بقیه عمرتان را با او به عنوان دوست داشتنی ترین فرد زندگیتان سپری کنید. همچنین برای شکوفایی زندگی مشترک لازم است که هم مرد و هم زن بعد از جدا شدن از خانه ی پدری و شروع زندگی با همسر، فرد شماره ی یک زندگی همدیگر باشند! اما...این به معنای این نیست که نباید مراقب پدر و مادرشان باشند یا به انها توجه کنند، بلکه به این معناست که اولویت اول زندگیشان باید از والدین به همسرشان تغییر کند و تمام حمایت و توجه را نصیب همسر خود کنند.
البته شب هایی خواهند بود که فرزند کوچولوی تان بین شما و همسرتان وول بخورد اما به طور کلی، اگر وقت گذاشتن برای فرزندتان به معنی صرف وقت کمتری برای همسرتان است، پس وقت آن رسیده که تجدید نظر کنید و همسرتان را در اولویت قرار دهید. خیلی مهم است که به عنوان یک پدر، به طور جدی مسئولیت پذیر باشید اما اینکه اجازه بدهید نقش پدری تان، به قیمت کمرنگ شدن مسئولیت های تان به عنوان یک شوهر تمام شود، ارزشش را ندارد. اگر در شرایطی قرار گرفتید که مجبور شدید بین حمایت از فرزندتان و حمایت از همسرتان یکی را انتخاب کنید، همسرتان را برگزینید.
مادرتان
هیچ کدام از اعضای خانواده تان نباید، نسبت به همسرتان در الویت باشند. به عنوان یک شوهر، این وظیفه ی شماست که طرف ِ همسرتان باشید، و فرقی هم نمی کند چه کسی در مقابل او قرار گرفته است (حتی مادرتان). این رویکرد نیاز به تلاش دارد و شاید لازم باشد توافقاتی را با خود تمرین کنید تا عمیقا به این درک و باور برسید که با همسرتان در یک تیم باشید.
1-نشان دهنده احترامی است که برای همسرتان قائلید
وقتی همسرتان بداند که برای شما قبل از والدینتان است، پیوند زناشویی عمیق تری بین شما ایجاد خواهد شد. اگز زنی به جای اینکه مستقیم با همسرش حرف بزند، برای مشاوره مرتب پیش والدین خود برود، حس بی اعتمادی ایجاد خواهد شد. درمورد مرد هم همینطور است. اگر مثل یک زوج درمورد مشکلاتتان با هم حرف بزنید و با هم به دنبال راه حل باشید، ازدواجتان مستحکم تر خواهد شد. می توان با والدین مشورت کرد، ولی بهتر است در زمانی باشد که هر دو شما حضور داشته باشید نه اینکه پشت سر هم حرف بزنید. البته این به آن معنا نیست که نمی توانید زمانی را به تنهایی با والدینتان دردودل کنید، به این معنی است که رفتن پیش والدین برای چاره جویی نباید اولین واکنش یا واکنش عادی شما باشد.
2- به همسر و والدینتان نشان می دهد که ازدواج محکم و باثباتی دارید
اگر یکی از دو طرف یا هر دو آنها عادت داشته باشد که مدام پیش والدینش برود و درمورد همسرش شکایت کند، ازدواجتان خراب خواهد شد. مادر دختر جوانی مدام خصوصیات منفی همسر دخترش را از زبان او می شنید مثل نامرتب بودن، زیاد تماشا کردن تلویزیون و از این قبیل. وقتی این اتفاق می افتد، والدینتان تصور خواهند کرد که با یک بازنده ازدواج کرده اید، حتی بااینکه خصوصیات فوق العاده ای دارد که عاشق آن هستید. اگر بخاطر شکایت ها و بدگویی های مداوم شما، والدینتان تصویر بدی از همسرتان پیدا کنند، ممکن است نتوانند مشاوره خوبی به شما بدهند و حتی تشویقتان کنند که ترکش کنید. این مسئله به جز درمواردی که واقعاً کسی مورد آزار همسر خود باشد، می تواند برای ازدواجتان مخرب باشد. وقتی همسرتان را به اولویت اول زندگی تان تبدیل کنید، والدین و همسرتان متوجه خواهند شد که ازدواجتان تا چه اندازه برایتان مهم است.
3-وقتی والدین تان به آخر عمر خود برسند، بودن همسرتان در کنارتان بسیار آرامش بخش خواهد بود
قوی نگه داشتن رابطه با همسرتان همه دلشکستگی های زندگی را برای شما آسان تر می کند، مخصوصاً این یکی. اگر در تمام مدت به والدینتان احترام می گذاشته اید و دوستشان داشتید و در عین حال همسرتان اولویت اصلی زندگی تان بوده باشد، خاطراتتان شیرین تر و ازدواجتان قوی تر خواهد بود.
آقای مصطفی رشیدی (کارشناس مذهبی) در این خصوص میفرمایند: حمایت زن و شوهر از یکدیگر و در جمع خانوادگی موجب عدم دخالت دیگران در حریم زندگی خصوصی آنها میگردد. زوجین باید خوب توجه داشته باشند، که زمان قرارگیری در جمع خانواده، همسرانشان بیش از هر موقع دیگری نیازمند پشتیبانی آنها هستند و کم توجهی به همسر در جمع خانواده ممکن است، مقدمه پیدایش کدورت و ناراحتی گردد و فراموش نشود خانمها نیازمند حمایت بیشتری در این شرایط هستند.همسران بایستی با تدبیر، حمایت خود را نسبت به همسرشان، ابراز نمایند تا هم دل همسر خود را بدست آورند و از طرف دیگر اجازه ندهند پدر و مادرشان آزرده خاطر گردند. پس با مدیریت صحیح روابط خود، باید محبت و حمایت را نسبت به همسرشان نشان دهند.»
مواقعی که همسران در بین دو راهی خانواده و همسفر راه عشق خود میمانند. گرچه احترام به خانواده طرفین وظیفه هر زن و مردی است، اما گاهی تأیید رفتارهای غلط خانوادهها و دخالتهای بی جای آنها باعث دلخوری و آزار زن یا شوهر میشود. اگر همسری بخواهد همیشه حق را به خانوادهاش بدهد و به خاطر خانواده خود همسرش را، طرد کند یا زیر سؤال ببرد، در واقع رابطه زناشویی خود را مورد تهدید قرار داده و کمکم محبت همسر آزار دیدهاش را از دست خواهد داد و باعث میشود، همسرش احساس شکست و درماندگی کند و علاقهاش نسبت به او کمتر شود و از او فاصله بگیرد. زن و شوهر باید به همسر و خانواده خود بقبولانند که هرکدام جایگاه خاص خودشان را دارند.
چه زن و چه مرد بالغ باید بتوانند بین همسر و خانواده خود، تعادل ایجاد کنند. تعصب را کنار بگذارند و با درک بیشتر و منطق غنیتر رابطه حسنه، بین آنها ایجاد کنند. طرفداری بیجا از هر کس که باشد وضعیت او را ضعیف میکند و باعث میشود دیگران به او بی اعتماد شوند. در صورت بروز مشکل از سوی خانواده زن یا مرد عضو همان خانواده (زن یا شوهر) مشکل را حل کند، زیرا هر یک از همسران به خوبی خانواده خود را میشناسند و بهتر میتوانند چاره جویی کنند. اگر زن و مردی نمیتواند بین خانواده و همسر خود تعادل برقرار کند و با انصاف و عدالت موضوع را حل کند در واقع هنوز به بلوغ فکری و عاطفی نرسیده است.
در تمام این موارد، به هیچ عنوان نباید پدر و مادرتان را از خودتان دور کنید. باید به ترتیبی آنها را در جریان زندگی تان قرار دهید که هم خودتان و هم همسرتان از آن راضی باشید. داشتن رابطه عاطفی با والدین برای استحکام خانواده الزامی است. شما و همسرتان می توانید در عین اولویت دادن به همدیگر، آن ارتباط را با والدینتان ایجاد کنید.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد