دستفروشان زیر چتر حمایت

‌‌تا مدتی پیش محدوده فعالیت‌ دستفروشان به معابر پرتردد کلانشهرها و چندشنبه بازارها محدود می‌شد، اما این روزها این شغل کاذب تغییرات جدی داشته، آنقدر جدی که دیگر به اقشار ضعیف جامعه محدود نمی‌شود و در بین آنها افراد تحصیلکرده‌ای را می‌توان یافت که بساطشان را دیگر به خیابان‌های پرتردد شهر محدود نمی‌کنند.
کد خبر: ۱۰۷۵۹۲۸
دستفروشان زیر چتر حمایت

این روزها علاوه بر قطار مترو یا اتوبوس‌های شهری، دستفروشان را می‌توان در حاشیه پارک، مراکز تفریحی و تجاری نیز دید که برای فروش بیشتر حتی متوسل به آخرین شگردهای بازاریابی‌ می‌شوند.

نادیده‌گرفتن این تغییرات را می‌توان یکی از دلایل شکست طرح‌های ساماندهی دانست؛ طرح‌هایی که به گفته مدیرعامل شهربان شهرداری تهران قرار است تا پنجم مهر ادامه پیدا کند و پس از پایان این مهلت‌‌، نیروهای انضباط شهری و نیروهای انتظامی با سد معبرکنندگان برخورد جدی‌تری کنند.

تصویرهای ذهنی درباره دستفروشان مدتی است تغییر کرده‌؛ تا چند وقت پیش اگر با شنیدن کلمه دستفروش یاد افرادی می‌افتادیم که اغلب از طبقه پایین جامعه بودند، اما مشکلات معیشتی و البته تغییر سلیقه‌ها، پای بسیاری از افراد طبقه متوسط را هم به پیاده‌روها باز کرده است.

البته اجناس آنها فرق می‌کند و به جای لیف و کیسه در بساط‌شان می‌توان اجناسی مثل صنایع دستی ‌را دید، اما چیزی که عیان است این که دستفروشی مختص یک طبقه نیست. اتفاقی که به باور غفور شیخی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه یک زنگ خظر است.

وی در این باره به جام‌جم می‌گوید: وقتی نابسامانی اقتصادی روی می‌دهد، مفهوم طبقه به‌هم می‌خورد. چیزی که جامعه‌شناسان آن را با عنوان «به‌هم ریختگی طبقاتی» می‌شناسند.

هر جامعه‌ای را می‌توان به سه طبقه بالا، متوسط و پایین تقسیم کرد. این درحالی است که همه این طبقات خودشان به سه زیرمجموعه تقسیم می‌شوند. به عنوان مثال، طبقه پایین تقسیم می‌شود به پایین روبه بالا،‌ پایین متوسط و پایین روبه پایین.

آن‌طور که شیخی توضیح می‌دهد فشار اقتصادی، عدم توازن واردات و صادرات و ضعف نظارت، یکی از دلایل این به‌هم‌ریختگی طبقاتی در پدیده دستفروشی است.

این جامعه‌شناس معتقد است، یکی دیگر از دلایل گرایش طبقه متوسط روبه پایین به دستفروشی، ضعف در نظارت است.

به گفته او، باز بودن دست این طبقه در حوزه اقتصادی، نوع فروش و جنس در معرض فروش را تغییر داده، اما از همان مزیت‌های دستفروشی استفاده می‌کند.

چراکه به دلیل ضعیف شدن اقتصاد، چنین فردی دیگر نمی‌تواند مایحتاج موردنظر طبقه خود را تهیه کند.

ساماندهی ادامه دارد

پرداختن به دستفروشی به خودی خود آسیبی به همراه ندارد، اما وقتی این مساله به حال خود رها شود و برای قانونمند کردن آن تلاشی نشود، آثار نامناسبی همراه دارد؛ از سعد معبر بگیرید تا آشفته شدن معابر و...

در این بین درگیری ماموران با دستفروشان نیز مشکل دیگری است، ‌موضوعی که گاهی رسانه‌ای می‌شود. افکارعمومی اما در این میان همواره موضعی حمایتی در برابر این افراد می‌گیرد، اما همین افراد ‌هنگام برخورد با سد معبر موضعشان را نسبت به این افراد تغییر می‌دهند. این داستانی است که ابوالقاسم چیذری هم به آن اشاره می‌کند.

مدیرعامل شهربان شهرداری تهران در گفت‌وگو با جام‌جم می‌گوید‌ سیاست آنها هم در برابر دستفروشان دچار چنین تردیدی است. این که برخورد سلبی مورد نارضایتی مردم و رها کردن دستفروشان هم باز مورد شکایت آنهاست.

شهرداری با گسترش اقدامات مثبت گذشته خود مانند اختصاص دادن ساعات مناسب بیشتر به دستفروشان در خارج از قطارهای مترو و معابر پرتردد(مثل مجاز بودن دستفروشی در محوطه بیرونی ایستگاه مترو آزادی روی سکوهای ویژه اتوبوس تندرو در ساعات پایانی روز) می تواند قدم های مثبتی در حل مشکل دستفروشی بردارد.

به همین دلیل به نظر می‌رسد برای حل‌و‌فصل این مساله ارگان‌های مختلفی باید در ساماندهی دستفروشان همکاری کنند.

نشانه اقتصاد بیمار

اما تنها مردم در این بین گلایه ندارند، اولین شاکیان این موضوع مغازه‌دارانی هستند که معتقدند کار دستفروشان به کاسبی آنها ضربه زده است.

نپرداختن‌ مالیات، عوارض شهرداری و هزینه اجاره مغازه اولین تبعیض میان دستفروشان و مغازه‌داران است.

مزیتی که باعث شکایت کسبه است و گاه حتی موجب درگیری‌های بین این دو گروه هم شده است.

همین مزیت قیمت اجناس این دستفروشان را هم کاهش داده است تا مشتریان آنها بیشتر از مغازه‌داران باشند. این افراد هر کالایی را که تصور کنید، می‌فروشند. تنها شرط آن است که جنس فروشی، قابل عرضه در خیابان باشد.

اقتصاد شهر و معیشت مردم دو سر رشته پیدایش پدیده دستفروشی است.

علیرضا سرحدی، کارشناس حوزه شهری در این رابطه به جام‌جم می‌گوید: در واقع یک سر پایین این پدیده دستفروشانی هستند که ما در کنار خیابان می‌بینیم و نوک قله بالایی آن مگامال‌ها و پاساژهایی‌‌اند که در تهران مثل قارچ درحال تکثیر هستند. به باور سرحدی «سر و ته این هرم نشان می‌دهد که یک جریان بیماری در اقتصاد ما نفوذ کرده است.»

این کارشناس حوزه شهری معتقد است آن کاسبی‌ها و مشاغل خردی که سال‌ها در تهران وجود داشته‌اند حالا دچار یک بحران شده‌اند. از یک طرف این مشاغل می‌خواهند مدرن شوند، پس تجمیع می‌شوند. از طرف دیگر این مجتمع‌ها باعث آسیب دیدن بسیاری از مشاغل خرد نیز می‌شوند.

همین تضاد است که باعث بسیاری از اعتراض‌ها و گاه برخوردهایی میان صاحبان این مشاغل می‌شود.

رد اقتصاد بیمار را در سخنان ابوالقاسم چیذری هم می‌توان یافت، شاید صریح و بی‌پرواتر.

به گفته این مسئول، دستفروشی معلول ناکارآمدی سیاست‌های رفع بیکاری و ایجاد اشتغال است که جمعی از هموطنان ما را با عنوان «دستفروش»، برای امرار معاش به خیابان‌ها و پیاده‌روها می‌کشاند و هنگامی که «شهرداری» طبق قانون برای رفع سدمعبر آنها اقدام می‌کند، با واکنش منفی و جبهه‌گیری خود دستفروش‌ها و «شهروندان» روبه‌رو می‌شود.

وی می‌گوید:‌ شهر تهران تاوان ناکارآمدی دولت‌ها در حوزه اقتصاد و ایجاد شغل در شهرهای دیگر کشور را می‌دهد؛ به بیان دیگر، به‌دلیل کیفیت خدمات ارائه شده در تهران و کارگری بودن وجهه پایتخت، افراد جویای کار به عنوان مهاجر به سمت تهران هجوم می‌آورند.

خطر سطحی‌نگری

ساماندهی دستفروشان موضوع تازه‌ای نیست. طرحی که سومین مرحله آن به اجرا درآمده و تا 5 مهر ادامه دارد.

چیذری در این رابطه می‌گوید: در مرحله دوم ساماندهی، 20 هزار دستفروش در 20 نقطه تهران برای امرار معاش ساماندهی شدند که رضایت شهروندان و دستفروشان از این طرح، نشانه بارز موفقیت‌آمیز بودن آن است.

اما ‌علیرضا سرحدی معتقد است ساماندهی به این مفهوم که دستفروشان را جمع و متمرکز کنیم در یک سوله یا بازار، تقلیل دادن این مساله و به نوعی سطحی‌نگری به این پدیده است. این موضوع نیاز به کار کارشناسی و تحقیقاتی دارد؛ موضوعی را که شناخته نشود، نمی‌توان حل کرد.

آمار دقیق و بروزی از دستفروشان وجود ندارد، براساس اطلاعاتی که وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی حدود دوسال پیش منتشر کرد‌ حدود 90‌درصد دستفروشان ‌شغل دیگری ندارند‌ به گواه این تحقیقات 31‌ درصد آنها حتی یارانه هم نمی‌گیرند. 36 ‌درصد آنها پیش از روی‌آوردن به شغل دستفروشی کارگر ماهر و 21‌ درصد آنها کارگر ساده یا کارگر کارخانه بوده‌اند.

همه این آمارها گواهی است بر این که نباید از کنار شرایط دستفروشان به آسانی گذشت یا به آنها به دید سنگ سر راه نگاه کرد، چراکه در کنار وضع نامناسب این افراد که 76 درصدشان سرپرست خانوار هستند باید به شهروندانی که به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی ناچارند از این افراد خرید کنند نیز توجه داشت و برای ساماندهی آنها طرحی را اجرا کرد که به درآمد آنها ضربه نزند. حداقل کاری که مسئولان می‌توانند انجام دهند، الگوبرداری از سایر کشورهاست که در کلانشهرها و شهرهای کوچک مناطقی مناسب و قابل دسترس را به آنها اختصاص داده‌اند.

میثم اسماعیلی - جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها