به همین دلیل، الگوی اقتصاد مقاومتی مطرح شد. البته اقتصاد مقاومتی را کشورهای دیگر در اشکال دیگر با توجه به شرایط کشورشان اجرا کردند و موفق شدند.
اما آنچه باعث شده سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی به نتیجه نرسد، این است که به بندهای اساسی توجه نمیکنیم و برخی کارها را که در راستای اهداف دولت تدوین شد، به نام این سیاستها میزنیم. بند اول سیاستهای اقتصاد مقاومتی به مردمی کردن اقتصاد و سپردن آن به دست مردم تاکید دارد اما این اصل، فراموش شده است.
از زمان ابلاغ این سیاستها تاکنون پیشرفتی را در زمینه اقتصاد مقاومتی شاهد نیستیم. پیشنیاز اجرای اقتصاد مقاومتی، مردمی کردن اقتصاد است که ظاهرا این اصل در بخش اجرایی و دولت، خیلی طرفدار ندارد. همچنان شاهد این موضوع هستیم که قوای سهگانه مشغول تصویب مصوباتی درباره اقتصاد مقاومتی هستند در حالی که بخش خصوصی را کنار گذاشتند و بند اول سیاستها را اجرایی نکردند.در طول سالهای گذشته اقتصاد کشور به بخش خصوصی سپرده نشد و برجام فرصت مناسبی بود تا اقتصاد به بخش خصوصی سپرده شود اما دولتیها دوباره برای جذب سرمایهگذاری خارجی، پا پیش گذاشتند و خارجیها را ترغیب کردند تا در بخشهای دولتی سرمایه گذاری کنند که این کار خلاف اقتصادمقاومتی است. وظیفه اصلی وزارتخانهها تسهیل امور و فراهم کردن فضای کسب و کار مناسب برای سرمایه گذاری در بخش خصوصی است اما مشاهده کردیم که برخی هر روز به دنبال هیات های تجاری بودند تا با آنها دیدار کنند. به نظر میرسد برای تحقق اهداف کشور ابتدا باید زیرساختها را فراهم کرد و بعد به سراغ بخشهای بعدی رفت.
دکتر محسن جلالپور - رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد