جام جم آنلاین گزارش میدهد
مثلا شخصی توی یک قوطی کنسرو یک پر سوسک پیدا میکند، بعد از شرکت تولیدکننده درخواست چند میلیون دلار خسارت میکند و شرکت تولیدکننده هم ملزم به پرداخت این خسارت شده و آن را میپردازد. ملزم شدن شرکتها و تولیدکنندهها یا به هرحال مقصران احتمالی موجب شده که امکان خسارت خواستنها هم روزبهروز آسان شود، طوری که هر شخصی به این نتیجه برسد که میتواند از هیچ چیز، چیزی بتراشد و میلیاردر شود؛ برای همین هم اخیرا یک دخترخانم آمریکایی زده روی دست همه خسارتخواها و بابت یک مورد عجیب درخواست غرامتی سنگین کرده؛ از چه کسی؟! از پدر و مادرش؟! برای چه؟! به خاطر زشتی چهرهاش...! این دختر آمریکایی دومیلیون دلار از پدر و مادرش
خواسته و مدعی شده است که زشتی چهرهاش به آنها رفته است! خب حتما میدهند که میخواهد... یک وقت وهم برتان ندارد که شما هم میتوانید به دنبال دریافت چنین خسارتهایی باشید؛ از این پولهای بادآورده خبری نیست...
پول بادآورده که باشد...
پول زیاد و بادآورده که باشد، این بشر به هر کار عجیب و غریبی دست میزند؛ کوهها را میتراشد و روی یک برج کوه میسازد، دریاها را خشک میکند و جایی دیگر دریا درست میکند.
جایی آسمان را سوراخ میکند و جایی هم روی سر شهرها سقف میکشد!... حتما میخواهید بگویید همه مواردی را که گفتیم تا به امروز شنیده بودید، جز همین مورد آخر یعنی سقف کشیدن روی شهرها! ظاهرا جریان از این قرار است که دبی در حال ساخت بزرگترین شهر سقفدار جهان است؛ شهری با 5/4 میلیون مترمربع وسعت که بزودی ساخته خواهد شد. ما که سردر نیاوردیم شهر مسقف برای چه؟... اصلا شهر بدون خورشید و ماه و ستاره چه معنا و لطفی دارد؟ همین قدر فهمیدهایم پول که باشد، مثل پولهای بادآورده نفت و... بشر به فکر سقف کشیدن روی شهر و پوشاندن ماه و خورشید و ستارگان هم میافتد... یکی نیست بگوید شما اگر هنر دارید، جلوی بزرگ شدن سوراخ آسمان و لایه ازن را بگیرید که دارد نسل بشر را به فنا میدهد، آسمان مصنوعی پیشکشتان!
دعواهای آب دوغ خیاری
یکی دو هفته پیش، وقتی یک بنده خدایی در ترمینال جنوب بر سر یک مساله کوچک به روی چند نفر از هموطنان چاقو کشید و عدهای را عزادار کرد، رسانههای مجازی و غیرمجازی پر شد از تحلیل و تفسیرهای مختلف که بیایید و ببینید چه شده که مردم اینقدر خشن شدهاند و بر سر اندک مسائل جزئی روی هم تیزی میکشند و خودشان و دیگران را بدبخت میکنند.
البته نه اینکه نظر بعضی رسانهها باشد، نظر تقریبا همگی از جمله خودمان هم همین بود، تا اینکه چند روز پیش در همین فضای مجازی چشممان به تصویری افتاد؛ یعنی تصویری از یک بریده روزنامه که خبری از یک دعوای درست و حسابی با چند مجروح اساسی در آن درج و منتشر شده بود؛ دعوایی در سال 1351 آنهم بر سر آبدوغ خیار!... این تصویر ما را متقاعد کرد که دعوا و جدل بر سر مسائل جزئی و بیخود و به عبارتی دعواهای آبدوغ خیاری، سابقه طولانی دارد و به امروز و دیروز بر نمیگردد!
اگر به فکر معلولان هستید
خدا نکند هیچگاه محتاج دیگران باشی و بالاتر از این، خدا نکند دچار معلولیت و نقص عضوی باشی. آنوقت حتی اگر هیچ احتیاجی هم به دیگران نداشته باشی، باز گاهی محتاج میشوی.
چرا؟!... چون وقتی مسئولان محترم درحال ساخت و ساز و چیدمان مبلمان شهری و تجهیز خیابانها و معابر و ساختمانها به امکانات مختلف هستند، اصلا تو را به حساب نمیآورند. گو اینکه همه شهروندان را انسانهایی سالم و قوی و بدون مشکل انگاشته و شهر را تنها برای آنها طراحی و ترسیم کردهاند.
همین بیتوجهی است که باعث شده امروز شاهد کمتر ساختمان یا معبری در شهرهایمان باشیم که مسیری برای معلولان ویلچری داشته باشد. این مشکل بزرگ تقریبا در تمام شهرها، خیابانها، معابر و ساختمانهایمان وجود دارد و با وجود اعتراضها و انتقادات بسیار چندان مورد توجه قرار نگرفته است، اما ماجرا وقتی جالبتر و به طنز نزدیکتر میشود که چشمت به تصاویری همچون این تصویر میافتد!...
آخر چطور ممکن است که از یک مسیر پلکانی تنها نیمی از آن برای تردد معلولان آماده سازی شود؟! یعنی یک آدم ویلچری از پله سوم شفا پیدا خواهد کرد که نیمی از مسیر مسطح و نیمی دیگر همچنان پلکانی است؟!
پاهایی که آدم را جهانی میکند
این خانم قدبلندی که در تصویر میبینید، بتازگی نامش به کتاب رکوردهای گینس راه یافته است، البته شاید بهتر باشد که بگوییم پاهایش به کتاب گینس رسیده تا خودش.
ماجرا هم از این قرار است که این خانم بلندترین پاهای دنیا را دارد، به همیندلیل وسوسه شده که از این امتیاز برای مشهور و معروف شدنش استفاده کند. چه ایرادی هم دارد؟ چه بهتر که آدم را معروف و جهانی کند! او روسیتبار و نامش یکاترینا لیسیناست؛ یکاترینا 29 سال دارد، قدش دو متر و پنج سانتی متر است و طول پاهایش هم به
یک متر و 32 سانتی متر میرسد. او پیشتر بازیکن تیم ملی بسکتبال روسیه بوده و هماکنون در حوزه مد و لباس فعال است.
سراغ این قلیان لعنتی نروید
این روزها که صدای همگان از باب شدن قلیان در هر کوی و برزنی و بین هر قشری درآمده و در باب مضرات قلیان بکرات و در همه رسانهها گفته و نوشته میشود، انتظار میرود روزبهروز شاهد کاهش مصرف آن در بین جوانان باشیم. اما متاسفانه بتازگی خبری از کشف قلیانی منتشر شده که نگرانی ما را صدچندان کرده، خبری که اگر شما هم بشنوید، حال و روزتان بهتر از ما نخواهد بود.
ماموران گمرک ایران در جدیدترین عملیات مبارزه با مواد مخدر موفق شدند قلیانی را کشف کنند که از ماده مخدر شیشه درست شده است! ما که درست نفهمیدم یعنی چه؟ همینقدر میدانیم اسم مواد مخدر شیشه که میآید، تنمان میلرزد؛ از بس که این شیشه لعنتی، شیشه عمر جوانان کشورمان را شکسته و خرد کرده است.
این را هم خوب میدانیم آنها که سرافرازی جوانان این سرزمین و پیروزی و سربلندی کشور عزیزمان را نمیخواهند و آنها که فقط و فقط به سود و منفعت خود میاندیشند، از هر راه و روشی برای نابود کردن جوانانمان استفاده میکنند، که این کشف اخیر هم یکی از همین روشهای ناجوانمردانه است.
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان