صحبت از تعجب، صحبت از ساختمانهای لاکچری همین تهران خودمان است. ساختمانهایی که وقتی پا به درونش میگذاری، تازه میفهمی به دنیای لاکچری خوش آمدی! تازه این اول ماجرا و حکایت است. حکایتی باورنکردنی! حکایتی از درون پوشیده و لاکچری ساختمانهای تهران که خیلی از بناهای دنیا را در جیب ساعتیاش میگذارد! در اینجا شما را با نمونههایی از تزئینات سوپرلوکس ساختمانهای تهران آشنا میکنیم تا معلوم شود اسراف اشراف در تزئینات سیری ناپذیر است؛ تزئیناتی که هر کدامش یا هر بخشاش، به اندازه قیمت یک خانه در جنوب تهران یا محلههای متوسط شهرستانهاست.
نمونههایی که کم نیستند!
جالب اینجاست که برای پیدا کردن این سوپرلاکچری تزئینات ساختمانی، نمونه کم نداریم. حتی نمونهها زیرزمینی هم نیستند. اتفاقا دم دست هستند. کافی است ویژهنامه آگهی روزنامهها را باز کنید یا در اینترنت جستوجو کنید و با مشاور املاکی که آن آگهی را داده، صحبت کنید. کار دشوار در این وسط، راضی کردن مشاور برای نشان دادن خانه است که اگر او آدم پایه و خوشذوقی باشد و البته تنبلی نکند (برای آمدن و طی کردن مسافتی تا رسیدن به خانه) آن هم حل میشود، اما عکسبرداری واقعا گاه غیرممکن میشود. چون نیاز به اجازه مالک دارد و خیلیها از بیم لو رفتن آدرس خانهشان و احیانا انگشتنما شدن به عنوان نماد اسراف یا اشرافیگری ـ بخصوص در شبکههای اجتماعی ـ به هیچ عنوان زیر بارش نمیروند.
اما از آنجا که اینترنت و شبکههای اجتماعی وجود دارند، آن نیز ممکن میشود. مثلا در یکی از آخرین نمونههای منتشر شده، لاکچریهای درون و بیرون یک خانه خاص در منطقه دروس تهران آنقدر جذاب و خاص بوده که شبکه خبری سیانان را از آن سوی آبها به دروس بکشاند تا از یک خانه 9 میلیون دلاری (با دلار گرد شده 4 هزار تومانی، 36 میلیارد تومان ناقابل!) گزارش تهیه کند. این خانه طوری طراحی شده که اتاقهایش چون مکعبهای بازی معمایی روبیک، میچرخند! یعنی مثل بدن آدم، در زمستان جمع و در تابستان باز میشوند. اتاقها به طور خودکار، 90 درجه به سمت آفتاب میچرخند. حتی شیشههای بالکنهای این خانه هفت طبقه متحرک و خودکارند. اتاقهای تمام چوب این خانه طوری طراحی شدهاند که با تغییر جهت، اتمسفر فضای داخلی خانه به کل تغییر کند.
طراحیهای دوره لوئیس
این تازه اول ماجراست! در محله زعفرانیه، خانه یا بهتر بگوییم خانههایی هست که مثل قصرهای فرانسوی تزئین شده است. نمای داخلی کاخ الیزه که رئیسجمهور فرانسه مصاحبههایش را در آنجا انجام میدهد و ضمنا خانهاش هم هست، حتما در تلویزیون دیدهاید. حالا آن را با طراحی داخلی دوره لوئیس فرانسه که متعلق به دوره 1600 تا 1900 میلادی است، تلفیق کنید و تصور کنید در آن خانهها عینا پیاده شده است. گچبریهای باشکوه به رنگ سفید و زیتونی که با فرشها، پردهها و کاغذدیواریها ستشدهاند، واقعا چند لحظه باور این که در تهران هستید را از سرتان بیرون میکند.
نقاشیهای 100 میلیون تومانی
با بنگاه املاکی که برای یک خانه سه طبقه 1500 متری سوپرلاکچری در محله الهیه آگهی داده، تماس میگیرم. خوشبختانه آقای مشاور، «پایه» است و لذا برای همان روز ساعت 7 عصر در جردن که محل بنگاهش است، قرار میگذاریم. به قول خودش میگوید برایم یک سورپرایز هم خواهد داشت.
از پارکوی به ولیعصر شمال میرویم و میپیچیم داخل فرشته. از فرشته هم داخل الهیه و جلوی یک خانه باغ با دیوارهای بلند توقف میکنیم. انگار کار بنای خانه تازه تمام شده. وارد سرسرایی میشویم که شخصا مثلش را در فیلم «گتسبی بزرگ» با بازی لئوناردو دیکاپریو دیدهام. فضای باشکوه با سنگ مرمری سفید و سیاه که میگوید از قرار متری 500 هزار تومان آب خورده و با نردههایی طلایی که کار دست است، اما سورپرایز! از پلهها که بالا میرویم به یک پذیرایی حدودا 500 متری میرسیم. در کنار دیوارها قوطیهای رنگ و چند پرینت رنگی به چشم میخورد. مشاور، نام «ساعد» را تقریبا فریاد میزند. آقایی حدودا 50 ساله و موقر، با لباس کاری هنری از گوشه پذیرایی، ظاهر میشود. مشاور ما را به هم معرفی میکند: ایشون خبرنگارن آقاساعد رو به من میکند: استاد ساعد، نقاشن، درجه یک و سفارشی. دست میدهیم و شروع به مرور میکنیم. آقای ساعد توضیح میدهد که صاحب ملک دارد اینجا را برای خودش میسازد و الحق که میسازد.
آقای مالک از نقاشیهای سبک ایتالیایی خیلی خوشش میآید و البته پوسترش را نمیخواهد. دستی و کار دستش را میخواهد و مثل همان را. نقاش ادامه میدهد که استخدام شده تا روی سقف و دو دیواری اصلی پذیرایی پنج کار داوینچی و ازجمله تابلوی معروف شام آخر را کار کند. میگوید خودش است و یک همکار خانم. شش ماهه قرارداد بستهاند به 100 میلیون تومان ناقابل! البته این پول همهاش برای کپی کردن دستی یک نقاشی روی دیوار نیست. چرا که این نقاشی کشیدن، یک کشیدن ساده نیست. چرا که بخشی از آن طلاکوب و کار با آب طلاست و دیگر اینکه نقاشی برجسته است. یعنی بخشهایی از نقاشی به صورت گچبری قالبگیری شده، دوباره روی آن نقاشی شده و روی طرح اصلی نقاشی نصب میشود. بعلاوه نقاشی روی سقف، آن هم سقف گرد، سختیهای خاص خود را دارد که با توجه به ظرافت نقاشی و استفاده از متریال درجه یک که زمان زیادی دوام بیاورد، دستمزد خاص خودش را دارد. آقای ساعد معتقد بود 100 میلیون تومان نهتنها زیاد نیست که در بین لاکچریکارها، دستمزدی عادی محسوب میشود.
تقارنهای گرانقیمت
آقای ساعد در ادامه توضیح داد که یکی از کارهای گران لاکچریکارهای درون ساختمانی، تقارنسازی است. تقارنسازی بیشتر میان سقف و مثلا کف یا سقف و درون استخر انجام میشود. مثلا روی سقف یک نقاشی کار میشود و سفارشدهنده میخواهد متقارن آن روی کف لابی یا کف استخر با سنگ یا کاشی ایجاد شود. او میگوید الان مد شده که در لابی ساختمانها، استخر دایره یا مربع شکل میسازند و بخشی از نقاشی انجام شده روی دیوارها و بیشتر سقف را با آن متقارن میسازند. نتیجه متقارنسازی، ایجاد یک فضای هماهنگ از معماری یونانی، ایتالیایی یا فرانسوی است که فقط همین بخش حدود 50 میلیون تومان آب میخورد. البته اگر مجسمه هم لازم باشد، قیمت آن جداگانه محاسبه میشود.
بنابر تخمین آقای ساعد، لاکچریسازی یک لابی مثلا 500 متری در سه طبقه به همراه متقارنسازی و بدون تجهیزات و دستمزد حدود 300 تا 400 میلیون تومان آب میخورد. این در حالی است که حتی نردهها کار دست روی فلز بوده و از آبطلا استفاده شده باشد. همچنین درون دیوارهای لابی، فضاهای مستطیل شکلی ایجاد میشود که با تکههای سفال، مثلا بخشی از نبردهای شاهنامه تصویرسازی شده و سپس روی سفال با دست نقاشی و رنگآمیزی صورت میگیرد.
وی خاطرنشان میکند که پیمانکاران لاکچریسازی که بیشتر لابیکار و پذیراییکار هستند، وقتی ساختمان در مرحله نازککاری اولیه است، طرح هماهنگی را از رنگ، نقاشی، فلزکاری، مجسمه و مجسمهسازی و طلاکوب و سنگکاری ارائه میدهند که با لوستر، نورپردازی و مبلمان آن هماهنگ بوده و قبلا روی آن فکر شده است. ساعد میافزاید که معمولا مالکان این بناها یک عکس به پیمانکار لاکچریسازی ارائه میدهند و عین همان را هم میخواهند و چیزی که اینجا مطرح نیست، پول است! به گفته وی ممکن است ساختن کل بنا تا مرحله گچکاری مثلا 9 ماه تا یکسال طول بکشد، اما لاکچریسازیاش یکسال و نیم زمان میبرد، یعنی بیشتر از ساختن خود ساختمان.
لاکچریسازیهای سنتی
در کنار استفاده برخی مولتیمیلیاردرهای نوپسند، برخی هم هستند که لاکچری به سبک ایران قدیم را میپسندند. اینها بیشتر از عنصر چوب، منبت، شیشههای رنگی و هنرهای ایرانی چون کاشیکاری و مینیاتور استفاده میکنند. اساتیدی از مشهد، اصفهان، تبریز و یزد پیمانکار اینگونه لاکچریبازیها هستند. پیادهسازی بخشی از مسجد رنگی معروف شیراز ـ مسجد رز یا مسجد صورتی ـ یکی از معروفترین کارهای انجام شده در منطقه لواسان تهران است که فقط سرسرا و پذیراییاش 400 میلیون تومان آب خورده است. این فضا طوری طراحی شده که با حرکت خورشید و تغییر زاویه تابش آن به شیشههای رنگی تعبیه شده در میان برشهای ظریف و دستساز چوب، فضای داخلی سرسرا تغییر کند. استفاده از گچبریهای زمان قاجار، نقاشیهای روی دیوار به سبک مینیاتور، آینهکاری و کاشیکاری برجسته از دیگر هنرهای استفاده شده در این سبک لاکچریسازی است. مالکان پولدار، علاقه مفرطی هم به کپیبرداری از خانههای کاشان و یزد دارند و حتی شخصی خانهای در کاشان را فقط به خاطر اوراق کردن و بردن در و پنجره و برخی مصالحش برای استفاده در خانه تهران، دربست خریده است!
از ماه من تا...
اینها فقط مشتی از خروار است. به گفته آقای ساعد که با شرکتهای پیمانکاری لاکچریساز ساختمان کار میکند، این شرکتها فرصت سر خاراندان ندارند! فقط کافی است عکسی به آنها داده شود تا عین وسایل از خارج وارد شده و بهترین نقاشان و پیکرتراشان و سنگکاران و سایر تخصصها با دستمزدهای بالا به کار گرفته شوند. مشتریها هم فقط در تهران نیستند. اطراف تهران و بخصوص شمال کشور، بیشتر از بافت خود شهر مشتری اینگونه خدمات هستند. آقای ساعد با لبخند به بخشی از نقاشیاش اشاره میکند و میگوید: دنیای اینجا و دنیای اینها، دنیای دیگری است. دنیایی که آنچه در آن مطرح نیست، پول است و دغدغه چگونه خرج کردن پول است نه درآوردنش!...
بهمن موسوی - روزنامه نگار
ضمیمه چمدان جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: