علماء و تغذیه {بخش سوم}:

اهمیت توجه به غذا در اسلام

اسلام توجه ویژه ای به دو علم دارد: یکی علم دین و دیگری علم پزشکی. پزشکی تنها پرداختن به دارو نیست. این غذای انسان است که می تواند عامل بیماری یا صحت و سلامتی او باشد. لذا توجه به غذا از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در ادامه نظر بعضی از علما و بزرگان شیعه را در مورد غذا می خوانیم:
کد خبر: ۱۱۷۰۹۵۰
اهمیت توجه به غذا در اسلام

1-آیت الله بهلول(ره)، خود درباره راز سلامتی و تندرستی اش می گوید: «نسبت به بقیه مردم خیلی کمترمریض می شوم… به دود محتاج نیستم، خوراکم را از روی طب الرضا می خورم… بگذارید تاریخش را برایتان خلاصه کنم؛ خلاصه اش این است که خلفای عباسیه از بس که به حیات خود پابند بودند که صحیح و سالم باشند، هر کدام در پایتخت خود یک دکتر اروپایی دائمی داشتند که هر وقت محتاج شدند به او مراجعه کنند. مأمون هم یک دکتر داشت.
وقتی که امام رضا(علیه السلام) را ولیعهد خود کرد، یک روز در مجلس مأمون، امام رضا (علیه السلام) با آن دکتر روبه رو شدند. آن دکتر از ایشان پرسید: «جدّ شما با این‏که تصدیق طبابت کرده و گفته: «العلم علمان علم الابدان و علم الادیان» پس چرا در طب کتابی ندارد؟ و خدایتان در قرآن چرا در باره طب چیزی نگفته؟
امام رضا (علیه السلام) جواب دادند: «خدای ما همه طب را در قرآن در یک کلمه گفته: کلوا و اشربوا و لا تسرفوا. اگر کسی به این کلمه عمل کند، بیمار نمی شود و به طبیب هم احتیاج پیدا نمی کند. و جدم فرموده: المعدة بیت کل داء و الحِمیَة رأسُ کل دواء؛ شکم مایه درد است و پرهیز مایه دوا.»
مأمون گفت: «خیلی خوب است که شما این را یک کمی بسط بیشتری بدهید.» امام رضا (علیه السلام) قبول کردند و رساله ای در طبابت نوشتند و به مأمون دادند و او منتشر کرد. این رساله به «رساله ی ذهبیّه» مشهور شد و شاید الآن هم در بعضی از کتاب فروشی های مشهد پیدا شود. من «رساله ی ذهبیه» امام رضا (علیه السلام) را از بر دارم و یک عمر است که به دستورات آن عمل می کنم، مخصوصاً دستوری را که حضرت درباره وعده های غذایی به مأمون دادند و از این بابت خیلی کم گرفتار مرض می شوم و حالم خوب است.»
شیخ بهلول هرگز چای نمی خورد. شیخ در این باره اشاره به داستانی دارد که ناپلئون فرانسوی به مردم کشورش گفت: اگر می خواهید بر مردم مشرق زمین تسلط پیداکنید، باید چای را در آنجا رواج دهیم تا آن مردم به چای معتاد شوند... شیخ می گوید: وقتی من این داستان را شنیدم 6 ساله بودم، همانجا استکان چای خودم را به زمین زدم و شکستم و از آن تاریخ تا الان چای نخورد . گذشته از این ویژگی ها روزه داری و اهمیت به آن از جمله رموز طول عمر وی محسوب می شود. شیخ در تمام مدت سال بجز روزهای حرام روزه می گرفت . فقط در یکی دو سال آخر عمر، بعد از تصادفی که برای وی رخ داد بر اثر ضعفی که بر وی مستولی شد، بعضی از روزها از روزه گرفتن خوداری می کرد. بهلول معتقد بود که بیش از دو وعده غذا در طول روز خوردن چیزی مهمل و زائد است.
اطرافیان آیت الله بهلول درباره ی تغذیه ایشان نقل می¬کنند؛ غذا خوردن او بسیار شگفت انگیز بود چرا که در طول عمر طولانی خود چیزی جز ماست و برخی از میوه جات آنهم به صورت کم میل نفرموده اند فقط زمستان شلغم و در تابستان انار به آن اضافه شده است و معتقد بر این است که ماست تمام نیاز بدن را تامین می کند در تمام میهمانی ها که معظم له را دعوت می کنند غذاهای رنگارنگی تهیه می کنند که ایشان همیشه و درهمه حال به نان و ماست خود اکتفاء می کنند. در نهایت اینچنین معروف است که؛ آیت الله محمدتقی بهلول راز سلامتی خویش را در سه چیز می دانستند :
1- تغذیه خود که همان ماست بود 2- پیاده روی 3- روزه گرفتن
2-حاج اسماعیل دولابی:
هرگاه با یاد خدا سر سفره نشستید غذای شما نور می شود، نور که سنگینی ندارد.
3-آیت الله سیبویه:
مردم این چند کار را انجام دهند هم از برکات مادی و معنوی آن استفاده خواند کرد:
1- قبل و بعد از غذا دست های خود را بشویند.
2- اول غذا بسم الله الرحمن الرحیم بگویند.
3- قبل و بعد از غذا نمک بخورند.
4- غذا را با دست میل کنند.
5- به خوردن میوه اهمیت دهند.
4-آیت الله شیخ تقی انصاری همدانی: اگر مردم اسرار این چند چیز را می دانستند بساط اطبای جدید و داروهای شیمیایی از بلاد مسلمین رخت بر می بست کما اینکه سابقاً هم چنین بوده است؛1)حجامت 2) سرکه و سکنجبین 3) نمک 4)خرما
5-آیت‌الله مجتهدی(ره) در بیاناتشان میفرموده اند که؛
«فِی مَوَاعِظِ العَدَدِیَه عَنِ النَبِی صَلَی الله عَلَیهِ و آلِه إنُّه قَالَ فِی وَصِیَة لَه» پیغمبر (ص) امیرالمومنین (ع) را وصیت کرد «یَا عَلِیُّ اثْنَتَا عَشْرَةَ خَصْلَةً یَنْبَغِی لِلرَّجُلِ أَنْ یَتَعَلَّمَهَا فِی الْمَائِدَةِ» کنار سفره که مینشینی، دوازده خصلت را باید یاد بگیری. أَرْبَعٌ مِنْهَا فَرِیضَةٌ چهار عدد از آن ها واجب است «وَ أَرْبَعٌ مِنْهَا سُنَّةٌ» چهار عدد از آن ها مستحب است «وَ أَرْبَعٌ مِنْهَا أَدَبٌ» و چهار عدد از آن ها ادب است. «فَأَمَّا الْفَرِیضَةُ مِنه» واجبات آنها.
1. «فَالْمَعْرِفَةُ بِمَا یَأْکُلُ» بدانید غذایی که می خورید حلال است یا حرام. هر چیزی را نخور. خانه هرکسی که ربا می‌خورد رشوه می‌خورد و خمس نمی‌دهد نرو. آیه قرآن هم هست: «فالینظر الانسان الی طعامه». انسان وقتی که غذا می خورد باید ببیند از کجا آمده است.
2. «وَ التَّسْمِیَةُ» اول غذا بسم الله بگو.
3. «وَ الشُّکْر ُ» بعد از غذا هم شکر بگوید: الحمدلله.
4. «وَ الرِّضَا» آبگوشت میخوری به مادرت نگو آبگوشت چیست؟ نان خالی هم اگر دارید باید راضی باشید بگویید خدایا به نان و پنیرت هم شکر. «وَ أَمَّا السُّنَّةُ» مستحبات آنها.
1. «فَالْجُلُوسُ عَلَی الرِّجْلِ الْیُسْرَی» وقتی که می‌نشیند مانند علما که روی پای چپ می‌نشینند و پای راستشان را بلند می‌کنند.
2. «وَ الْأَکْلُ بِثَلَاثِ أَصَابِعَ» با سه انگشت غذا بخورید، قدیم‌ها قاشق نبود.
3. «وَ أَنْ یَأْکُلَ مِمَّا یَلِیهِ» از جلوی خودت بخور.
4. «وَ مَصُّ الْأَصَابِعِ» مستحب است که اگر آدم با دست غذا خورد، دستهایش را بلیسد. یک ماده ای در آن است که با غذا هضم می شود. «وَ أَمَّا الْأَدَبُ» و ادب آنها.
1. «فَتَصْغِیرُ اللُّقْمَةِ» لقمه را کوچک بردارید نه مثل ساندویچ. ساندویچ خوردن بی ادبی است.
2. «وَ الْمَضْغُ الشَّدِیدُ» یعنی جویدن خوب، خوب بجوید غذا ها را. آسیاب کنید، نه اینکه غذای نجویده را به معده ببرید و به دل درد مبتلا شوید.
3. «وَ قِلَّةُ النَّظَرِ فِی وُجُوهِ النَّاسِ» غذای خودت را بخور و به دیگران نگاه نکن. چه کار داری؟ مخصوصا صاحب خانه نگاه می‌کند مهمان‌ها چه می خورند این هم ادب است که آدم کم نگاه کند.
4. «وَ غَسْلُ الْیَدَیْنِ» ادب این است که وقتی غذا می‌خورد هم اول و هم آخر دستش را بشوید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها