به گزارش جامجم، منتقدان، نویسندگان و علاقهمندان ادبیات معتقدند هیچ فیلمی به اندازه رمانش خوب از آب درنمیآید. آنها معتقدند هرقدر هم یک شاهکار سینمایی اقتباسی خوب ساخته شده باشد، باز هم نمیتواند به اندازه رمانش مخاطب را مسحور کند.
نگاهی به آثار شاخص اقتباسی سینمای جهان و سینمای ایران و همچنین انیمیشنهایی که با اقتباس از شاهکارهای ادبی ساخته شده است، تا حد زیادی این ادعا را تائید میکند.
شهرام اقبالزاده، نویسنده، مترجم و منتقد در گفتوگو با جامجم میگوید: ادبیات و سینما، دو ژانر کاملا متفاوت هستند که برخورد مخاطب با این آثار و همچنین تاثیری که این دو ژانر بر مخاطب میگذارند، متفاوت است. در رمانها معمولا مخاطب کنشگرتر از فیلمهاست. از طرفی در رمان مخاطب این قدرت را دارد هر وقت دلش خواست خواندن را متوقف کند، بر حاشیه کتاب چیزی بنویسد و یادداشتبرداری کند، اما در مورد فیلم کمتر این اتفاق میافتد و مخاطب باید فیالمجلس فیلم را تماشا کند.
او با تاکید بر اهمیت فیلمنامه در بحث اقتباس اضافه میکند: در اقتباس سینمایی این نکته حائز اهمیت است که کجاهای رمان را کنار بگذاریم و به کجاها اضافه کنیم. بنابراین تالیف و تدوین رمان برای تهیه فیلمنامه بسیار اهمیت دارد. فیلمنامهنویسی حتی براساس اقتباس خودش یک هنر است و ضرورت دارد فیلمنامهنویس، خود نویسنده باشد. به همین دلیل تهیه فیلمنامه خوب مقدس است بر ساخت فیلم.
این نویسنده با بیان اینکه او هم رمان را به فیلم ترجیح میدهد، اما منکر تاثیر بسیاری از فیلمها نمیشود، بیان میکند: سینما هم هنر است و هم صنعت، اما ادبیات هنر ناب است. بنا به دیدگاه مکتب فرانکفورت، سینما مصرفیتر از ادبیات است و ادبیات ماندگارتر.
خجسته کیهان مترجمی که بتازگی ترجمه رمان «با هم بودن» نوشته آنا گاوالدا را منتشر کرده است، میگوید: از روی این کتاب فیلمی با همین نام اقتباس و ساخته شده است. برخی معتقدند فیلمهایی که براساس آثار داستانی ساخته میشوند گیرایی کتابها را ندارند. تا آنجایی که من مطالعه کردهام این فیلم خیلی به کتاب وفادار بوده است. در کل این کتاب جوری است که تصاویر را جلوی چشم خواننده میسازد و سازنده فیلم برای جذابتر شدن آن نیاز به تغییر را حس نکرده است. با تمام این تفاسیر در مجموع ترجیح میدهم رمان را بخوانم.
فرهاد توحیدی نویسنده و فیلمنامهنویس سینما درباره اقتباس سینماگران از آثار ماندگار ادبی میگوید: اقتباس میتواند از آثار ادبی، فیلمنامهها و نمایشنامههای داخلی و خارجی انجام شود و من بهعنوان کسی که اخلاق حرفهای برایم اهمیت دارد، حتی اگر جزئیترین اقتباسی انجام دهم حتما نام اثر و صاحب آن را در اثرم میآورم، چون اعتقاد دارم باید حتما ذکر شود.
نمونههای ایرانی
در میان آثار سینمای ایران، نمونههای زیادی را میبینیم که با اقتباس یا الهام از شاهکارهای ادبی ساخته شدهاند. استاد اقتباس در میان فیلمسازان ایرانی داریوش مهرجویی است. او آخرین فیلمش «اشباح» را براساس داستانی به همین نام اثر هنریک ایبسن نمایشنامهنویس نروژی ساخت. مهرجویی پیش از انقلاب، فیلمی را که با آن به شهرت رسید هم براساس اقتباس ساخت. فیلم «گاو» که فیلم مورد توجه حضرت امام خمینی(ره) بود، براساس داستان «عزاداران بیل» به قلم غلامحسین ساعدی ساخته شد. این کارگردان فیلمهای «آقای هالو»، «پستچی» و «دایره مینا» را به ترتیب براساس آثاری از علی نصیریان، «وویتسک» اثر گئورگ بوشنر و نمایشنامه «آشغالدونی» ساعدی ساخت. مهرجویی بعد از انقلاب «سارا» را با الهام از نمایشنامه «خانه عروسک» اثر هنریک ایبسن ساخت. او با فیلم «پری» که براساس اقتباسی آزاد از رمان «فرانی و زویی» نوشته جروم دیوید سالینجر است، بار دیگر در دهه طلایی کارهایش، فیلمی براساس سینمای اقتباسی ساخت. این کارگردان «درخت گلابی» را با اقتباس از داستان کوتاهی از مجموعه داستان «جایی دیگر» نوشته گلی ترقی جلوی دوربین برد. او همچنین فیلم «مهمانی مامان» را براساس داستانی از هوشنگ مرادی کرمانی کارگردانی کرد.
سینمای دفاع مقدس هم به مقوله اقتباس بیتوجه نبوده است. اگر بخواهیم نمونههایی از بارزترین اقتباسهای سینمایی از دنیای ادبیات بیاوریم، میتوانیم از فیلم «پاداش سکوت» به کارگردانی مازیار میری نام ببریم که آن را براساس داستانی از احمد دهقان با عنوان «من قاتل پسرتان هستم» ساخت. همچنین فیلم تحسین شده نرگس آبیار با عنوان «شیار 143» براساس داستانی به قلم خود او ساخته شد. بزودی آبیار دیگر اثر سینماییاش یعنی «نفس» را که برگرفته از داستان دیگری از خودش است، اکران خواهد کرد. فیلم «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا هم برگرفته از خاطرات شهید چمران ساخته شد.
یکی از مهمترین آثار سینمایی ایران یعنی «ناخدا خورشید» از کارگردان بزرگی چون ناصر تقوایی، برداشتی آزاد از داستان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی است. تقوایی پیش از انقلاب هم با کارگردانی سریال «داییجان ناپلئون» براساس داستانی به همین نام از ایرج پزشکزاد در عرصه اقتباس طبعآزمایی کرده بود.
اثر دوستداشتنی کیومرث پوراحمد هم اقتباسی از کتاب «خواهران غریب» نوشته اریش کستنر است. پوراحمد جدای از ساخت سریال محبوب «قصههای مجید» فیلم سینمایی «شرم» را هم با نگاهی به این داستان هوشنگ مرادی کرمانی جلوی دوربین برده است.
فرزاد مؤتمن بهترین اثرش را با عنوان «شبهای روشن» با برداشتی از داستان «شبهای سپید» فئودور داستایفسکی کارگردانی کرد. داوود میرباقری هم فیلم «ساحره» را با نگاهی به داستان «عروسک پشت پرده» صادق هدایت ساخت.
«چکمه» به کارگردانی محمدعلی طالبی هم اقتباسی از داستان کوتاه هوشنگ مرادیکرمانی است. فیلم «نقطه ضعف» به کارگردانی محمدرضا اعلامی هم براساس رمانی به نام «اشتباه» نوشته آنتونیس ساماراکیس است. «تپلی» نیز عنوان فیلمی است به کارگردانی رضا میرلوحی که با نگاهی به کتاب «موشها و آدمها» اثر نامدار جان اشتاین بک ساخته شده است. مسعود کیمیایی نیز پیش از انقلاب اقتباسهای زیادی داشت. از آن جمله میتوان به «غزل» براساس داستان کوتاه «مزاحم» از خورخه لوئیس بورخس اشاره کرد. مرحوم سیفالله داد هم فیلم «بازمانده» را براساس داستانی به نام «بازگشت به حیفا» به قلم نویسنده مصری غسان کنفانی ساخته که موضوع آن به سال 1948 میلادی و تشکیل رژیم اشغالگر قدس بازمیگردد. مرضیه برومند کارگردان محبوب بچهها هم فیلم «مربای شیرین» را با نگاهی به داستان مرادی کرمانی ساخته است.
نمونههای خارجی
نمونههای خارجی سینمای اقتباسی خیلی زیاد است. اگر قرار باشد مهمترین نمونهها را برشماریم میتوانیم از فیلم «زوربا» نوشته نیکوس کازانتزاکیس با بازی ماندنی آنتونی کویین نام ببریم. این فیلم را مایکل کاکویانیس کارگردانی کرده است.
«برباد رفته» به قلم مارگارت میچل نیز از شاهکارهای ادبی است که در سینما نیز به یکی از ماندگارترین فیلمها به کارگردانی ویکتور فلمینگ و بازی کلارک گیبل و ویوین لی تبدیل شد.
مادام بوآری نوشته گوستاو فلوبر را هم در سینما ساختهاند. این رمان ستودنی فلوبر را یکبار در سال 1991 کلود شابرول کارگردانی کرد و بار دیگر در سال 2014 سوفی بارت آن را ساخت.
از دیگر نمونههای موفق اقتباس آثار ادبی در سینما، «گتسبی بزرگ» است که از روی رمانی به همین نام نوشته فیتز جرالد ساخته شده است. از این رمان فیلمهای زیادی ساخته شده که آخرینش به کارگردانی باز لورمن، محصول سال 2013 سینمای آمریکا و استرالیا با بازی لئوناردو دیکاپریو، توبی مگوایر، کری مولیگان، جوئل ادگورتون و الیزابت دبیکی است. برداشتهای سینمایی چندی از این رمان، از جمله در سالهای 1926، 1949 و 1974 انجام شده است. بازیگران مشهوری همچون رابرت ردفورد در برداشت 1974، به کارگردانی جک کلیتون و بر اساس فیلمنامهای از فرانسیس فورد کاپولا بازی کردهاند.
اگر بخواهیم چند نمونه دیگر از مهمترین آثار ادبی جهان که برپایه آن فیلمهای سینمایی مهمی ساخته شده را نام ببریم، میتوانیم به شاهکاهایی چون «آخرین وسوسه مسیح»، «پیانیست»، «کوری»، «ساعتها»، «اِما»، «بار هستی»، «1984»، «استخوانهای دوست داشتنی»، «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» و «با هم بودن» را نام ببریم.
نمونههای انیمیشن
شاهکارهای ادبیات آن قدر قدرت داشتهاند که حتی کمپانیهای فیلم و انیمیشنسازی را وادارد تا از روی آنها برای بچهها برنامه کودک بسازند. کارتونهایی که همه ما نمونههایی از آنها را در کودکی خود دیدهایم. در این میان هم میتوانیم به انیمیشنهای ساخته شده از داستانهایی چون «بینوایان» نوشته ویکتور هوگو، «الیور توئیست» نوشته چارلز دیکنز، «جادوگر شهر اُز» نوشته ال. فرانک باوم، «سفید برفی» براساس افسانههای آلمانی، «بابا لنگدراز» اثر جین وبستر، «ماجراهای هاکلبری فین» اثر مارک تواین و «باخانمان» نوشته اکتور مالو اشاره کنیم.
سجاد روشنی
فرهنگ و هنر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با سرپرست اداره کل روابطعمومی و امور بینالملل سازمان نظام پزشکی کشور مطرح شد
فرزاد آشوبی در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد