قبل از این زمانی که حرف از ارتباطات میشد، دور از تصور بود که بتوانیم بدون حضور در مکان یکسان، براحتی با دیگران ملاقات داشته باشیم یا اگر این امکان را هم داشتیم، بسختی میشد از آن استفاده کرد، اما حالا براحتی و فقط با لمس صفحه گوشی تلفن همراه میتوانیم با فردی که کیلومترها دور تر از ماست، دیدار داشته باشیم.
با فراگیر شدن استفاده از اینترنت، این امکانات حتی در دست کودکان هم دیده میشود. پیر و جوان ندارد. همه شیفتهاش شدهاند و استفاده از آن را یاد گرفتهاند، اما باید این موضوع را هم در نظر داشت که اینترنت به همان اندازه که روابط بین افراد را سادهتر کرده و میتواند در پیشرفت علم موثر باشد، آمار جرم و جنایت را در جامعه بالا برده و موجب سهولت کار سوءاستفاده گران میشود.
افراد در فضای مجازی، خود را درامان میدانند و بر همین اساس، به دیگران اعتماد میکنند. با غریبهها دوست میشوند و رازهایشان را فاش میکنند بدون آنکه حتی یک بار طرف مقابل را دیده باشند. فکر میکنند چون طرف مقابل را نمیبینند و ارتباطات چهره به چهره ندارند، هیچ زمانی مشکلی برایشان پیش نمیآید. شاید همین موضوع است که مجرمان فضای مجازی را تحریک به سوءاستفاده میکند.
جرم و جنایت ناشی از بیاحتیاطی در فضای مجازی به قدری زیاد است که صفحه حوادث روزنامهها را هیچ روزی بیخبر باقی نمیگذارد. موضوع مورد بحث دیگر میتواند اعتیاد خانوادهها به اینترنت باشد. در خانهها نه فقط جوانان و نوجوانان که مادر و پدرها و حتی افراد سن بالا هم هرکدام یک گوشی تلفن همراه یا تبلت در دست دارند و در جایی سیر میکنند که وجود خارجی ندارد. این موضوع زندگیهای زیادی را از هم پاشیده و باعث دوری اعضای خانوادهها از هم شده است.
اعتماد بدون شناخت
مدتها بود از طرف پسر جوان و ناشناسی پیامهای عاشقانه دریافت میکرد، اما توجهی به این پیامها نداشت. با خود فکر میکرد او یک پسر بچه یا فردی مزاحم است و بعد از این که چندبار پیام هایش بیپاسخ بماند، از کارش پشیمان خواهد شد و او را رها میکند، اما اشتباه فکر میکرد.
فرد ناشناس هر روز کارش را تکرار میکرد و خسته هم نمیشد. دختر جوان با خود فکر کرد و به این نتیجه رسید که ناشناس او را دوست دارد، پس جواب یکی از پیام هایش را داد.
آنها بعد از مدتی به قدری با هم صمیمی شدند که از خصوصیترین مسائل زندگی همدیگر با خبر شدند. پسر جوان از دختر خواست، عکسهایی از خودش به او بدهد و دختر هم که حالا به او اعتماد کامل داشت، بدون مخالفت این کار را کرد.از فردای آن روز، پسر جوان فرد دیگری شد. نه جواب تلفنهای دختر را داد و نه با او تماس گرفت.
بعد از مدتی، مردی جوان با دختر تماس گرفت و او را تهدید کرد که اگر پول به حسابش واریز نکند، عکسهای خصوصی اش را در اینترنت منتشر میکند و آبروی او را میبرد.
این تهدیدها بارها اتفاق افتاده است. شاید زمانی که آنها را میخوانیم، فکر کنیم داستان بوده و هیچ زمانی برای ما اتفاق نمیافتد یا دوست اینترنتی ما انسان خوبی است و هیچ زمانی قصد سوءاستفاده ندارد. حتی بسیاری از افراد سن بالا بر این اندیشه هستند که این مسائل مربوط به نوجوانان و جوانان خام است و خودشان هیچ زمان درگیر این موضوعها نمیشوند، اما سخت در اشتباه هستند. به طور مثال، چندی قبل مردی بزرگسال در دام یکی از مجرمان فضای مجازی افتاد و از او اخاذی کردند.
مرد زمانی که احساس تنهایی میکرد و فکر میکرد، کسی از اطرافیانش او را درک نمیکنند،به فضای مجازی پناه برد. او در شبکههای ارتباطات اجتماعی عضو شد و وقتش را با دوستان فضای مجازی میگذراند. آنقدر این کار را ادامه داد تا این که بالاخره با یک خانم جوان آشنا شد. خانم جوان از هر نظر به او نزدیک بود و او را بسیار درک میکرد. اکثر نظرات آنها شبیه هم بود و مرد از این موضوع بسیار خوشحال.
مدتها گذشت و آنها روز به روز صمیمیتر میشدند. مرد به دختر جوان و زیبایی که حالا دیگر دوست صمیمیاش شده بود، با تمام وجود اعتماد داشت و او را در جریان رازهایش قرار میداد. حتی از زن و فرزندش هم برای او گفته بود و زن در جریان تمام اختلافات خانوادگی مرد قرار داشت.
مدتی گذشت و زمانی که دوست اینترنتی مرد، اطلاعاتی را که میخواست به دست آورد، با خیال راحت هویت واقعی خود را فاش کرد و با درخواست پول، او را تهدید به آبروریزی کرد.
دختر جوان و زیبای فضای مجازی، مردی بود که با هدف اخاذی طعمه خود را از میان مردان انتخاب و اعتماد آنها را به خود جلب میکرد و به آنچه میخواست هم میرسید.
بحران اعتماد در فضای مجازی
در هردو پرونده میبینیم که افراد بدون آن که طرف مقابل خود را ببینند، براحتی اعتماد میکنند و دلشان میخواهد، با دوست ناشناخته خود درد دل کنند. دکتر سعید خراطها، آسیبشناس، اعتماد را فقط مختص فضای مجازی نمیداند و میگوید: بحث اعتماد کاذب در فضای واقعی هم وجود دارد. شاید به این شدت نباشد که زنی با مرد اشتباه گرفته شود، ولی بالاخره ما میبینیم که در کل روابط اجتماعی اعتماد وجود دارد، اما بسیار کم. ما در جایی که نباید اعتماد کنیم اعتماد میکنیم و در جایی که باید اعتماد کنیم از آن بهرهمند نمیشویم. میتوان گفت در جامعه کنونی و واقعی دور از فضای مجازی، بیاعتمادی سرمایه فروریخته جامعه ایران است. ما خیلی جاها در واقعیت فرد مورد نظر را میبینیم و از قدیم میشناسیم، اما وقتی در مورد یک مساله به او اعتماد میکنیم، با شکست مواجه میشویم. فضای مجازی که جای خود دارد. اول باید بدانیم که باید به چه کسی و در کجا اعتماد کنیم، بعد دنبال چرایی اعتماد و ضربه خوردن در فضای مجازی بگردیم.
وی ادامه داد: اگر اعتماد و دام گسترانیدن در فضای مجازی، بیشتر از فضای واقعی است، دلیل آن را باید در شناخت مردم نسبت به این فضا جستوجو کنیم. در حال حاضر امکاناتی در جامعه ما وارد شده که ما فرهنگ استفاده از آن را بخوبی نمیشناسیم. پس این که ما در استفاده از آن دچار مشکلات زیادی بشویم موضوع دور از ذهنی نمیتواند باشد. ما اول باید آموزش میدادیم و فرهنگسازی میکردیم. حالا هم دیر نیست. ما از همین حالا باید در مدارس به بچهها یاد بدهیم که این امکانات به چه دلیل است و امید داشته باشیم که آمار جرم در آینده کاهش پیدا میکند.
سرهنگ نیکنفس، سرپرست معاونت تشخیص و پیشگیری پلیس فتای ناجا در این باره میگوید: برخی کاربران بخصوص دختران براحتی در شبکههای اجتماعی اعتماد میکنند و خیلی راحت در دام مجرمان نامرئی این شبکهها قرار میگیرند. آشنایی قبل از ازدواج، درخواست عکس برای سنجش اعتماد و نشان دادن عکس خصوصی به خانواده، کلید واژههای این مجرمان برای فریب طعمه هایشان است. از سوی دیگر برخی کاربران شبکههای اجتماعی، پروفایل خود را با آلبوم عکسهای خصوصی اشتباه میگیرند و براحتی قربانی مجرمان سایبری می شوند.
غزاله مالکی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد