گفت و گو با محمد اعلمی عروسک ساز سینما و تلویزیون

برای عروسک هایم پارتی بازی می کنم

اینجا کاملا شبیه خانه یک هنرمند است. از نحوه چیدمان وسایل گرفته تا نقش و نگارهای مربوط به تابلوها. اما چیزی که بیشتر از همه به چشم می آید حضور پررنگ عروسک ها در این خانه است.
کد خبر: ۸۶۷۵۱۱
برای عروسک هایم پارتی بازی می کنم

به گزارش جام جم آنلاین ، جای جای این خانه پر از عروسک هایی است که برای کودکان، نوجوانان و حتی بزرگسالان خاطره سازی کردند. یک گوشه خانه عروسک معروف «چرا» نشسته است و یک گوشه دیگر «کپل» محبوب مدرسه موشها. «سنجد» را هم آن گوشه و کنار می توانید ببینید. اینجا پر از عروسک هایی است که حسابی مشهور هستند، حتی بیشتر از یک ستاره سینما و یا تلویزیون. آنها در خانه سازنده شان «محمد اعلمی» خوب جا خوش کرده اند. اعلمی پدر معنوی بسیاری از عروسک های مشهور تلویزیون ماست، عروسک سازی که با عشق و علاقه کماکان به کار خود ادامه می دهد و هر روز ایده جدیدی ارائه می دهد. محمد اعلمی که متولد سال 1347 در شهرری است در سال 67 وارد دانشگاه سینما و تئاتر در رشته تئاتر با گرایش بازیگری شد. سال 72 فارغ التحصیل شد و بلافاصله نیز با دعوت مرضیه برومند به طور جدی با سریال قصه های تا به تا کار خود را در زمینه کودکان و نوجوانان آغاز کرد. او در آن سریال محبوب دهه هفتاد طراح صحنه بود. پس از آن به صورت جدی وارد حرفه عروسک سازی، عروسک گردانی و کارگردانی کارهای عروسکی شد. او از سال 77 نیز در دانشگاه تدریس می کند. با این عروسک ساز مطرح گفت و گویی انجام داده اید که در ادامه می خوانید، گفت و گویی که بهمن منصوری کارگردان و عکاس بانی آن بود:

دقیقا چند سال است که وارد حرفه عروسک سازی شده اید؟

در واقع نخستین عروسکم را برای تلویزیون سال هفتاد ساختم. این عروسک «سبزک» نام داشت که برای برنامه ای به نام «اینور دیوار کیه».

چه چیزی باعث شد اصلا به حرفه عروسک سازی رو بیاورید؟

در کودکی و نوجوانی به مجسمه سازی خیلی علاقه داشتم. همیشه با گل و چوب کار می کردم. پدرم نجار بود و به همین دلیل چوب به وسیله بازی من تبدیل شده بود. با همین چوب ها برای خودم حجم سازی می کردم اما در دوره نوجوانی این موضوع به طور کلی از یادم رفت تا اینکه وارد دانشگاه شدم. سال دوم دانشگاه بودم که آقای امیری رییس وقت کانون پرورش فکری به من پیشنهاد داد رشته عروسک گردانی و عروسک سازی را تدریس کنم و من نیز به صورت امتحانی پذیرفتم. البته امیری برای من یک قیچی و یک اسفنج آورد و گفت اگر بتوانی از این حجم دربیاوری یعنی اینکه می توانی این کار را انجام بدهی. پس از اینکه کارم را انجام دادم بسیار مورد توجه قرار گرفت و این شد که کار تدریس را شروع کردم. همان زمینه ای شد که این کار را ادامه بدهم. از سال 69 بر اساس کار ذهنی و البته ذوقی که داشتم کار عروسک سازی را به صورت جدی تر آغاز کردم. پس از آن بود که کلاس های آکادمیک عروسک سازی را گذراندم. بعد از آن به مرحله ای رسیدم که با نگاه کردن به یک عروسک می توانستم به سرعت الگوسازی کنم.

عروسک سازانی همانند شما از حمایت خاصی برخوردار هستید؟

البته ما انجمنی تشکیل داده ایم به نام «نمایشگران عروسکی». وزارت ارشاد هم ما را حمایت می کند و بخشی از حق بیمه ما را می پردازد. عمده فعالیت من در تلویزیون بوده است اما از صدا و سیما هیچ حمایتی از من و سایر عروسک سازان صورت نگرفته است.

حرفه عروسک سازی بر روی زندگی شخصی شما نیز تاثیر گذار بوده است؟

شاید باورتان نشود ولی من بیش از هزار عروسک برای تلویزیون و سینما ساخته ام. چه برای شبکه های استان ها و چه برای برنامه هایی که خارج از کشور ساخته می شود. اوایل به این موضوع فقط به چشم حرفه نگاه می کردم چون بیشتر از هر چیز دیگری من را از لحاظ مالی تامین می کرد. در واقع اینقدر که عروسک سازی من را از لحاظ مالی تامین کرد کارگردانی و یا عروسک گردانی من را تامین نکرد. من اکنون که دیگر به میانسالی رسیده ام قدر حرفه ام را بیشتر می دانم. همچنان کار می کنم ولی انرژی که در جوانی داشتم قطعا اکنون ندارم. وقتی سن بالا می رود کیفیت کار و تجربه بالاتر می رود ولی سرعت پایین می آید. قبلا عروسکی را دو روزه می ساختم اما اکنون دو هفته ای یک کار را تمام می کنم. من قبلا عروسکی را حتی 24 ساعته تمام می کردم که برای خودش رکوردی بود اما الان واقعا نمی توانم. نه انرژی یاری می کند نه سوی چشمانم.عروسک سازی روی هم رفته حرفه جذابی است که البته چندان شناخته شده نیست و آکادمیک هم به شمار نمی رود. من در دانشگاه های هنرهای زیبا کارگاه عروسک گردانی تدریس می کنم که به کار با عروسک گردانی در تئاتر مربوط می شود نه تلویزیون. خود من در درس هایم عروسک گردانی در تلویزیون را هم گنجانده ام تا این هنر دست به دست بشود. سعی می کنم در این زمینه دانشجو پرورش بدهم.

تاثیر گذارترین و اصلا مشهورترین و محبوب ترین عروسکی که در تمام این سال ها ساخته اید کدام بوده است؟

از نظر عموم عروسک سنجد از همه محبوب تر و مشهورتر بوده است و بعد از آن عروسک «چرا» خیلی محبوب شد. «بستنی ها» برای شبکه یک و یا «در به درها» نیز از کارهای ماندگار دیگر بودند. اما کار مهم تر مربوط به «شهر موشها» بود. البته شهرموشها یک کار تمام تیمی محسوب می شود.

از این عروسک های شهرموشها کدام یک مشخصا کار شما بود؟

همانطور که گفتم این یک کار تمام تیمی بود و تقسیم کار شده بود. حجم سر کپل و یا کپلک را من درآوردم. دست و پای شخصیت ها کار فرد دیگری بود. من مخمل کارها را می چسباندم و رنگ و گریم با عروسک ساز دیگری بود. عمده حجم سرهای شخصیت ها با من و خانم محبوب بود. در هر حال همه ما روی عروسک ها کار کردیم ولی چون می دانستم عروسک گردان کپل خودم خواهم بود برای ساخت این عروسک مایه بیشتری گذاشتم. البته من برای عروسک هایم خیلی پارتی بازی می کردم. در واقع رفاقت به خرج می دادم.

عروسک هایی که می سازید سفارشی هستند و یا اینکه ایده و طراحی آن را هم خودتان می دهید؟

عمدتا ایده های خودم هستند. تقریبا 90 درصد طراحی ها کار خودم است. البته گاهی اوقات هم پیش می آید که تهیه کننده می گوید من طرح دارم و شما بر اساس همان عروسک را بسازید.

اصولا در ساخت عروسک از دیگران مشاوره هم می گیرید؟

گاهی اوقات این کار را انجام می دهم. مثلا برای عروسک «ببلی» که در برنامه عمو پورنگ از آن استفاده شد طراحی اش را به علی درخشی دادم و او هم بر اساس همان طراحی ساخت. همین علی درخشی نیز در برخی از کارها به من طرح و ایده داده است. دلم می خواست کارهایم تکراری نباشد بنابراین گاهی اوقات از او کمک می گرفتم. گاهی اوقات هم از احسان نصرتی که در شهر موشها کار استوری بورد را می زد مشاوره می گیرم. وقتی احساس می کنم کم آوردم و یا به دور تکرار افتادم از نصرتی می خواهم به من کمک کنم. در واقع او در نقش کاتالیزور برای من است. یک جایی باید متوقف شوم و با یک ذهنیت دیگر برگردم.

بر اساس شخصیت های عروسکی که می سازید و یا احیانا در ذهن دارید به این فکر کرده اید که یک فیلم مستقل با عروسک های خودتان بسازید و آن را هم کارگردانی کنید؟

بله. البته من تا امروز برنامه های تک دوربینی برای تلویزیون ساخته ام. عروسک های این کارها را شاگردانم خودم ساخته اند. عمده کارهایم تک دوربینی بوده اند و عمدتا برای شهرستان بوده اند. خیلی تمایل دارم برای سینما کار عروسکی بسازم و هر دو کار عروسک سازی و کارگردانی هم با خودم باشد. ایده هم دارم که باید آن را بنویسم. البته من نویسنده نیستم اما حداقل طرح آن را می توانم ارائه بدهم. به این راضی هستم که در شبکه نمایش خانگی توزیع شود. بر اساس شرایط اقتصادی کار عروسک سازی افول کرده و تهیه کننده ها کمتر ریسک می کنند. البته کاری مثل شهرموشها با اسپانسرهای قدرتمندی کار شد چرا که تضمین شده بود. همه اینها به دلیل عوامل قوی و عقبه بسیار درخشان آن بود. اما تهیه کننده های دیگر در رابطه با کاری که مشخص نیست عاقبت آن چه می شود ریسک نمی کنند. پروژه هایی می شناسم که نیمه تمام هستند.

تا به حال شده برای ساخت عروسکی بسیار زحمت بکشید اما در نهایت آن کار آنچنان که باید دیده نشود؟ یعنی به طور کلی آن عروسک در طول کار گم شود و به نوعی زحمات شما به هدر برود.

بله ، بارها این اتفاق افتاده و خیلی هم شده است که عروسکی ساخته ام و خودم ناراضی بوده ام و از ته دل آرزو کردم که تهیه کننده آن را به من برگرداند. وقتی از عروسکی خوشم بیاید قطعا بیننده هم آن را دوست خواهد داشت. عروسکی داشته ام که خیلی برایش زحمت کشیده بودم اما به دلیل عروسک گردانی بد و صداپیشگی ضعیف اصلا دیده نشده و به شهرت نرسیده است. در واقع عروسک به تنهایی چیزی نیست، این عروسک گردان و صدا پیشه است که آن را زنده می کند. مثال بارزش کلاه قرمزی است که با صداپیشه عالی به بهترین موقعیت رسید. یا عروسک چرا هم اصلا عروسک زیبایی نبود اما نوآوری ها و صداپیشگی خوب باعث شد محبوب شد. البته چرا کم آورد اما کلاه قرمزی کم نیاورد چون این برنامه اکیپ حرفه ای داشت. بسیاری اوقات ایرج طهماسب هوشمندی به خرج داد و توانست سال های سال نمودار برنامه اش را بالا نگه دارد. او با استفاده از نیروی خلاق جوان کارش را بالا کشید و در سطح مطلوبی نگه داشت.

پرداختن به عروسک ها در فیلم ها و سریال ها آن هم در حالی که در سینمای غرب عروسک دیگر محلی از اعراب ندارد فرمولی است که هنوز جواب می دهد؟

واقعا هم همین طور است. البته فیلمی مثل شهر موشها استثنا بود و شخصیت های عروسکی این فیلم بیشتر از سوپراستارهای سینما محبوب شدند.

عروسک ها در سینما وتلویزیون جایگاه خاصی دارند؟

می تواند جایگاه خیلی بهتر از این داشته باشد. جایگاه بالقوه دارند اما جایگاه بالفعل نه. ما فیلم های عروسکی خوبی مثل «الو الو من جوجو ام» ، «گلنار» ، «پاتال و آرزوهای کوچک» و... اما در سال های اخیر تنها کاری که در حوزه عروسک ساخته شد و مورد توجه قرار گرفت کار شهرموشها بود. ما می توانیم حرف های خیلی بیشتری برای گفتن داشته باشیم و پتانسیلش را هم داریم.

سینما و تلویزیون. کدام یک بستر مناسب تری برای برنامه های عروسکی هستند؟

قطعا تلویزیون. در هر صورت تلویزیون یک رسانه ملی است و همه چیز را پوشش می دهد. تلویویزن نردبان خوبی برای سینما است. تلویزیون می تواند به سینما ایده عروسکی بدهند.

عروسک ها بیشتر از این می توانند به سینما و تلویزیون رونق بدهند؟

ما برنامه ای داشتیم مثل خندوانه که بیننده های خودش را داشت. اما از زمانی که یک عروسک چندان زیبا به نام جناب خان به این برنامه آمد همه چیز تغییر کرد و بیننده های این برنامه به طرز شگفت انگیزی چند برابر شدند. دلیل آن هم یک صداپیشگی خوب و هماهنگی های خوب بود. این عروسک برنامه را به طور ناگهانی بالا کشید. عروسک خوب با فکر خوب و صدا پیشه خوب مثل بمب هر برنامه های را می ترکاند. عنصر عروسک بود که خندوانه را بالا کشید. عروسک ها همیشه پتانسیل لازم را برای جذب بیننده دارند. از عروسک اگر درست استفاده شود می توانند همیشه و همه جا جواب و نتیجه مثبت بدهند.

حالا از بین عروسک هایی که تا به امروز ساخته اید کدام یک را بیشتر دوست دارید؟

این سوال را خیلی ها از من می پرسند که سوال خیلی سختی است چون مثل این می ماند از یک پدر بپرسند کدام بچه ات را بیشتر از همه دوست داری. اما من از برخی عروسک هایم خاطرات بهتری دارم همانند عروسک سنجد و یا چرا. در شهر موش ها هم کپل و مشکی را هم دوست داشتند. با اینکه کار تیمی بود اما نسبت به این عروسک ها حق آب و گل دارم. برای شبکه جام جم هم عروسکی ساختم به نام حنا که واقعا دوست داشتنی بود. اصولا خیلی سخت است که بگویم کدام یک بیشتر دوست داشتنی هستند. وقتی عروسک را می سازم انگار متولد شده است. وقتی لباس تنش می کنی دیگر برایت جاودانه می شوند. آن لحظه واقعا احساس خاصی است.

حرف پایانی تان را می شنویم؟

این دیگر کلیشه شده است که بگوییم از مسئولان انتظار داریم اما امیدوارم کسانی که در رابطه با حوزه کودک و نوجوان و عروسک سازی در راس کار هستند قدر کار را بیشتر بدانند و تصمیم گیری های بهتری در اینبار داشته باشند.

هیلدا حسینی خواه / جام جم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها