قاتل در دادسرا: زن جوان مزاحم داشت؛ او و دخترش را کشتم

تلفن مادرزن، سرنخ دستگیری مرد جنایتکار

مردی که به اتهام قتل مادر و دختری در تهران بازداشت شده بود، دیروز در دادسرای جنایی جزئیات جدیدی از این جنایت را فاش کرد.
کد خبر: ۹۳۵۳۰۷
تلفن مادرزن، سرنخ دستگیری مرد جنایتکار

به گزارش جام‌جم، متهم 28 ساله که مصطفی نام دارد، یکم بهمن سال 92 زنی جوان و دختر خردسال او را در خانه‌شان در خیابان زمزم به قتل رساند.

او برای صحنه‌سازی شیلنگ گاز را بریده بود تا مرگ آنها را گازگرفتگی نشان دهد و علاوه بر آن طلاهای زن جوان و گوشی تلفن همراه او را دزدیده و گریخته بود.

قاتل با گذشت 30 ماه از این جنایت با دستور سجاد منافی‌آذر، بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی شناسایی و دستگیر شد.

او ابتدا انگیزه‌اش از جنایت را سرقت عنوان کرد، اما دیروز در جلسه بازپرسی ادعای جدیدی را مطرح کرد.

این متهم در حاشیه جلسه بازپرسی در گفت‌وگو با جام‌جم به تشریح انگیزه‌اش از قتل پرداخت.

با زن جوان آشنا بودی؟

مقتول از اقوام زن عمویم بود و او را سال 91 در جشن عروسی دخترعمویم دیدم. در آن مراسم من آشپزی می‌کردم. او شماره‌ام را از اقوام گرفته بود تا هم از آشپزی‌ام تشکر و هم درباره نحوه پخت نوعی غذا، سوال کند. بعد از آن بود که ارتباطمان شکل گرفت و برای پخت غذا با من تماس می‌گرفت.

حتی زمانی که همراه شوهر و کودکش به تهران سفر کرد، با هم تلفنی حرف می‌زدیم. چند بار هم برای دیدن او به تهران رفتم. شب حادثه به خانه‌شان رفتم تا از او پول بگیرم. متوجه تماس‌های مشکوک به تلفنش شده و با هم درگیر شدیم. مزاحمی مدام به او زنگ می‌زد.بر سر این موضوع مشاجره‌مان بالا گرفت و با دستانم خفه‌اش کردم. بعد دخترش را خفه کرده و برای صحنه سازی شیلنگ گاز را بریدم.

بعد از فرار چه کردی؟

به خانه مادرزنم در مهرشهر کرج رفته و گوشی مقتول را به او دادم تا از آن استفاده کند. طلاهای زن جوان را هم حدود شش میلیون تومان فروختم.

در این 30 ماه، دچار عذاب وجدان نشدی؟

بارها دچار عذاب وجدان شدم، اما ترس مانع از این می‌شد که تسلیم شوم و حتی راز جنایت را فاش کنم.

بعد از جنایت پیگیر ماجرا بودی؟

بله. حتی روزنامه‌ها را می‌خواندم. زمانی که متوجه شدم اعلام شده مرگ مادر و کودک بر اثر گازگرفتگی است، خیالم آسوده شد، اما همچنان عذاب وجدان رهایم نمی‌کرد. از ترس در مراسم ختم او شرکت نکردم، اما هر دو سه هفته در میان بر سر مزار او و دخترش که در شهرستان بود، می‌رفتم و ساعت‌ها گریه می‌کردم. همانجا تصمیم می‌گرفتم خود را تسلیم کنم، اما دوباره از ترس منصرف می‌شدم.

چطور دستگیر شدی؟

زمانی که پلیس متوجه شد گوشی مقتول دست مادرزنم است و آن را از من تحویل گرفته، ماجرا لو رفت و من تحت تعقیب قرار گرفتم تا این‌که چند روز پیش در محل کارم دستگیر شدم.

بچه هم داری؟

بله. یک دختر خردسال و دختر دیگری که 25 روز قبل به دنیا آمد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۴
دست روزگار
-
۰۸:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۳۱
۰
۰
جالبه طرف خودش زن و بچه داشته ... اون بنده خدا هم شوهر .... بعد اومده تو زندگی یه مرد بیچاره از همه جا بی خبر ... تازه غیرتی هم میشده و به تماس هاش هم مشكوك !!!!!!! دارش بزنید این دزد ناموسو!!!!!!!!
Hasan
-
۱۴:۲۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۳
حالا شما شدی قاضی
بعدشم اون زن یكی از اقوام متهم بوده

اطلاعاتتو بیشتر كن بعد نظر بده
بهروزرجبی
-
۰۸:۵۸ - ۱۳۹۵/۰۵/۳۱
۰
۰
سلام.بازهم جشن ومراسم و نتیجه ارتباط نامشروع وغیراخلاقی.جای بسی تاسف است پس مسئولین ودستگاههای فرهنگی چه می كنند!! آیابهترنیست بجای دفاع ازبرگزاری چند كنسرت حاشیه داركه خواسته یاناخواسته باحضورمختلط وعدم رعایت موازین شرعی وارزشهای اجتماعی اجرا می شود وخودمی تواندزمینه سازمسائل و وقایعی مشابه این حادثه دلخراش گردد ویاحمایت غیرمستقیم ازبعضی سینما گران بی قید وبند وساختار شكن، فكری برای پیشگیری وكاهش اینگونه حوادث تاسفبار دركشور نمایند؟
بی طرف
-
۰۹:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۳۱
۰
۰
میگم لااقل میرفتی مزاحم رو میكشتی. عجب ادم نفهمیه. بخاطر این نفهمیش هم كه شده اعدامش كنید..

نیازمندی ها