این سریالها در مقاطع مختلف طرفداران بسیاری داشته و توانستهاند آنتن تلویزیون را به بهترین شکل ممکن پوشش دهند.
سعید آقاخانی
(کارگردان دزد و پلیس)
بازیگر جوانی که در مجموعه ساعت خوش کارش را آغاز کرد و در کارنامه خود سریالهای کمدی خوبی مانند زنبابا و دزد و پلیس را دارد.
آقاخانی البته در حوزه فیلمسازی هم فیلمی مثل لامپ صد را - که فیلمی کاملا جدی است - دارد و البته سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد برای خداحافظی طولانی ساخته فرزاد مؤتمن، اما به عقیده بسیاری از کارشناسان دزد و پلیس بهترین و محکمترین سریال اوست؛ سریالی کمدی ـ پلیسی که یک زوج جذاب (هومن برقنورد ـ بهنام تشکر) را دارد.
این سریال به دلیل استفاده از یک فیلمنامه خوب و دارای ساختار و استفاده از فضای کمدی در یک اثر پلیسی بسیار دیده شد و حتی میتوانست ادامه پیدا کند.
آقاخانی در این کار بهوضوح به بلوغ کارگردانی رسیده و توانسته قصه را درست و هیجانانگیز پیش ببرد.
البته بازیگرانی مثل شقایق دهقان، حمید لولایی و مرجانه گلچین کار خود را به بهترین نحو انجام دادهاند و در تکرار پخش هم تازگی اثر به چشم میخورد.
سعید آقاخانی از آن دسته مردان تلویزیونی است که در تمام سطوح و مراحل از بازیگر طنزهای آیتمی تا سریالهای سنگین بهعنوان بازیگر و کارگردان حضور داشته و اصولا مدیوم تلویزیون را خوب میشناسد.
امیر جعفری
(بازیگر چک برگشتی و چاردیواری)
جوان لاغراندام و قدبلند مجموعه بدون شرح با آن تکیهکلامهای مخصوص به خود حالا بازیگری توانا در سینما و تلویزیون است که اتفاقا هم در کمدی و جدی هم بازیهای خوبی از خود به یادگار گذاشته است.
مجموعههای چک برگشتی و چاردیواری دو کار مشترک او با سیروس مقدم است که چک برگشتی بهتازگی پخش مجدد شده و نشان میدهد او همانقدر که در نقشهای جدی با آن هیبت مردانه میتواند موفق باشد اتفاقا کمدین خوبی هم هست.
زوج او در چک برگشتی با هدایت هاشمی و در چاردیواری با سعید آقاخانی ترکیب جالبی ایجاد کرده و اتفاقا هر دوی این مجموعهها مورد نگاه و توجه مخاطبان قرار گرفت.
به دلیل خاستگاه تئاتری امیر جعفری و شاگردی استاد حمید سمندریان میتوان مطمئن بود از ایفای هر نقشی میتواند برآید کما این که کارنامه این چند سالهاش در تلویزیون و سینما مؤید همین نکته است.
محسن تنابنده
(نویسنده و بازیگر پایتخت 1 تا 4)
به نظر میرسد غافلگیری بزرگ تلویزیون در این سالها محسن تنابنده است؛ نویسندهای که به طور اتفاقی به عنوان بازیگر جلوی دوربین میرود و یکباره با چهار گانه پایتخت و روایت زندگی یک خانواده معمولی مازندرانی تمام رکوردهایی را در تلویزیون میشکند.
سریالی که او به عنوان نویسنده، بازیگر و بازیگردان مجموعه پایتخت نقش بسزایی در این اثر داشته است.
البته ترکیب او با سیروس مقدم که استاد سریالسازی در تلویزیون است باعث شده اولین مجموعه چند قسمتی موفق در تاریخ تلویزیون تولید شود که برخلاف آثار قبلی چند فصلی ناموفق، بیننده منتظر سری جدید پایتخت باشد و اخبار ساخت سری 5 از هماکنون بر سر زبانها باشد.
تنابنده در این چهار فصل با ترکیبی تقریبا ثابت از بازیگران درجه یک مانند علیرضا خمسه، ریما رامینفر، نسرین نصرتی، مهران احمدی و... یک زوج مکمل به نام ارسطو با بازی درخشان احمد مهرانفر در کنار خود دارد که بالغ بر 65 قسمت تاکنون و در چهار سال متوالی بهجرأت یکی از پرمخاطبترین سریالهای تلویزیون است.
البته تنابنده در سینما چهرهای کاملا متفاوت داشته و در مقام فیلمساز البته تجربه نهچندان موفق گینس را در کارنامه دارد و به عقیده نگارنده وی اصولا یک چهره تلویزیونی باهوش و حرفهای است تا یک چهره سینمایی (به استثنای دو بازی درخشان در هفت دقیقه تا پاییز و استشهادی برای خدا).
البته اولین شاخصه حرفهای او یعنی نویسندگی هنوز هم میتواند مورد توجه مجموعهسازان باشد تا تجربه درخشان پایتخت تکرار شود.
مهران مدیری
(کارگردان و بازیگر مرد هزار چهره)
بدون شک مشهورترین کمدین دو دهه اخیر تلویزیون مهران مدیری است که با ساعت خوش بسیاری از نیروهای کنونی کمدی و طنز را وارد عرصه حرفهای کرد.
مدیری از آیتمهای کمدی شروع و به پروژههای به نسبت سنگین تولیدی مانند شبهای برره رسید که در زمان خود تحول بسیاری در شیوههای برنامهسازی طنز به وجود آورد، اما مجموعه مرد هزار چهره به عقیده بسیاری بهترین یا حداقل یکی از بهترین کارهای اوست.
بازی خود مدیری در نقش اصلی بدون شک ماندگارترین بازی او در کنار شیرفرهاد برره است که هنوز در ذهن مخاطبان مانده و جالب اینجاست که بازپخش آن هم هنوز بسیار طرفدار دارد.
البته مدیری به دلیل سابقه تئاتر و حتی حضور در فیلمهای جدی مانند «دیدار» ساخته محمدرضا هنرمند یک کمدین تکوجهی نیست و اتفاقا در نقشهای جدی هم کار خود را به درستی انجام داده است.
شاید قسمت غمانگیز داستان او کوچ از تلویزیون و البته اقبال نهچندان مناسب مخاطب به نیمه دوم اثر اولش در شبکه نمایش خانگی و بقیه آثارش در این شبکه بود که البته با هوشمندی خیلی زود متوجه تفاوت فضای تلویزیون با دیگر فضاهای فرهنگی شده و به خانه اول خود بازگشت که حاصل آن «در حاشیه» یک بود که شجاعت طرح موضوع در آن ستایشبرانگیز است و قسمت دوم آن هم این شبها از شبکه سه سیما در حال پخش است.
مدیری بیشک یکی از سرمایههایی است که حاصل سرمایهگذاری 20 ساله تلویزیون بوده و واقعا حیف است به دلیل برخی اختلاف سلیقههای قابل حل، این سرمایهها از تلویزیون حتی به صورت مقطعی کوچ کنند.
رضا عطاران
(نویسنده، کارگردان و بازیگر خانه به دوش)
رضا عطاران ستاره بیرقیب و پولساز این روزهای سینما از همان تیم ساعت خوش معرفی شد که اولین جرقههای خلاقیت در کارگردانی هم با مجموعه تلویزیونی کوچه اقاقیا زده شد.
اما آن چیزی که عطاران را به شهرت زیادی رساند نوشتن، بازی و کارگردانی سریال خانه به دوش بود که داستان زندگی غمانگیز خانوادهای فقیر است که مرد خانواده به سودای کار در خارج از کشور تمام سرمایهاش را میبازد.
آقا ماشاالله با بازی درخشان حمید لولایی در این سریال آنقدر به دل مردم نشست که خود عطاران در چند سریال بعدی سعی کرد آن را تکرار کند، اما هرگز به جذابیت اولی اتفاق نیفتاد.
نکته قابل توجه اینکه عطاران هم مانند بقیه همقطارانش وقتی از تلویزیون کوچ کرد در مقام کارگردان توفیقی همانند تلویزیون پیدا نکرد و صرفا یک بازیگر کمدی درجه یک باقی ماند.
عطاران بدون شک یکی از نیروهای ساخته و پرداخته تلویزیون است که سینما با هوشمندی و به دلیل داشتن توانایی مالی وسیعتر جذب کرد و البته هنوز هم میتوان امیدوار بود کمدینهایی مانند او که اتفاقا مؤلف هم هستند به سراغ مجموعهسازی تلویزیونی بروند.
ذکر این نکته ضروری است که در چند سال میانی دهه 80 انتخاب اول تلویزیون برای سریالهای ماه مبارک رمضان، رضا عطاران بود و جای خالیاش این روزها در تلویزیون احساس میشود.
بازپخش سریالهای کمدی تلویزیون در این یکماهه اخیر چند نکته مهم را یادآوری میکند؛ اول اینکه تمام آثار درخشان این حوزه حاصل سرمایهگذاری و اطمینان تلویزیون به نسل جوان است.
اطمینان به آثاری همچون پایتخت، خانه به دوش و ساعت خوش که وقتی در مسیر درست اتفاق میافتد تا سالها نیروهایی زبده و حرفهای تربیت میکند.
دوم اینکه این نیروها حتی اگر به اوج شهرت در سینما هم برسند به دلیل تفاوت شیوهها و امکانات تولید در آن باز هم خاستگاه اولیهشان تلویزیون است و میتوان با وجود تفاوت شرایط مالی، آنها را در چرخه تولید تلویزیونی حفظ کرد.
اتفاقی که با هوشمندی و درایت فوقالعاده در مسابقه خنداننده برتر برنامه خندوانه اتفاق افتاد. سومین و آخرین نکته، هنگامی که یک مجموعه در شرایط مناسب به لحاظ متن و کارگردانی تولید شود با توجه به تعدد شبکهها و ساعتهای متفاوت پخش میتواند مورد استفاده مجدد و بازپخش قرار گیرد و بیشک استقبال از آن هم خوب و مثبت خواهد بود.
تلویزیون در این شرایط سخت مالی نیاز به برنامهریزی دقیق و جسارتآمیز نه برای تولید بلکه برای اطمینان و پرورش نسل جوان دارد تا بتواند سالها از آنها با قدرت مالی متناسب با خود استفاده کند.
این سرمایهگذاری به جای حوزههای غیرتولیدی میتواند در تولید و بهخصوص کمدی اتفاق بیفتد همان طور که پیش از این بوده و پنج ستاره بالا همگی شاگردان مکتب تلویزیون بودهاند.
بهرنگ ملکمحمدی
ضمیمه قاب کوچک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد