درباره برنامه‌های گفت‌وگو محور و جذابیت‌ها و چالش‌های آن

همه رازهای دیده شدن

واقعیت این است که تاک‌شو در ایران کارکرد واقعی و موفق این فرم برنامه‌سازی را نداشته و در بهترین شکل در حد کپی‌‌های نه چندان موفق و کمرنگ از نمونه‌های اصیل چنین فرمی ‌باقی مانده است.به همین دلیل با ارجاع به نمونه‌های موفق در فضای برنامه‌های گفت‌گومحور و با تکیه بر ویژگی‌های فرهنگی، سیاسی و مسائل روان‌شناختی و اقتصادی و... گام برمی‌داریم.
کد خبر: ۹۶۱۹۱۲
همه رازهای دیده شدن

به گزارش جام جم، برای نمونه می‌توان از نمونه‌های قدیمی‌ به برنامه‌هایی چون «جزر و مد»، «صندلی داغ»، «کوله‌پشتی» و «شب شیشه‌ای» اشاره کرد و از نمونه‌‌های جدیدتر «ماه عسل»، «هفت»، «خندوانه» و «دورهمی» را مثال زد.

این نوع برنامه‌ها تقریبا با شکل ثابت برنامه‌های گفت‌وگو محور که در آن یک مجری و یک یا چند مهمان حضور دارند شکل گرفته و هر برنامه با انتخاب موضوعی در فضای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... به بحث و تبادل‌نظر می‌پردازد.

در این برنامه‌ها آنچه شاخص است حضور مهمانان شناخته شده (یک ستاره تلویزیونی یا سینمایی، شخصیت فرهنگی، سیاسی یا فردی که ویژگی‌هایی برای مطرح شدن روی آنتن دارد) و مجری مطرحی است که هدایت گفت‌وگو را به عهده می‌گیرد.

بی‌شک در برنامه‌های گفت‌وگو محور، این مجری است که با برنامه‌ریزی و اشراف بر موضوعات مورد بحث با تسلط تمام مقابل مصاحبه‌‌شونده قرار می‌‌گیرد.

مخاطب انتظار دارد مجری‌ای برای برنامه مورد علاقه‌اش انتخاب شود که سال‌ها در مقوله مورد بحث مطالعه کرده و آموزه‌های این فن را فرا گرفته باشد. اگر بپذیریم که این رشته به خودی خود یک هنر و فن است که به آموزش و کسب تجربه و مهارت نیاز دارد، آن‌وقت بر ویژگی‌هایی چون فیزیک ظاهری معقول، تسلط به موضوع مطرح‌شده، صدای گوشنواز، رعایت احترام در مکالمه دونفره، آگاهی‌ نسبی از تاریخ، ادبیات، هنر و شعر و آگاه به مسائل روز باید تکیه کنیم.

نکته قابل توجه در اجرای این برنامه‌ها توجه به این نکته است که گاهی اوقات استاندارد یک اجرای خوب و کامل را با نگاه به نمونه‌های جهانی تعریف ‌می‌کنیم، بدون آن‌که توجهی به تفاوت‌های فرهنگی جامعه ما با دیگر جوامع داشته باشیم.

اگر مجری‌ای مانند لری کینگ در برنامه‌هایش این‌طور سوال می‌پرسد، آن یکی شوخی‌های متداول با مهمان می‌کند یا مخاطبان و تماشاچیان برنامه‌اش را دست می‌اندازد، آیا ما نیز باید چنین روندی را صرف جذاب بودن انتخاب کنیم یا نه؟ درحالی که اینها همه اغلب نه واکنش طبیعی و واقعی مجری‌های برنامه که ترفندهایی نمایشی برای جذب مخاطب و بالا بردن سهم تماشاچی‌ها و بینندگان است.

همین نکات بارز است که امروزه برنامه‌‌های گفت‌وگو محور ما را بر لبه تیغ قرار می‌دهد و برنامه‌ای با حضور مجری‌ای محبوب به یک‌باره مورد اعتراض مخاطبانش قرار می‌گیرد. نمونه بارز چنین برخوردی را می‌توان در برنامه «اکسیر» با اجرای فرزاد حسنی جست‌وجو کرد.

اگر امروزه این‌گونه برنامه‌ها جایگاه بیشتری میان مخاطب‌ها پیدا کرده‌اند و حتی مخاطبانی بیشتر از سریال‌های تلویزیونی دارند (نوروز 95 دو برنامه خندوانه و دورهمی ‌پرمخاطب‌تر از سریال‌های نوروزی بودند) و بازخوردهایشان در صفحه‌های شبکه‌های اجتماعی بیشتر است، به این دلیل است که برنامه‌های گفت‌وگو محور به‌صورت زنده اجرا می‌شوند و بیشتر با مسائل روز سروکار دارند.

عنصر غافلگیری در این برنامه‌ها آن را نزد مخاطب جذاب‌تر می‌کند، به‌طوری که او منتظر است زوایای نهفته مهمان و اطلاعات ناشنیده از او را دریافت کند.

هرچند این اتفاق در گونه‌ای از برنامه گفت‌وگومحوری که قصد آن معرفی و آشنایی بیشتر با یک شخصیت هنری، ورزشی یا سیاسی است، می‌افتد، مسلما برنامه‌های گفت‌وگومحور در رسانه ملی با دسته‌بندی‌هایی تعریف می‌شوند؛ برنامه‌های گفت‌وگومحوری که نتیجه آن اطلاع‌رسانی است مانند گفت‌وگوهای علمی، هنری، ورزشی که برنامه‌ای مانند «چرخ»، «هفت» و «نود» نمونه‌های شاخص آن هستند و برنامه‌های گفت‌وگو محوری که نتیجه آن بازخواست ژورنالیستی یا روزنامه‌نگارانه از یک مسئول است و ما آن را با برنامه‌هایی مانند «پایش» و «غیرمحرمانه» می‌شناسیم. همگی اینها با حضور مجری معنا پیدا می‌کند.

بی‌شک بخش عظیمی ‌از صمیمیتی که در برنامه گفت‌وگومحور شبانگاهی «دو قدم مانده به صبح» وجود داشت به مجری ثابت آن یعنی محمد صالح‌علا مربوط می‌شد. گفت‌وگوهای پرهیجان و تخصصی هنرمندان برجسته و همین‌طور اجرای زیبای مجری باعث می‌شود که برنامه از جذابیت ذاتی برخوردار باشد، یا برنامه گفت‌وگو محور صبحگاهی «مردم ایران سلام» به‌دلیل نحوه بیان محمدرضا شهیدی‌فر توانست میان مباحث تخصصی با جذابیت‌های تلویزیونی توازن ایجاد کند.

مجری صاحب برنامه گفت‌وگو محور است

علی‌اکبر عبدالرشیدی مجری گفت‌وگوی‌های تلویزیونی با تاکید بر ضرورت پخش برنامه‌های گفت‌وگومحور با تحقیقات و برنامه‌ریزی کافی و به‌کارگیری عوامل مناسب علت موفق یا ناموفق بودن برخی برنامه‌های گفت‌وگومحور در رسانه ملی را ارزیابی آن با سایر برنامه‌های تلویزیون دانسته و می‌گوید: برنامه‌های گفت‌وگومحور باید زمانی پخش شوند که شرایط برای آنها فراهم باشد. انتخاب روز و ساعت مناسب برای پخش برنامه‌های گفت‌وگو محور، فاصله زمانی این برنامه با برنامه‌های نمایشی، تفریحی و تخصصی و برگزیدن موضوع جذاب مورد توجه مخاطبان از جمله عوامل تضمین‌کننده موفقیت یک برنامه گفت‌وگومحور است.

وی در ادامه می‌افزاید: وقتی صحبت از برنامه گفت‌وگومحور می‌شود باید ببینیم درباره چه سبک از این برنامه‌ها تاکید می‌کنیم. آیا منظورمان برنامه‌های گفت‌وگو محور به سبک انواع شو‌های تلویزیونی و برنامه‌هایی که مجریان آنها با طرح موضوعات سرگرم‌کننده به شوخی و لطیفه‌گویی با مهمانان برنامه می‌پردازند و سرگرمی‌ در درجه اول اهمیت‌شان است یا برنامه‌های گفت‌وگو محور سنگین از حیث اجرا و موضوع حساس که بخصوص اگر به صورت زنده اجرا شود حساسیت آن به‌مراتب بالاتر خواهد بود. این حساسیت می‌تواند در حوزه سیاست، فرهنگ، اقتصاد و حتی هنر باشد. در واقع بخشی از جذابیت برنامه‌‌های اینچنینی به زنده بودن آن و چالش‌های غیرمنتظره‌اش مربوط می‌شود.

نقش مجری که می‌تواند پخش یک برنامه گفت‌وگو‌محور سنگین را با موفقیت یا ناکامی‌ مواجه کند، از اهمیت خاصی برخوردار است. عبدالرشیدی در این‌باره می‌گوید: مسلما باید فرقی میان مجری یک برنامه گفت‌وگو محور علمی، سیاسی یا پزشکی با گزارشگران، گویندگان و مجریان برنامه‌های تفریحی و سرگرم‌کننده سبک یا همان شومن‌ها قائل شویم. مجری برنامه‌های تخصصی علاوه بر برخورداری از مختصات تعریف ‌شده هر مجری دیگر تلویزیونی مانند توانایی بیان شیوا و درست، ظاهر آراسته و سنگین، مقبولیت عمومی، تجربه و شناخت رسانه‌ای و درک روان‌شناختی از مخاطب تلویزیونی باید از ویژگی‌های بارز دیگری هم برخوردار باشد. ضمن این‌که مردم در برنامه‌های گفت‌وگو محور دوست دارند شاهد یک تضارب آراء و بحث چالشی باشند که این نیز به‌عهده مجری است.

این کارشناس رسانه ادامه می‌دهد: مجری این برنامه‌ها یک استاد دانشگاه نیست، اما یک عنصر رسانه‌ای است که باید در باب موضوع برنامه در حد و سطح دانشگاه بداند و در زمینه موضوع تخصصی مطرح‌شده حداقل از بینندگان بیشتر و بهتر بداند تا بتواند با برقراری یک گفت‌وگوی مفید و پربار با مهمان یا کارشناس آن حوزه قدرت تحلیل داشته باشد و جان کلام را ارائه کند.

مجری یک برنامه گفت‌وگو محور تخصصی باید صاحب شخصیت، هویت و شناخته شده باشد تا مخاطب به لحاظ سوابق رسانه‌ای او بتواند به او و سخنان و پیشنهادهایش اعتماد کند. عبدالرشیدی با تاکید بر اهمیت تحلیلگر و تصمیم‌گیرنده بودن مجری بیان می‌کند: نمی‌دانم چرا عده‌ای از مدیران رسانه اصرار دارند که رسانه باید بی‌طرف باشد و در نتیجه مجری هم باید بی‌طرف باشد و هیچ مطلبی از جانب خود یا رسانه مطرح نکند و بگذارد مهمان برنامه حرف‌هایش را بزند. در حالی که ما ابتدا باید بی‌طرفی رسانه را معنی کنیم. زمانی که در موضوعی تخصصی، اجتماعی علمی‌ و نظریه‌ای قطعی وجود دارد و مجری متخصص برنامه هم از آن مطلع است، چه کسی می‌تواند توصیه کند آن مجری سخن نگوید که مبادا بی‌طرفی رسانه نقض شود؟ اتفاقاً سوالات جدی مجری می‌تواند حقیقت را روشن‌تر کند.

وی می‌افزاید: به نظر من بی‌طرفی در مناظره‌ها و بحث‌هایی که دو نظر متضاد از سوی دو مهمان برنامه طرح می‌شود، معنی پیدا می‌کند. چراکه در آنجا مجری باید زمینه بحث را به مهمانان بسپارد و فقط باید هدایت برنامه را به دست بگیرد تا مهمانان مباحث را به هر سو که تمایل دارند، نکشند و برنامه بر مدار هدف مورد نظر رسانه حرکت کند. اینجاست که می‌بینیم مجری برنامه تخصصی به عنوان یک عنصر راهبردی، خود یک تحلیلگر و تصمیم‌گیرنده در بحث به‌شمار می‌آید.

عبدالرشیدی که در چند نوبت مجری گفت‌وگو با ریاست‌جمهوری بوده، با اشاره به حساسیت‌های این نوع گفت‌وگو‌ها می‌گوید: در چنین گفت‌وگوی حساسی مجری باید در بزنگاه‌های حساس با طرح سوالات کوتاه یا به کار بردن کلمات استفهامی ‌مثل چرا،‌ کی، کجا و... آن مهمان را وادار به روشنگری و تشریح سخنان ناگفته و بازگشایی معماهای ملحوظ در بیان خود کند، چرا که منظور از حضور و مداخله فعال مجری در مباحث ملی طرح همین نکات حساس در مقاطع جدی بحث و برنامه است.

وی در پایان با تاکید بر درک مجری برنامه‌های گفت‌وگو محور تخصصی از حساسیت‌های جامعه بیان می‌کند: فراموش نکنیم که صاحب یک برنامه گفت‌وگومحور مجری آن است و به همین دلیل مدیریت برنامه از جمله مأموریت‌های مهم این مجری است. او نباید اجازه دهد که سخنی، تحلیلی و موضوعی بیشتر یا کمتر از ارزش مطلق خود در برنامه‌اش مطرح شود و باید مانع به خطا رفتن بحث و عبث ماندن تحلیل‌ها شود.

تمرکز بیش از حد روی برنامه‌های گفت‌وگو محور خطاست

حامد جوادزاده، سردبیر برنامه‌های مختلف رادیویی چون «یک صبح سلام» و «جوانی آزاد» در رادیو جوان که اکنون با تهیه‌کنندگی برنامه‌های گفت‌وگو محور در تلویزیون حضور دارد اولین گام در شکل‌گیری یک برنامه موفق گفت‌وگو محور را اتاق فکر آن دانسته و می‌گوید: این‌گونه برنامه‌ها باید پیش‌تولیدی بیشتر از زمان برنامه داشته باشند و ابتدا در اتاق فکر تمام جزئیات و اهداف آن ترسیم شوند، چرا که قرار نیست مهمانانی که در برنامه حضور پیدا می‌کنند آن را بسازند و پیش ببرند، بلکه مهمان باید تکمیل‌کننده‌ فکر ما باشد.

وی صرف داشتن یک دکور خوب و مهمانان خوبی که به برنامه دعوت می‌شود را موفقیت چنین برنامه‌هایی نمی‌داند و تاکید می‌کند: برای تهیه‌ یک برنامه گفت‌و‌گومحور خوب و صحیح باید برای حضور مهمانان، خود برنامه و محتوای آن یک برنامه‌ریزی و طراحی خوب داشته باشیم و حلقه اتصال همه اینها مجری‌ای است که اهمیتش در این برنامه چند برابر می‌شود.

جوادزاده با بیان این‌که به عنوان یک تهیه‌کننده اصلا تعریف مناسبی برای برنامه‌های گفتگو محور ندارد، یادآور می‌شود: من از رادیو آمده‌ام و به جرات می‌گویم برنامه‌ای که می‌خواهد گفت‌و‌گو محور باشد یک برنامه رادیویی است، نه تلویزیونی؛ اگر می‌بینیم تلویزیون برای چنین برنامه‌‌هایی بودجه صرف می‌کند به این دلیل است که گونه دیگری برای برنامه‌سازی تلویزیونی ندارد که عرضه کند.

این تهیه‌کننده می‌افزاید: ما مدام در حال ساخت برنامه‌های گفت‌و‌گو محور هستیم که به نظر من یک آفت برای رسانه است. مگر مخاطب چند تا برنامه گفت‌وگو محور نیاز دارد؟ شاید بخشی از این ضعف به خود تهیه‌کنندگان برمی‌گردد که به ایده‌های جدید و ساختارهای متنوع فکر نمی‌کنند. هرچند از سوی شبکه‌ها نیز برای ساخت یک برنامه اکتیو و نمایشی تاکیدی نمی‌شود و گویی آنها فقط برنامه گفت‌و‌گو محور می‌خواهند.

تهیه‌کننده برنامه «شیش‌تایی‌ها» تاکید می‌کند: تهیه‌ برنامه‌های گفت‌وگو محور برای تلویزیون هزینه‌های کمتر و دردسر کمتری دارد. از دید او این برنامه در رده کیفی جیم و دال تعریف می‌شود و مواد مورد نیازش هم یک دکور، یک مجری و یک مهمان است. در حالی که در تعریف برنامه‌های گفت‌وگومحور چیز دیگری نوشته شده که کمتر آن را در تلویزیون می‌بینیم.

جوادزاده با اشاره به چند برنامه موفق گفت‌وگو محور در حوزه تلویزیون بیان می‌کند: وقتی در برنامه‌ای اتفاق ویژه‌ای می‌افتد و محتوا و هیجان آن به حدی می‌رسد که برای مخاطب جذابیت پیدا می‌کند و مدام آن را دنبال می‌کند چون ترکیب مهمان، مجری و دکور درست چیده شده است آن‌وقت می‌توان گفت این برنامه موفق بوده است، وگرنه برنامه‌ گفت‌و‌گو محوری که هیچ اتفاقی در آن نمی‌افتد و هیچ حرف حسابی در آن گفته نمی‌شود اصلا چه لزومی ‌دارد که پخش شود؟

تهیه‌کننده برنامه‌های «روز از نو» و «نیمروز» با اشاره به انتخاب مجری شناخته شده در این برنامه‌ها می‌گوید: به نظرم یک برنامه باید آن‌قدر قابلیت در محتوا داشته باشد که مجری نیز در کنار آن محتوا بدرخشد. هرچند حضور مجری در جذابیت این گونه برنامه‌ها صددرصد تاثیرگذار است، به‌طوری که من همیشه نمونه‌های موفق این برنامه‌ها را از اجراهای خوب مجریانش مثال می‌زنم و معتقدم صداوسیما چند مجری خوب بیشتر ندارد و باید آنها را حفظ کند، ولی در کل اجزای این برنامه‌ باید چنان درست چیده شود که اسم مجری بخشی از آن باشد.

وی خاطرنشان می‌کند: در برنامه «نیمروز» من سراغ مجری شناخته شده رفتم، چرا که ویترین برنامه من دست مجری است و اگر مجری قوی باشد حتما برنامه من امتیاز می‌گیرد و مخاطب جذب می‌کند، اما حرف من این است که ما قرار نیست در برنامه‌هایمان قهرمان‌سازی کنم، باید مجری را به‌عنوان یکی از عناصر برنامه ببینیم تا مشکلاتی که امروز گریبانگیر برنامه‌های گفت‌وگو محور افتاده است، تکرار نشود.

جوادزاده در پایان با اشاره به نبود برنامه‌های طنز یا ترکیبی‌های متنوع می‌گوید: مخاطب ما به تنوع در برنامه‌سازی نیاز دارد. این تنوع هم در برنامه‌های گفت‌وگو محور و هم در دیگر گونه‌ها باید دیده شود. این‌که می‌بینیم در هر مناسبتی تلویزیون فقط به‌دنبال گفت‌و‌گو محور است درست نیست.

هرچند در مقطعی و مناسبتی یک برنامه گفت‌وگومحور بیشتر از یک سریال می‌تواند موفق باشد اما این دلیل نمی‌شود که همه تمرکز سازمان روی این نوع برنامه‌سازی باشد.

موفقیت برنامه‌های علمی‌در دوام و تیم تحقیق‌شان است

سیاوش صفاریان‌پور، تهیه‌کننده‌ برنامه‌‌های گفت‌وگومحور «آسمان شب»، مجری «تیک تاک»، «کندو» و... است و این روزها او را در برنامه «چرخ» می‌بینیم. او ایجاد فضای آرام برای بیان دیدگاه‌ها و رعایت اصول کارگردانی را موجب افزایش جذابیت آثار گفت‌وگو محور دانسته و می‌گوید: در جذابیت چنین برنامه‌هایی باید نکات فنی و طراحی دکور را با دقت چید. نوع تصویربرداری و حتی تعویض نماها در حین گفت‌وگو خصوص زمانی که مهمان قصد نشان دادن شیء یا تصویری را دارد یا تاکید بر زبان بدن مهمان که تاکیدی بر مفهومی‌ است که بیان می‌شود، همچنین ضرباهنگ گویش مجری در جذابیت بخشیدن به برنامه‌های گفت‌وگو محور سیما اهمیت زیادی دارد.

وی با اشاره به برنامه‌های گفت‌وگو محور علمی ‌که تاکنون روی آنتن برده است، بیان می‌کند: در این نوع برنامه‌ها عملکرد کارگردان تلویزیونی به‌عنوان فردی که مسئول قطع نماها به یکدیگر است برای ما مهم بوده و در ایجاد ضرباهنگ مناسب بسیار موثر بوده ‌است. در حالی که می‌بینیم بعضی مواقع این عنصر در تلویزیون فراموش می‌شود.

صفاریان‌پور با اشاره به روند رو به رشد این برنامه‌ها و وجود نمونه‌های موفقی چون «صندلی داغ»، «شب شیشه‌ای»، «باز هم زندگی» و... می‌گوید: دلیل این‌که این برنامه‌ها در زمان خودش مورد توجه قرار گرفتند چون ایده تازه‌ای را به تلویزیون آوردند و برای بیننده حرف نویی داشتند، اما می‌بینیم دیگر از این ایده‌ها خیلی خبری نیست و گویی یک فرمول یکسان در دست تهیه‌کننده است و او تا چند فصل آن را ادامه می‌دهد.

مجری برنامه «چرخ» دلیل افت برخی برنامه‌های گفت‌وگومحور را پیش تولید ضعیف آنها دانسته و معتقد است که نبود یک اتاق فکر اولین ضربه را به این آثار می‌زند.

وی در ادامه می‌افزاید: در زمان‌های مناسبتی که معمولا برنامه‌ها عجله‌ای ساخته می‌شوند و از تیم تحقیق که با فراغ بال چند ماه مطالعه کند و آورده مفیدی به گروه داشته باشد خبری نیست. بدیهی است که وقتی این چیزها وجود ندارد و فقط به‌خاطر این که آنتن پر شود برنامه‌های گفت‌وگو محور ساخته می‌شوند نباید انتظار خلاقیت و نوآوری را داشت.

صفاریان‌پور با اشاره به ویژگی‌های برنامه‌های گفت‌وگو محور علمی‌می‌گوید: شاید در بیشتر برنامه‌های گفت‌وگو محور بیشترین تمرکز روی چهره‌ها و مهمانان برنامه باشد تا مخاطب برای دیدن آن ستاره یا شخصیت خاص برنامه را دنبال کند، اما در برنامه «چرخ» ابتدا سوژه و موضوع مهم است و مسلما متخصصی که به استودیو می‌آید هم در بیان آن موضوع نقش مهمی‌ دارد. یک برنامه موفق گفت‌وگومحور باید روی موضوعاتش فکر کند و با تمرکز روی محتوا مهره‌هایش را بچیند. در پایان وی دلیل موفقیت برنامه خود را ادامه داربودن آن دانسته و تاکید می‌کند: برنامه‌های علمی‌ به‌دلیل داشتن مخاطب خاص و پیگیر، باید با گذشت زمان پیشرفت کنند و به روز شوند و اگر در همان جایی که هستند متوقف شوند دیگر جذابیتی نخواهند داشت. ما با داشتن تیم تحقیق و نگارش سعی کردیم همه چیز را به گردن مجری نیندازیم، درحالی که در اغلب برنامه‌های گفت‌وگو محور از صفر تا صد کار دست مجری است و هر خطایی در برنامه رخ دهد نوک پیکان به سمت اوست شاید به همین دلیل بسیاری از این برنامه‌ها با این که شروع خوبی داشته‌اند، اما در ادامه نتوانستند موفقیت اولیه را کسب کنند و برعکس برنامه‌های موفق کنونی آنهایی هستند که در گذر زمان مانده‌‌اند و به بلوغ رسیده‌اند.

نیره رضایی مطلق - ضمیمه قاب کوچک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها