فواید فرزندآوری
خانوادههایی که صاحب فرزند هستند، بیش از خانوادههای بدون فرزند از زندگی لذت میبرند و احساس خوشبختی بیشتری میکنند.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از راسخون نتایج تحقیقات پژوهشگران دانشگاه بریگهام یانگ آمریکا بر 200 هزار خانواده از 86 کشور جهان
یک. آثار و فواید جسمانی
خانوادههایی که صاحب فرزند هستند، بیش از خانوادههای بدون فرزند از زندگی لذت میبرند و احساس خوشبختی بیشتری میکنند. نتایج تحقیقات پژوهشگران دانشگاه بریگهام یانگ آمریکا بر 200 هزار خانواده از 86 کشور جهان در بین سالهای 1981 تا 2005 نشان میدهد که داشتن فرزند، موجب کاهش فشار خون والدین، افزایش تمایل به یادگیری، استفاده بیشتر از قدرت تعقل، افزایش اعتماد به نفس، امکان بهتر درک زیباییها، افزایش دقت در کارهای جزئی و افزایش شادی والدین میگردد.
فرزندآوری برای زنان اهمیت بیشتری دارد و بدن آنان برای تغذیه و پرورش کودکان آمادگی دارد. داشتن فرزند برای زن، حکم سلامت او را دارد و با تأمین شادابی، او را به زندگی سرگرم و امیدوار میکند.
تحقیقات جدید نشان میدهد که پدر و مادر شدن، خطر ابتلا به بیماریهایی را که سلامت انسان را تهدید میکند - مانند سرطان و بیماریهای قلبی - کاهش میدهد. همچنین این پژوهشها که روی 1/5 میلیون نفر انجام شده، نشان میدهد که داشتن فرزندان پرشمار، خطر ابتلا به سرطان سینه را در زنان کاهش میدهد. (1) یکی از مهمترین عوامل ازدیاد شور و نشاط در زندگی مشترک، تولد فرزند در خانواده است؛ پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در تعبیری جالب میفرماید: «فرزند صالح، گلی از گلهای بهشت است.»علاوه بر آن، دانشمندان بر اساس برخی آزماشها و تحقیقات اعلام کردهاند مادرانی که تازه صاحب فرزند شدهاند، حافظه بصری قویتری دارند و در مقایسه با زنانی که فرزند ندارند، بهتر میتوانند اطلاعات اطراف خود را دریافت کرده، به خاطر بسپارند.
همچنین این تحقیقات حاکی از آن است که داشتن فرزند، موجب بهبود حافظه مادران میشود. (2) سانتیاگو بر اساس نتایج تحقیقاتش در همایش انجمن روانشناسی آمریکا اعلام کرد: ممکن است این مسئله در میان مادران احساس نشود؛ اما عملکرد حافظ آنها با قبل تفاوت دارد و بارداری موجب میشود مغز آنها عملکرد بهتری داشته باشد.
دو. آثار و فواید روحی - روانشناختی
1. احساس دوست داشتن و دوست داشته شدن
با آغاز زندگی مشترک، بخش قابل توجهی از نیازهای عاطفی همسران جوان تأمین میشود و در صورت بهرهمند بودن آنان از الگوهای خانواده متعادل، به مرور زمان توانایی پاسخ دادن به نیازهای بیشتر را پیدا میکنند. تولد فرزند نیز زمینه پاسخگویی بسیاری از این نیازها از جمله نیاز به دوست داشتن و محبوب بودن را فراهم میکند؛ زیرا یکی از نیازهای نوزاد، مورد توجه دیگران بودن است. در مقابل، والدین نیز نیاز دارند از کسی حمایت کنند و او را دوست داشته باشند. لذا کارکرد نیازهای مذکور به گونهای است که والدین و فرزند مکمل یکدیگر هستند و حاصل آن رضایت خاطری است که نصیب آنها میشود. این احساس رضایت موجب انس بیشتر با کسی میشود که در تأمین خواستههای درونی سهمی دارد و نقش ایفا میکند و در نتیجه با گسترش خانواده پس از تولد فرزندان، ظرفیتهای انس و الفت در زندگی افزایش مییابد.
2. عامل نشاط و سلامت روانی والدین
یکی از مهمترین عوامل ازدیاد شور و نشاط در زندگی مشترک، تولد فرزند در خانواده است؛ پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در تعبیری جالب میفرماید: «فرزند صالح، گلی از گلهای بهشت است.» (3) همان گونه که گلهای بهشتی باعث وجد و سرور اهل بهشت میشوند، فرزند صالح نیز باعث شادمانی و سرور والدین میگردد. (4)
ویل دورانت میگوید: «ملاحظه کنید که زناشویی بدون فرزند پژمرده است و چگونه پس از آوردن فرزند شکفته میشود». (5)
کودکان از زمان تولد و گاه از همان زمان که داخل رحم مادر هستند، موجب شادی و هیجان در خانواده میشوند. آنها با افزایش نشاط در روابط همسران، سلامتی و بهداشت روانی آنها را نیز تأمین میکنند. همانگونه که تولد کودک موجب شادی پدر و مادر است، نگاه به چهره او و کارهای کودکانهاش نیز نشاط و سلامت روانی والدین را به همراه دارد. مایکل آرگیل، کودکان را سرچشمه فایدههای زیادی برای خانواده میداند. او مینویسد: «با وجود فرزند، لذت بسیاری در خانواده وجود دارد. بیشتر والدین تحرک و شادی را به عنوان یک مزیت از کودکانشان دریافت میکنند». (6)
پژوهشی که راسل انجام داد، نشاط و شادمانی حاصل از تولد فرزند در خانواده را تأیید میکند. گذراندن وقت با کودک و بازی با او یکی از بهترین لحظاتی است که میتواند به پدر و مادر انرژی و نشاط ببخشد. (7)
تحقیقات فیلدمن نیز درباره پدر و مادران جوانی که فرزند اولشان به دنیا آمده، حاکی از آن است که لذت پدر و مادر شدن و احساس شادی و نشاط حاصل از آن در ایجاد آرامش و آسایش زندگی زناشویی بسیار مؤثر است. (8)
کلام ائمه (علیهم السلام) نیز نشان دهنده همین دلبستگی سالم به فرزندان است. از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند: شیرینترین چیز برای انسان چیست؟ ایشان فرمود: «داشتن فرزند جوان.» سپس پرسیدند: بدترین و تلخترین حالت برای انسان چیست؟ فرمود: «از دست دادن فرزند». (9) یکی از عوامل پایداری زندگی، داشتن تنوع مناسب است و در مقابل آن یکنواختی، موجب ملال، سرخوردگی و تضعیف مناسبات بین اعضای خانواده میگردد.روانشناسان معتقدند دلبستگی متقابل والدین و فرزندان از ضروریات اجتماعی شدن است. اینگونه دلبستگیها برای موفقیت پدر و مادر در اجرای وظایف مربوط به رشد خانواده و بهداشت روانی آنان ضروری است و فرزندان از عناصر بنیادین خوشبختی در خانواده محسوب میشوند. (10)
3. امید به آینده
با ورود اولین فرزند به کانون خانواده و شعاع گرمابخش او، دایره امیدها و آرمانهای والدین افزایش مییابد. همچنان که فرزند در مقابل چشمان والدین میبالد و شکوفا میشود، بذرهای امید نیز در دل پذدر و مادر جوانه میزند و آرزوهای نوین، منشأ حرکت و تلاش آنها برای تداوم حیات میگردد؛ چرا که فرزندانی که صحیح تربیت میشوند، غیر از اینکه خود آنان مسیر سعادت را در زندگی طی میکنند و باعث افتخار پدر و مادر میگردند، در زندگی آینده والدین نیز نقش مؤثری دارند و از آنان حمایت میکنند. چنین فرزندانی در سالهای پیری و سالمندی پدر و مادر، از آنان دستگیری مینمایند و آنها را تنها نمیگذارند؛ حال آنکه کسانی که فرزند ندارند، معمولاً در دوران کهولت از احساس تنهایی رنج میبرند.
امام سجاد (علیه السلام) در دعای خویش در حق فرزند، از خداوند میخواهد آنها را در یاری به ایشان کمک کند:
بار خدایا! بازوی مرا به وسیله ایشان استوار گردان و کمر مرا به آنان راست نما (در سختی و گرفتاری آنان را کمک من گردان) و عدد و شماره مرا به آنان افزون کن و مجلس مرا به ایشان بیارا و یاد مرا به آنها زنده بدار و به وسیله اینان برابر حاجت و خواستهام یاری فرما. (11)
4. رشد شخصیت
وجود تجربه فرزندپروری، مجموعه کاملی از ارزشها را به ساختار شخصیت والدین اضافه میکند. هن، (12) میلیسپ، (13) هارتکا (14) از مطالعات خود درباره شخصیت به این نتیجه رسیدند که سازمان روانی انسان با پذیرفتن نقش پدر و مادری به کمال میرسد. آنها میگویند:
معمولاً اینگونه تصور میشود که تغییرات عمده سازمان شخصیت در طول نوجوانی روی میدهد؛ اما یافتهها نشان میدهد که تغییرات بسیار شخصی نه در طول نوجوانی، بلکه در انتهای آن رخ میدهد؛ یعنی زمانی که بیشتر مردم در نهایت دچار تغییرات نقش میشوند و به اشتغال و ایفای نقش والدینی مشغول میشوند. (15)
5. حس مفید بودن و ارزشمندی
تولد فرزندان در خانواده، احساس مفید و مؤثر بودن را برای پدر و مادر به ارمغان میآورد. امام سجاد (علیه السلام) میفرماید: «باید بدانی که او (فرزند) از تو و ثمره وجود توست.» (16) داشتن ثمره نیکو، عامل دلگرمی والدین است و احساس مفید بودن و ارزشمندی را در آنان تقویت میکند.
سه. آثار و فواید خانوادگی
1. استحکام خانواده
والدین به لحاظ ایجاد شبکه ارتباطی جدید پس از تولد فرزند، جاذبهها، دل مشغولیها و سرگرمیهای تازهای را تجربه میکنند که مرکز ثقل آن فرزند است و مشاهده ناتوانیهای نوزاد، حس مسئولیت و شفقت را در والدین برمیانگیزد تا با کمک یکدیگر، همه توان خویش را برای حمایت از او به کار گیرند.
بر اساس تحقیقات و مطالعات، یکی از علتهای طلاق زوجین، نداشتن فرزند است. فرزند - به ویژه فرزد خردسال - به منزله پیوند بین پدر و مادر است؛ از این رو بیفرزندی باعث تزلزل خانواده میشود؛ چرا که زندگی کمکم عادی میگردد و مشکلات نمایانتر میشود و در نتیجه علاقه همسران به زندگی مشترک کم خواهد شد. پژوهشها نشان میدهد که خانوادههای بیفرزند در ایران بیش از خانوادههای دیگر در معرض گسست قرار دارند. (17)
بنابراین فرزند که در آموزههای دینی از او به «جگرگوشه والدین» (18) و «گل خوشبوی بهشتی» (19) یاد شده، نقش مثبتی در استحکام و تداوم حیات خانواده دارد و پدر و مادر حاضر نیستند به راحتی این جگرگوشه خود را با اختلاف یا طلاق آزرده خاطر کنند. (20)
2. پویایی خانواده
یکی از عوامل پایداری زندگی، داشتن تنوع مناسب است و در مقابل آن یکنواختی، موجب ملال، سرخوردگی و تضعیف مناسبات بین اعضای خانواده میگردد.
تولد فرزند جدید، فرصتی برای تنوع بخشیدن به زندگی و رهایی از دلتنگی است. همانگونه که مشاهده رویش گلها و گیاهان، حس حرکت و بالندگی را در آدمی بیدار میکند، تماشای صحنههای دلپذیر رشد کودکان، والدین را به وجد میآورد و موجب پویایی و انگیزش آنان میشود.
اضافه شدن فرزند به جمع خانواده، شتاب خاصی به آهنگ زندگی میبخشد. ویلدورانت در توصیف حالات پدر و مادر مینویسد:
این زن است که تواناییهای تازهای به دست آورده، مادری چنان شکیبا و مهربان شده که حتی در هنگام هیجان و شدت عشق نیز سابقه نداشته است - و این مرد مسئولیتی میپذیرد که او را پخته کرده، افق دیدش را وسیع میسازد و از یک حس پدری عمیق که ناگهان فرا میرسد، لذت میبرد. (21)
3. گسترش تعاملات و ارتباطات
خانواده ابتدا متشکل از زن و شوهر میباشد و روابط آنها نیز در محدوده خاصی است که اصطلاحاً از آن به رابطه خطی زن و شوهر تعبیر میشود. با تولد اولین فرزند، باب جدیدی در روابط انسانی خانواده گشوده شده، رابطهای غیرخطی (مثلثی) میان پدر ومادر و فرزند ایجاد میشود. این گسترش رابطه، علاوه بر تغییر کمّی، سبب تغییر کیفی رابطه آنها نیز میشود و ارتباطات جدید آکنده از دلبستگیها و تعلقات خاص خواهد بود.
شاید آمدن فرزند به جمع خانواده در ابتدا باعث شود زن و شوهر در رفتن به برخی محافل دچار محدودیت شوند؛ اما همین تازه وارد باعث میشود دوستان خانوادگی جدیدی پیدا کنند. همچنین وجود کودک، توجه دیگران به خانواده او را نیز در پی خواهد داشت و در نتیجه از حمایت اجتماعی بیشتری بهرهمند خواهند شد که همین امر در افزایش سلامت خانواده مؤثر است.
هافمن تحقیقی بر خانوادههای دارای فرزند انجام داد و چنین نتیجه گرفت که فرزند بر فرآیند اجتماعی شدن و جامعهپذیری والدین تأثیر میگذارد؛ موارد زیر از نتایج پژوهش اوست:
- کودکان به پدر و مادر اعتبار بخشیده، آنان را از تنهایی نجات میدهند.
- کودکان با حضور خود، وضعیت بزرگسالان، به خصوص زنان را تأیید میکنند و به آنان هویت اجتماعی میبخشند.
- آنها والدین خود را از طریق فعالیتهایشان در مدرسه و مراکز تفریحیِ سالم و محیط همسایگی با جامعه پیوند میدهند.
- کودکان با توجه به اصول اجتماعی شدن، شایستگی و صلاحیت والدین را افزایش میدهند و آنان را به مرز خودکفایی میرسانند.
- چون والدین بیش از افراد بیفرزند دارای تأیید اجتماعی هستند، کودکان علاوه بر کسب شخصیت، بر اعمال نفوذ والدین نیز میافزایند. (22)
بنابراین فرزندآوری یک جنبه کلیدی برای اجتماعی شدن اکثریت مردم در همه فرهنگها است.
نمایش پی نوشت ها:
1. «داشتن فرزند برای سلامت شما خوب است». www.jahannews.com
2. «تأثیر داشتن فرزند بر بهبود حافظه زنان». www.beytoote.com
3. نوری طبرسی، مستدرک الوسائل، ج 15، ص 113.
4. پناهی، همسرگزینی، چرا و چگونه؟ ص 250.
5. دورانت، تاریخ فلسفه، ص 178.
6. A. M. Argyle, "The Psychology of Happiness", p. 82.
7. C. Russell, "Transittion to Parenthood", in: Journal of Marriage and the family, No. 36, p. 294-302.
8. H. Feldman, the Effects of children on the family, p. 104-125.
9. صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 188.
10. پناهی، همسرگزینی، چرا و چگونه؟، ص 259.
11. صحیفه سجادیه، دعای 25 (دعا در حق فرزند).
12. Haan.
13. Millsap.
14. Hartka.
15. R. Mc Care and p. Costa, Personality in Adulthood, P. 10.
16. صحیفه سجادیه، دعای 25.
17. ساروخانی، طلاق: پژوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن، ص 71-67.
18. نوری طبرسی، مستدرک الوسائل، ج 15، ص 112.
19. همان، ص 113.
20. پناهی، همسرگزینی، چرا و چگونه؟ ص 260.
21. دورانت، تاریخ فلسفه، ص 179-178.
22. L. Hafman, the Value of Children to Parents, P. 19-76.