رقابت های المپیک 2016 ریو حاوی نکات فراوانی برای عامه ورزش دوستان و به خصوص مسئولان دست اندرکار ورزشی است.
کد خبر: ۹۳۳۴۶۲
زیر پوست المپیک و واقعیت هایی درباره ورزش ایران

جام جم آنلاین – از زمان افتتاحیه بحث و جدل های فراوانی بر سر نفرات غیرورزشکار اعزامی به همراه کاروان ورزشکاران به وجود آمده است و پس از آن نتایج ضعیف برخی از ورزشکاران دیگر نیز حجم انتقادها را بالاتر برد. در رابطه با اتفاقات مربوط به المپیک چند نکته حائز اهمیت است.

1- برای مراسم افتتاحیه و برای تمام 207 کشوری که آنجا حضور داشتند جایگاهی ویژه را برای هر کشور در نظر می گیرند که اختصاص به بالاترین مقام های سیاسی و ورزشی مثل پادشاه ها، رییس جمهور و نخست وزیر کشورهای مختلف دارد. دکتر سجادی و همراهش صرفا برای حضور در افتتاحیه راهی برزیل شدند اما زمان پرواز آنها به سمت برزیل به گونه ای بود که پس از افتتاحیه وارد ریو شدند. این یعنی یک هزینه کاملا اشتباه و به هدر رفته و البته خالی بودن یکی از صندلی های مهم ایران در افتتاحیه.

2- هر ورزشکاری تحت هر شرایطی که سهمیه المپیک گرفته بدون اینکه تدارک خوبی برای او مهیا شود عازم المپیک شده است. بسیاری از ورزشکاران ایرانی شرکت کننده در این رقابت ها حتی یک مربی خوب نداشتند که شرایط آنها را ارزیابی کند. افراد فنی متعددی در آکادمی ملی المپیک هستند که پارامترهای جسمانی و روانی ورزشکاران را اندازه گیری می کنند تا ورزشکاران را از لحاظ مختلف ارزیابی کنند. تا مدتی قبل از المپیک ورزشکار باید آمادگی هشتاد درصد داشته باشد و در خود المپیک نیز به آمادگی بالای 95 درصد برسد. در دو و میدانی و شمشیربازی (به استثنای عابدینی) هیچ یک از ورزشکاران دراین سطح نبودند و دوچرخه سواری هم که فاجعه بود. به خاطر نمی آوریم که قادر میزبانی در 15 سال اخیر از پیست خارج شده و دچار مشکل شود. او تزلزل زیادی در کارش داشت.

3- افراد همراه فدراسیون ها که البته خود روسای فدراسیون را هم شامل می شود همراهان فنی نیستند و بیشتر در نقش توریست در المپیک و رقابت های جهانی ایفای نقش می کنند. این افراد همراه معمولا یک نقش را بر عهده می گیرند و آن هم اهدای دلارهایی است که به عنوان پاداش به بازیکنان و ورزشکاران برنده و قهرمان داده می شود و این همراهان به غیر از این نقش دیگری ندارند. این موضوع را نیز می توان مدیریت کرد و تعداد افراد اعزام شده را کاهش داد. به جای آن می توان از حضور دو روان شناس و متخصص ورزشی در کنار تیم استفاده کرد که حضور این افراد در کنار ورزشکار به خصوص ورزشکاران رشته های تیمی بسیار موثر خواهد بود. این خیلی بهتر است که به جای آن ده ها نفر را بدون شرح وظیفه همراه تیم به رقابت های مختلف برون مرزی اعزام کنیم.

4- مدیریت کلان وزارت ورزش نیز دچار مشکلات و تناقض هایی است که باید برای رفع آنها چاره جویی کرد. به یاد داریم که انتخاب وزیر ورزش برای دولت دکتر روحانی و مجلس نهم، چگونه چالش برانگیز شد و نفرات پیشنهادی یکی پس از دیگری رد شدند! حتی یکی دو گزینه، پیش از رفتن به صحن علنی از مخالفت مجلس، آگاه شدند و کنار کشیدند. با این وصف، یکی از عزیزانی که موفق به کسب رای اعتماد نشد و شخصی دیگر که پیش از رفتن به مجلس، کنار کشانده شد هم اینک در جایگاه معاونت وزیر قرار گرفته اند. استفاده از این دوستان، پیامدهایی داشته و دارد. هر دو شخصیت موردنظراز نظر سابقه ورزشی، خود را در جایگاهی برتر از وزیر محترم ورزش، می دانند و آشکار و پنهان، تمایل وزیر ورزش بودن و توانایی وزیر ورزش شدن را بروز می دهند. آنها هرگاه موفقیتی به دست آید خیلی سریع و بی درنگ برای مورد تقدیر واقع شدن به صحنه می آیند و زمان بروز اشکال و کاستی بسیار سریع و منطقی مسئولیت را به راس هرم وزارت نسبت می دهندو از پذیرش اشتباه خودداری می نمایند. به یاد بیاوریم ماجراهایی نظیر انتخابات فدراسیون فوتبال، بحث واگذاری پرسپولیس و استقلال،مشکلات مزمن بین دبیر کل فدراسیون فوتبال با کارلوس کی روش، و چندین سرفصل قابل بحث دیگر را...

5- پوشش رسانه ای صدا و سیما نیز با سایه روشن های بسیاری همراه است. از المپیک 2004 آتن تعداد افراد اعزامی در جایگاه مدیر، تهیه کننده، مجری و عوامل گروه تلویزیونی، افزایش عجیبی پیدا کرد و به تدریج اینگونه جا افتاد که حتماً پوشش المپیک به چنین کاروان بزرگی، نیازمند است...در صورتی که اگر منصفانه قضاوت کنیم و با شبکه های بزرگ اروپایی، حوزه خلیج فارس و شرق آسیا، مقایسه نماییم، ما چندین برابر این رسانه ها نیروی انسانی به المپیک می فرستیم و جدا از پخش زنده برخی رقابت ها و چند گزارش کوتاه و دارای تاریخ مصرف مشخص، دستاورد دیگری نداریم و این در حالی اتفاق می افتد که در رقابت های آسیایی و جهانی، تیم های مستند ساز دو تا چهار نفره خروجی بسیار بهتر و مفیدتری را به مخاطب تلویزیون، تقدیم کرده و می کنند.

6- «از صعود به دور بعد بازماند» ، «در مرحله مقدماتی حذف شد.» ، «به دور بعدی راه پیدا نکرد.»، «در عین شایستگی از رسیدن به فینال بازماند» و... این جمله هایی که در هفته نخست المپیک بارها و بارها ازسوی مجریان و گزارشگران برنامه های ورزشی گفته شد. اما به راستی چرا افزون بر نیمی از کاروان ورزشی ایران بدون امید و بدون انگیزه لازم برای قرار گرفتن در جمع برترین های رشته خودشان عازم برزیل شدند ؟ همه ما می دانیم حضور در رقابت های کسب سهمیه و گرفتن مجوز حضور در رشته های انفرادی شرط لازم برای حضور در المپیک است. اکتفا به گرفتن سهمیه برای ورزشکاران ما کافی نیست و قطعا باید پیش زمینه ها و تمهیدات ویژه ای اندیشیده می شد تا دست کم رکوردهای شخصی این ملی پوشان در رشته هایی مانند دوچرخه سواری، دوومیدانی ، قایقرانی و تیراندازی تکرار می شد. اکثر این ورزشکاران در رقابت های آسیایی ، جهانی و تورنمنت های بین المللی و در شرایطی که به المپیک نزدیک می شدیم نتایج درخشان و تحسین برانگیزی کسب کردند اما ساختار ورزش ما متشکل از مدیران ورزشی، مربیان ، باشگاه ها و همه افراد موثر در بدنه ورزش به گونه ای عمل کردند که ستاره های آسمان ورزش ایران در عرصه بزرگی مثل المپیک با درصدی از آمادگی خود شرکت کنند و کاستی های آشکاری داشته باشند. می دانیم که موفقیت های ورزشی با موفقیت های اقتصادی اجتماعی رابطه مستقیم دارد.
7- با مرور نتایج المپیک های گذشته و نیز رقابتهای امسال درمی یابیم که کشورهای توسعه یافته همچنان که برای بخش های اقتصادی و اجتماعی خود برنامه ریزی می کنند برای رسیدن به رده های برتر المپیک نیز برنامه ریزی ها و طراحی های ویژه ای دارند. در کشور ما نیز طی سال های پایانی دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد طرح جامع ورزش کشور با تلاش سازمان تربیت بدنی وقت و به کارگیری بیش از هفتصد کارشناس ورزشی طراحی و تدوین شد. اما با تغییر مدیریت ها این طرح بزرگ به سادگی کنار گذاشته شد و روند آزمون و خطا در همه رشته های ورزشی به جز یکی دو استثنا مانند والیبال ، تکواندو دوباره از سر گرفته شد. رقابت های امسال نیز به سرعت سپری خواهد شد. باز هم مثل همیشه تک مدال هایی در وزنه برداری، کشتی و تکواندو به دست خواهیم آورد. این مدال ها دستاویز خوبی برای مدیران ناکارآمدی است تا از عملکرد ضعیف خود دفاع کنند و کم کاری ها و بی توجهی ها در رشه های پرمدال و پایه مانند دوومیدانی، شنا، ژیمناستیک و ... را نادیده بگیرند. ای کاش برای یک بار که شده پس از پایان رقابت های المپیک ، دلسوزان و دلواپسان ورزش گرد هم آیند و یک بار برای همیشه به اوضاع نابسامان ورزش کشور پایان دهند و برای پرسش های همیشگی خبرنگاران و کارشناسان ورزشی پاسخی قانع کننده پیدا کنند، پرسش هایی مثل : «جایگاه دانش ورزشی و نقش دانشکده های تربیت بدنی در بدنه ورزش قهرمانی ما کجاست؟» ، «پشتوانه سازی، کشف و پرورش ورزشکاران در رده های سنی چگونه و با چه مکانیزم هایی در کشور ما برنامه ریزی و اجرا می شود؟» ، «نوع هزینه کرد فدراسیون ها و باشگاه های ورزشی کشور در مورد چند رشته خاص مانند فوتبال چقدر توجیه اقتصادی دارد و چقدر می تواند در ارتقا جایگاه آسیایی و جهانی ما موثر باشد؟»، «تفاوت دیدگاه ورزش کشور در دو بخش مردان و بانوان تا چه زمانی باید ادامه داشته باشد و راه برون رفت از محدودیت و مظلومیت ورزش بانوان کدام است؟» و بالاخره اینکه « خداحافظی الکساندر کارلین، آرسن فادزایف، یوردانف، جان اسمیت و....چگونه و به چه صورتی اتفاق می افتد و کشتی گیران تراز اول ما، مثل سوریان با چه شرایطی به پایان راه می رسند!؟»

مسلم سالاری / تهیه کننده برنامه های زنده و مستندهای ورزشی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
حسین قاسم پور
-
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۲۶
۰
۰
سلام،تجزیه و تحلیل خوبی بود اما لازم است آسیب شناسی شود و دلایل فنی،الزامات كار و تمهیدات قبل از اعزام،حین اعزام بررسی شود

نیازمندی ها