با شکست ایران از روس در اولین دقایق تاریخی این مواجهه ، ایرانیان متوجه ناتوانی خود در برابر غرب شدند.
در این دقایق تاریخی سه جریان فعال سیاسی – اجتماعی در ساحت سیاست ورزی ایران فعال بودند. 1. روحانیت ، 2. روشنفکری ، 3. دربار.
هر یک از این سه جریان به نحوی در تکاپوی جبران ناتوانی ایران بودند. این تکاپو از میل بهبودخواهی این سه جریان نشات می گرفت.
جریان اول یعنی روحانیت با لحاظ اصولی نظیر صیانت از اسلام، صیانت از تشیع، صیانت از ایران به دنبال احیای قدرت گذشته و تمدن اسلامی و تامیل میل بهبود خواهی خود بودند.
جریان دوم یعنی روشنفکری نیز با لحاظ اصولی نظیر لزوم تغییر هویتی، لزوم غربی شدن بدون لحاظ صیانت از اسلام و تشیع به دنبال توسعه ایران از رهگدر غربی شدن جامعه ایران بودند.
جریان سوم یعنی دربار نیز در دوران قاجار تحت نفوذ جریان روشنفکری با وجود حاکمانی که اراده استقلال و پیشرفت خواهی و مسلمانی داشتند بیشتر بر مدار جریان روشنفکری در حرکت بود و در دوران دیکتاتوری رضاخانی و پهلوی نیز مشخصا از آنجا که برآمده از جریان روشنفکری بود، خواست و اراده این جریان را تامیین می کرد.
در طول دویست سال گذشته هر جا استعمار تلاش کرده تفوق خود را بر جامعه ایران بیشتر کند روحانیت در برابر آن ایستاده.
از امتیازنامه رویتر و نهضت تحریم تنباکو گرفته میرزای شیرازی پرچمداری آن را بر عهده داشته تا امتیازنامه های دیگر که دیگر روحانیون در برابر آن ایستاده اند. شیخ فضل الله نوری در برابر ازدیاد واردات کالای خارجی از جمله قند و شکر ایستاد و آیت الله ابوالقاسم کاشانی در برابر غارت نفت ایران توسط انگلیسی ها بی کار ننشست.
در سوی دیگر سپهر سیاسی ایران نیز جریان روشنفکری غرب زده با وجود اینکه همواره از ایرانی گری و ملت کهن ایران سخن به میان می آورد و گرایشات پر رنگ ناسیونالیستی و شوونیستی را دنبال می کرد در عمل گذر از هویت ایرانی به غربی را لازمه پیشرفت می دانست.
بزنگاه لایحه کاپیتولاسیون از آن دقایق مهم تاریخی است که تصویر دقیق تری از این سه جریان به دست می دهد.
مبتنی بر این لایحه شان و احترام ایرانی در برابر بیگانه به دست خود ایرانیان از دست می رفت وایرانی در سرزمین خود به شهروند درجه دو تبدیل شده و شهروندان کشور بیگانه مصونیت قضایی می یافت.
در ماجرای این لایحه که تحمیل دولت آمریکا به دولت بود. در یک سوی میدان دربار و روشنفکری غرب زده قرار داشتند که هر دو به جدیت و حدت تمام تصویب و اجرای آن را دنبال می کردند و در این سوی میدان روحانیت شیعه به رهبری امام خمینی (ره) با جدیت و حدت تمام در برابر آن ایستاده و به مخالفت با آن پرداختند.
تصویب لایحه کاپیتولاسیون در دوران رژیم پهلوی دوم هنگامه ای از تاریخ بود که نشان داد شعار های ملی گرایانه دربار و روشنفکران غرب زده همه، چیزی بیش از شعار نبود و این روحانیت شیعه بود که از حقوق شهروندی، شان و احترام ایرانیان دفاع تمام قد کرد.
تا همیشه تاریخ جریان روشنفکری و سلطنت طلب درباره عملکردشان در این دقیقه تاریخی یعنی زمانه تصویب لایحه کاپیتولاسیون لکه ننگی بر دامانشان نهاد و باید در قبال آن به تاریخ پاسخگو باشد و تا همیشه تاریخ، تاریخ ایران باید به عملکرد امام خمینی (ره) و روحانیت در این هنگامه ببالد و افتخار کند.
جعفر حسن خانی - دانشجوی دکتری علوم سیاسی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد