به گزارش جام جم آنلاین، چهارم مهر 93 وقوع یک فقره درگیری منجر به جرح در خیابان عبدی تهران به کلانتری اطلاع داده شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد، شش پسر جوان، سوار بر دو خودروی پراید به تعقیب و گریز با یکدیگر پرداختهاند و سرانجام پس از توقف لحظهای، یکی از آنها با ماشین، دیگری را زیر گرفته و بشدت مجروح کرده است.
ضارب متواری و مصدوم به بیمارستان منتقل شد اما پس از مدتی بهدلیل مرگ مغزی جان باخت و خانوادهاش اعضای او را به بیماران اهدا کردند. کارآگاهان پس از یک ماه، متهم را که به یکی از شهرهای اطراف گریخته بود، دستگیر کردند. او پس از بازجویی به زندان منتقل و پروندهاش برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.
در نخستین جلسه رسیدگی، متهم که با درخواست قصاص اولیایدم روبهرو شده بود، علت درگیری را «چشم در چشم شدن» با یکی از طرفهای نزاع اعلام کرد و گفت: «آن شب با سه نفر از دوستانم سوار پراید شدیم و به پارک رفتیم. در راه برگشت، از یک خودروی پراید سبقت گرفتم و با رانندهاش، چشم در چشم شدم. او ناگهان جلوی ما پیچید و همراه عباس ـ مقتول ـ و یک نفر دیگر از ماشین پیاده شد. آنها میخواستند ما را بزنند که من سریع دنده عقب گرفتم. ماشین به گاردریل کنار خیابان خورد اما موفق شدیم فرار کنیم.
500 متر جلوتر نگه داشتم تا ببینم چقدر به ماشین خسارت خورده که آنها دوباره سر رسیدند. میلاد با وسیلهای چند ضربه به کاپوت ماشین زد. از ترس جانم، سوار ماشین شدم و گاز دادم. راننده پراید خودش را یک گوشه پرت کرد اما عباس، محکم روی شیشه سمت کمک راننده پرید و زمین افتاد. من او را نکشتم. او خودش جلوی ماشین پرید.»
با وجود ادعای بی گناهی، قضات دادگاه وقوع قتل عمد را محرز تشخیص داده و متهم را به قصاص محکوم کردند. قضات دیوان عالی کشور اما این حکم را رد کردند و خواستار بررسی بیشتر اظهارات شاهدان حادثه شدند. صبح دیروز، جلسه دوباره رسیدگی در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی مقدم زهرا برگزار شد. اولیایدم بار دیگر خواستار قصاص شدند. متهم نیز دوباره با انکار عمدی بودن قتل، گفت: «آن روز دختری هم با ما بود. اما در شروع درگیری هیچ نقشی نداشت و وقتی دعوا شد، خودش سریع فرار کرد. من اصلا نمیدانم چرا مقتول و دوستانش به ما گیر دادند. من برادر راننده پراید را میشناختم و میخواستم پس از پایان درگیری پیش او بروم و گلایه کنم. قصد کشتن نداشتم و فقط برای فرار روی پدال گاز فشار دادم. مقتول خودش جلوی ماشین پرید.»
پس از او، نوبت به دو شاهد حادثه رسید.
یکی از آنها که روز حادثه در ماشین متهم بود، گفت: «آن روز همراه متهم و دختری خیابانی به پارک رفتیم و شیشه مصرف کردیم. وقتی برمیگشتیم، راننده پراید و مقتول ما را تعقیب کردند و درگیر شدیم. من نمیدانم علت این کارشان چه بود اما دیدم که مقتول خودش جلوی ماشین پرید. بعد هم هرچه از متهم خواستم فرار نکند، قبول نکرد.»
شاهد دیگر نیز که همراه مقتول بود، گفت: «ما مشروب خورده بودیم و حالت طبیعی نداشتیم اما علت درگیری را نمیدانم.» پس از آنها، متهم بار دیگر اظهار بی گناهی کرد و گفت: «من حرفهای شاهدان حادثه را قبول ندارم. آن دختر خیابانی نبود و همان اول دعوا فرار کرد. شیشه هم نکشیده بودیم. در این مدت برای گرفتن رضایت نتوانستیم به خانواده مقتول مراجعه کنیم. آنها خانواده مرا نمیپذیرند.» در پایان دادگاه قضات وارد شور شدند تا رای نهایی را صادر کنند.
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد