این آرزوی دور و دراز اما قصه امروز و دیروز نیست قصهای است که شروعش به سالها پیش برمیگردد، به روزگاری که انسانها دنبال رسیدن به حس خوبی از زندگیشان بودند حسی که رفتهرفته شادی نام گرفت؛ حتی اگر ندانیم اولین بار چه کسی در کجای تاریخ اسم این حس خوب را شادی گذاشت، بازهم نمیتوانیم منکر این قضیه شویم که شادی، عمری به درازای عمر بشر دارد؛ حسی که نمودش را میتوان در زوایای مختلف زندگی آدمها مشاهده کرد.
فرقی هم نمیکند این آدمها، انسانهای قرن چندم باشند و با چه فرهنگ و رسومی زندگی کرده باشند. با کمی جستوجو، رد پای شادی را میتوانید در گوشهای از زندگی آنها پیدا کنید؛ از برگزاری جشنهای مختلف با بهانههای کوچک و بزرگ گرفته تا ارتباط و نزدیکی با خدا؛ ارتباطی که رضایت از خویش، اولین دستاورد آن است و باعث شده فرهنگ غنی اسلام، جایگاه ویژهای به بحث شادی و نشاط اختصاص بدهد و در احادیث و روایات مختلف، مسلمانان را به شاد بودن توصیه کند. ناگفته پیداست، این توصیه وقتی آویزه گوش شود، همان احساس رضایتی را به در دل انسانها به وجود میآورد که همیشه در جستوجویش بودهاند.
نیازی فطری از ابتدای تولد
شادی یکی از مهمترین نیازهای روحی و روانی است که از همان لحظهای که نوزاد چشم به روی دنیا میگشاید، با او همراه میشود و همزمان با رشد او، رشد میکند. به این ترتیب، کمکم بهانههای انسان برای رسیدن به حس رضایت از زندگی متفاوت میشود. این جاست که انسانها به چند دسته تقسیم میشوند؛ عدهای شادی را با پول و رفاه اجتماعی برابر میبینند و بعضی آن را در موفقیت و پیشرفت جستوجو میکنند و برخی هم عبادت را رمز شادی میدانند. گروهی این حس خوب را در سلامت پیدا میکنند و عدهای در خوشگذرانی.
با این همه بهانه برای رسیدن به شادی، چندان عجیب نیست که دین کامل و جامعی همانند اسلام که توجهش به همه نیازهای فطری انسانها زبانزد خاص و عام است، به این مقوله هم جداگانه پرداخته باشد.
حجتالاسلام مسعود آذربایجانی، عضو هیات علمی گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه درباره اهمیت شادی در دین اسلام به جامجم میگوید: پیش از هرچیز باید توجه داشته باشیم که از نگاه اسلام، شادی و حزن هر دو از جانب خدا مورد تایید هستند. به عبارتی این دو حس در هرانسانی وجود دارد، منتهی انسان مومن کسی است که شادیهایش بیشتر ظهور و بروز داشته باشد و غم و اندوهش را در دل نگه دارد.
حجتالاسلام آذربایجانی تاکید میکند: به مسلمانان توصیه شده، همان قدر که شادیهایشان را بیشتر اظهار میکنند، بهتر است غم و اندوهشان پنهانی باشد.
شادی واقعی، موجب پیشرفت
شادی مورد نظر اسلام چه تعریفی میتواند داشته باشد؟ این استاد دانشگاه در پاسخ این سوال میگوید: شادی به دوشکل میتواند باشد؛ یک وقت این شادی به معنای سرخوشی و بیخیالی است که موجب غفلت انسان میشود و او را از هدف اصلی خلقتش یعنی رسیدن به کمال دور میکند و بین او و خالقش فاصله میاندازد که قاعدتا این نوع شادی در دین اسلام مورد تایید نیست و برعکس این رویه، شادیای که به انگیزهای برای رسیدن به نشاط و هیجان مثبت تبدیل شود و فعالیت و پویایی را بالا ببرد و موجب کمال و پیشرفت شود در اسلام مورد توجه قرارگرفته و حتی روشهای مختلفی هم برای رسیدن به این حس شادی و نشاط بیان شده است. برای مثال ورزش، ارتباط و گفتوگو با همسر و فرزندان، گفتوگو با دوستان، حضور در طبیعت و دیدن نعمتهای خدا، همه در مجموع فرح بخش و شادیآفرین است.
با این حال، اسلام برای شادی مراتبی در نظر گرفته است؛ حجتالاسلام آذربایجانی با اشاره به این موضوع میافزاید: بالاترین شادی در اسلام از لذت معنوی به دست میآید. مثل نیایش و راز و نیازی که انسان با خدا دارد. این ارتباط عمیق قلبی بین انسان و خداوند، باعث شاد شدن عمیق روحی و روانی او میشود. همچنان که در آیه شش سوره رعد آمده است: بگو: به فضل خدا و رحمت او شادمان شوند، زیرا این دو از هر چه میاندوزند، بهتر است.
زندگی ماشینی، شادی را بلعیده است
اهمیت این موضوع وقتی روشن میشود که ببینیم انسان امروز در هیاهوی زندگی ماشینی دست و پا میزند و زندگی ماشینی برای بلعیدن هرآنچه او داشته و دارد، دهان باز کرده است. به این ترتیب، کنترل بسیاری از احساسات به دست تکنولوژی افتاده است؛ تکنولوژیای که اضطراب و تنشهای مختلف فکری را برای او به وجود آورده و اگر رشته اتصال انسانها به عالم ماورا محکم نباشد، همه این اضطرابها باعث کاهش احساس شادی و رضایت میشود. از این نظر به تناسب نفوذ تکنولوژی در یک جامعه، احساس رضایت افراد این جامعه از زندگی و خود کاهش پیدا میکند.
دکتر مریم نجابتیان، مدیر گروه مشاوره وزارت ورزش و جوانان در این باره به جامجم میگوید: خیلی وقتها میبینیم، در کشورهای غربی و خیلی پیشرفته، با وجود این که از امکانات زیادی هم بهرهمند هستند و انواع آزادی و رفاه اجتماعی شامل حال شهروندانشان شده، باز هم مردم خیلی شاد نیستند و برعکس، میزان افسردگی در این جوامع بسیار بالاست. برای نمونه، در کشور سوئد درصد بالایی از مردمش احساس شادی ندارند. وقتی دلیل این موضوع بررسی میشود، به این نتیجه میرسیم که شادی احساسی نیست که صرفا از دلایل بیرونی سرچشمه بگیرد. بخش زیادی از این حس درونی است و به این برمیگردد که من به عنوان یک انسان چه اهدافی در زندگی دارم؟ چه پیشینهای دارم؟ انگیزههایم چیست؟ ارتباطم با خدا چگونه است؟ و... همه اینها تعیینکننده میزان احساس شادی در افراد یک جامعه است. وقتی انگیزههای درونی شکل گرفت و محکم شد، عوامل بیرونی تازه میتوانند وارد میدان شوند.
این روانشناس هشدار میدهد: نباید فراموش کنیم وقتی در یک جامعه، استفاده از ابزارهای مختلف تکنولوژی رواج پیدا میکند، این موضوع بسیاری چیزها را تحت تاثیر قرار میدهد. برای مثال استفاده فراوان مردم از شبکههای اجتماعی که این روزها حتی در جامعه ما رواج پیدا کرده، انسانها را در خود فرو رفتهتر و منزویتر کرده است و انسان در خود فرو رفته، بهانه کمتری برای شادبودن دارد. پس بهترین توصیه این است که حدتعادل در استفاده از تکنولوژی نگه داشته شود.
آمارهای غلط از شادی ایرانیها
دکتر نجابتیان با اشاره به شیوع یک پدیده عجیب در شبکههای اجتماعی میگوید: متاسفانه بارها مشاهده شده که اطلاعات و آمارهای نادرست بدون پایه علمی در این شبکهها انتشار پیدا میکند. برای مثال، پیامی در گروههای تلگرامی برای همه ارسال میشود که براساس تحقیقات پژوهشگران اروپایی، مردم ایران افسرده هستند و... توجه به این نکته ضرورت دارد که بدانیم، یک تحقیق درست و معتبر باید از طرف موسسه و نهادی معتبر و با نمونهگیری از دادههای داخلی انجام شود. در این صورت میتوان به نتایج تحقیقها استناد کرد درحالی که بیشتر این تحقیقها و پژوهشها، بدون دسترسی به جامعه آماری ایران انجام شده و بیاعتبار است. ما زمانی میتوانیم به نتایج یک تحقیق استناد کنیم که جامعیت داشته باشد، یعنی گروههای نمونه از شهرهای مختلف، در تیپهای مختلف و سنین مختلف انتخاب شوند، بعد براساس نتایج این نمونهگیریها، میتوان ادعا کرد میزان شادی در یک جامعه به چه اندازه است.
سامان گودرزی - جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد