او که در نهادهایی مانند انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و شورای کتاب کودک عضویت دارد، میگوید مهمتر از شیمی درمانی، محبتدرمانی است.
اقبالزاده معتقد است استفاده از فضای مجازی باید به شکل واحد درسی در مدارس آموزش داده شود.
با او که این روزها در نمایشگاه کتاب در پاتوق اهلفرهنگ مشغول است، گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
این روزها سخت در نمایشگاه کتاب مشغولید.
بله، ما در پاتوق اهل قلم زیرمجموعه کمیته علمی و فرهنگی نمایشگاه هستیم که زیرمجموعه اتحادیه ناشران محسوب میشود.
خودتان هم امسال در نمایشگاه کتاب جدید داشتید؟
متاسفانه نرساندند. سه سال است کتاب را تحویل دادم و نسبت به عدم انتشار آن معترضم. کتابی است به نام «فوت و فن بازنگری و ویرایش رمان» که پنج سال قبل تحویل انتشارات سورهمهر دادم و سه سال است ویرایش نهایی آن صورت گرفته و هنوز چاپ نشده است.
شما به عنوان یک نویسنده چقدر قبول دارید کودکان و نوجوانان کمتر میخوانند و فضای مجازی آنها را از مطالعه دور کرده است؟
شکی نیست میزان خواندن بالا رفته، اما نه خواندن کتاب. کودکان و نوجوانان مدام سرشان در فضای مجازی است که البته نوعی خواندن است. همواره فناوری بر ما به شکل عارضه وارد میشود، چون ما زیرساختها و فرهنگ استفاده از این فناوری را نداریم و چون این فرهنگ را نداریم یکباره به این فضای ناشناخته، پرتاب میشویم و بچههای ما هم پرتاب میشوند. نه آموزش و پرورش این آموزش را میدهد، نه آموزش عالی. برای آموزش این موضوع باید واحد درسی در مدارس تدوین شود و در مدارس باید چگونگی بهرهگیری از فضای مجازی آموزش داده شود؛ نه فقط آموزش سختافزاری، بلکه موضوع به شکل نرمافزاری و فرهنگی هم آموزش داده شود. وقتی آموزش داده نشود این حضور در فضای مجازی نه تنها فرصت نیست، بلکه تهدید است. چون کودک و نوجوان ما کنجکاو است. بخصوص در شور نوجوانی که غرایز طغیان میکند اگر جهت پیدا نکرده باشد، آن وقت در شرایطی که بچهها کتاب نمیخوانند، بنیانهای فکری و توان خلاقه آنها در جهت دیگری تربیت میشود. به جای اینکه چهره زیباشناسی ادبی و هنری و علمی آنها شکوفا شود، چون آموزش رسمی ما نابسنده و از دانش روز و شیوههای خلاق امروزی بهدور است، فضای مجازی تهدیدی علیه کتابخوانی میشود. در حالی که در فضای مجازی میتوان کتاب و مطالب مفید هم خواند.
شما یک دوران سخت را بعد از ابتلا به بیماری سرطان سپری کردید. وضعیت جسمی شما چگونه است؟
یک ماه است فرصت نکردم بروم چکاپ. امیدوارم بعد از نمایشگاه این فرصت را پیدا کنم و بروم.
شما بعد از ابتلا به این بیماری گفته بودید کاش مردم نسبت به سلامتشان دغدغه داشته باشند و مرتب چکاپ کنند تا بتوانند از بیماریها پیشگیری کنند و ترسی از انجام آزمایشها نداشته باشند.
واقعیت این است که شیوه درمان ما روزآمد نیست. یکی از مصادیقش همین آموزشهای عمومی است. حالا که بیمه سلامت خیلیها را تحتپوشش قرار داده، هنوز مردم فرهنگ چکاپ را ندارند. بیمه دارند، اما نمیروند چکاپ. ضرر میکنند، چون هم هزینه بیشتری متقبل میشوند و هم خدای ناکرده همین غفلت باعث میشود کار از کار گذشته باشد. من چون سرطان را تجربه کردم به مردم میگویم اگر شش ماه یک بار هم نمیروند لااقل سالی یک بار چکاپ کنند.
چه چیزی به شما در دوره ابتلا به بیماری سرطان روحیه بخشید تا به زندگی برگردید؟
من در شرایط سختی جراحی کردم. مشکلات مالی زیادی داشتم. پولم را برده بودند. خیلی زجر کشیدم. این فشارها روی من بود. دو دختر داشتم که خیلی سختی کشیدم تا درسشان را تمام کنند. اما وقتی بستری شدم این همه عشق و علاقه از بستگان تا دوستان و اهل قلم و هنر باعث شد روحیه بگیرم. همه محبت کردند. پیامهای پر از محبت دوستان که حضوری و پشت سرم دعا میکردند باعث شد بیمارستان مهر را مهر باران کنند. مهمتر از شیمی درمانی محبت درمانی بود. من مقامی نبودم، اما این همه محبت مرا بر بیماری غالب کرد. ما جامعه قدردانی داریم. به نامزدها میگویم اگر خدمت کنید این مردم قدر میدانند. من یک در میلیون شهرت آنها را ندارم، منتها دوستان در سنین مختلف به من لطف داشتند. اتاق من در بیمارستان مهر پر از گل بود. گلها مهم نبود، بلکه آن مهر و محبت بود که مرا سرپا کرد. این خیلی مهم است. جدای از سبک زندگی و نوع تغذیه این مهم است که مهر بدهید و مهر بگیرید. این مهمترین عامل حیات است.
سجاد روشنی - دبیر صفحه آخر جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد