یک روز از خواهر و برادری میگفتند که در جنگل گم شده بودند و روزی دیگر از مادربزرگی حرف میزدند که در یک شب بارانی پناهگاه حیوانات زیادی میشد. از آنجا که قصه و قصه شنیدن همیشه لذتبخش و همراه با حس زیبایی است، برنامههای متنوعی هم با محوریت قصه و قصهگویی در رادیو و تلویزیون تولید و پخش شده است و مخاطبان را برای دقایقی همراه خودشان کردهاند.
مسلما قصهگویی در رادیو نسبت به تلویزیون کار دشوارتری است، زیرا تنها ابزار رادیو، صداست و باید گویندگان چنین برنامههایی تلاش کنند هر قصهای را با توجه به فضای آن روایت کنند تا شنوندگان رادیو بتوانند با تک تک شخصیتهای قصه ارتباط خوبی برقرار کنند و هم اینکه فضای قصه را کاملا در ذهنشان تجسم کنند. کافی است که لحن و ادبیات گوینده متناسب با فضای قصه نباشد، آن وقت است هم برنامه تصنعی خواهد بود و هم اینکه شنونده را از دست خواهیم داد. در حال حاضر چند برنامه با محوریت قصه از رادیوهای ایران و تهران با عناوین قصه ظهر جمعه، شب بخیر کوچولو و کتاب شب پخش میشود.
صدای گرم
بهروز رضوی، گوینده برنامه کتاب شب است که هر شب از رادیو تهران پخش میشود. وی جزو گویندگانی است که نیاز به معرفی ندارد، چون شنوندگان رادیو و بینندگان تلویزیون سالهاست با صدای او زندگی کرده و قصههای شبانه او را گوش دادهاند. رضوی قصههایی با موضوعات گوناگون را در برنامه کتاب شب برای شنوندگان روایت میکند. او با توجه به ارتباط صمیمانهای که با مخاطبانش برقرار میکند و احترام زیادی که برای آنها قائل است، توانسته روز به روز بهمحبوبیتش بیفزاید.
40 سال تجربه
وی در پاسخ به این پرسش که شما سعی میکنید در اجرای هر کدام از قصهها با توجه به مضمون، لحن داستان و حتی ترجمه، حال و هوای خاصی به صدایتان بدهید؛ آیا قبل از خواندن قصه درباره لحن صدایتان فکر میکنید؟ به جامجم توضیح میدهد: واقعیت این است که این امر خیلی درونی در من اتفاق میافتد. نزدیک به 40 سال تجربه در زمینه گویندگی به من کمک میکند هر قصهای را آنگونه که نیاز است روایت کنم. من همیشه به همکاران جوان و تازه نفسی که به رسانه میآیند و در کلاسهایی که دارم به گویندگان تاکید میکنم اگر میخواهند موفق شوند، خودشان را به حس متن بسپارند.
این گوینده پیشکسوت ادامه میدهد: حس متن، گوینده را خیلی صحیح رهبری و هدایت میکند. برایتان مثالی میزنم؛ نثر هر نویسندهای با نثر نویسنده دیگر فرق دارد. بنابراین گوینده باید هرکدام از این نثرها را به شکلی متفاوت روایت کند. درواقع متن، گوینده را وادار میکند چگونه قصه را بخواند. هر نویسندهای با توجه به حال و هوا، عادت و سوابقی که دارد، نثری مخصوص به خود دارد و باید سعی کند خودش را با متن تطبیق بدهد. رضوی عنوان میکند: البته من آنقدر وقت ندارم بتوانم قبل از ضبط، داستان را مرور کنم و بخوانم تا لحنی متناسب با آن را انتخاب کنم. وقتی وارد استودیو میشوم، تهیهکننده و سردبیر متن را به دست من میدهند و من وارد استودیوی ضبط میشوم. گاهی پیش میآید هنگام خواندن متن تپق میزنم، اما این تپق به این دلیل است بعد از اینکه یک صفحه را میخوانم، احساس میکنم باید فاصلهگذاری کلمات را تغییر بدهم تا روایت قصه برای مخاطب دلنشینتر شود. در واقع فرصت اینکه بتوانم خیلی دقت کرده و لحن مناسب انتخاب کنم، نیست. وقتی خواندن یک متن را شروع میکنم، سعی دارم لحنم ساده باشد و بعد از خواندن یک یا دو صفحه دستم میآید حال و هوای قصه چگونه است و باید متن را چگونه بخوانم.
وی تاکید میکند: ضمن اینکه شنونده نباید گوینده را حس کند. ما جایی در گویندگی موفق هستیم که خودمان را حذف کنیم. اگر گوینده تواناییهای خودش را به رخ مخاطب بکشد، مزاحم درک سالم و بیواسطه مطلب میشود. بنابراین گوینده باید مواظب متن و نوع اجرای آن باشد؛ ضمن اینکه گوینده با تجربه میتواند با توجه به لحن ترجمه یک داستان ژاپنی را متفاوت از یک داستان آفریقایی اجرا کند.
گلچینی از بهترین قصه ها
شمسی فضلاللهی ـ که سالهاست گویندگی برنامه «قصه ظهر جمعه» را در رادیو ایران بهعهده دارد ـ در این باره میگوید: ما در این برنامه میکوشیم بهترین قصهها را گلچین و برای نوجوانان تعریف کنیم. هدف برنامهسازان قصه ظهر جمعه، پخش داستانهایی است که برای بچهها دلنشین باشد. گوینده در این باره نقش مهمی دارد، زیرا باید قصه را به گونهای تعریف کند که برای شنوندگان جذاب باشد. وی ادامه میدهد: وقتی گروه سازنده برنامه قصه ظهر جمعه به من پیشنهاد کرد گوینده آن باشم، فکر کردم خودم هم دوست دارم برای نوجوانان قصه تعریف کنم. به همین دلیل با کمال میل این پیشنهاد را پذیرفتم، چون همه عاشق قصه شنیدن هستند و از شنیدن آن لذت میبرند. امیدوارم ما هم بتوانیم با قصههای شنیدنی نهتنها نوجوانان، بلکه بزرگترها را هم سرگرم کنیم.
سرگردانی مخاطبان
محسن حکیم معانی، تهیهکنندگی برنامه «کتاب شب» را بهعهده دارد که هر شب ساعت 23 از رادیو تهران پخش میشود. در این برنامه بهروز رضوی قصههای ایرانی و خارجی بیشماری را با زبان شیوای خودش برای شنوندگان رادیو تعریف میکند.
این تهیهکننده معتقد است قصهگویی در رادیو کار بسیار دشواری است و با تلویزیون قابل مقایسه نیست. برنامهساز رادیو باید چند ویژگی را برای تولید چنین برنامههایی رعایت کند. در واقع قصههایی را باید انتخاب کند که برای شنوندگان شنیداری و قابل شنیدن باشد. انتخاب یک متن مناسب برای یک برنامه رادیویی اهمیت زیادی دارد؛ بنابراین ما با همین یک وسیله باید ارتباط خود را به شکل صحیح با مخاطب برقرار کنیم و در صورتی که این ارتباط درست برقرار نشود، حتما به مشکل برمیخوریم.
مجتبی گلستانی، نویسنده برنامههای قصهگویی در رادیو اعتقاد دارد از آنجا که رادیو، رسانه آوایی ـ شنیداری است، به همین دلیل نویسنده برنامهای با محوریت قصهگویی باید خصوصیات قصه را به گونهای بنویسد تا برای شنیده شدن از رادیو مناسب شود. بنابراین فرقی نمیکند نویسنده قصه ایرانی را میخواهد تبدیل به یک آوای شنیداری کند یا یک قصه خارجی. در واقع متن رادیویی باید صحیح نوشته شود.
این نویسنده عنوان میکند: در واقع قصه در رادیو مثل نوشتار آوایی است. گفتاری که مکتوب شده است؛ بنابراین نویسنده برنامه قصهگویی نباید از کلمات عجیب و غریب استفاده کند. بههیچوجه نباید از کلماتی در قصه بهره ببرد که گوش مخاطب با آن ناآشناست. البته به این نکته باید اشاره کنم که برخی قصهخوانی در رادیو میکنند تا قصهگویی و تفاوت این دو مثل نمایشنامهخوانی با اجراست. در واقع تعداد گویندگان حرفهای مثل بهروز رضوی که گویندگی برنامه «کتاب شب» را بهعهده دارد و خیلی روان قصهها را میخواند، کم داریم؛ زیرا به خطا برخی قصهخوانی میکنند. در واقع گویندگانی در این زمینه موفق هستند که تجربه کاری خوبی دراینباره داشته باشند.
زهره سربازی، تهیهکنندگی برنامه قصه ظهرجمعه را بهعهده دارد. وی معتقد است انتخاب قصه مناسب برای رادیو کار دشواری است، چون مردم دوست دارند شنونده صداهای گرم از رادیو باشند. به همین دلیل باید قصههایی برای پخش انتخاب کنیم که مردم آن را دوست داشته باشند و با آن همذاتپنداری کنند، زیرا ما در این رسانه برخلاف تلویزیون، تصویر نداریم و باید با صدا همه حس یک داستان را به مخاطب عرضه کنیم، بنابراین باید قصهها ساده باشد.
شناخت حسهای مختلف در داستانها
بهروز رضوی، درباره اینکه جوانان چطور میتوانند با تجربه اندکشان خودشان را به حس متن بسپارند؟ توضیح میدهد: گوینده خیلی باید به کارش تسلط داشته باشد تا بتواند از پس کار برآید. ابتدا در شروع کار گویندگی این اتفاق نمیافتد و حس گوینده نسبت به متنی که قرار است اجرا کند، زیاد نیست، چون تجربهای در گویندگی ندارد و هنوز حسهای مختلف داستانها را نمیشناسد، مگر اینکه قبلا خودش کتابخوان بوده و مطالعه داشته باشد طبیعی است گویندگان در شروع کار نمیتوانند خودشان را به دست متن بسپارند و این اتفاق عملی نیست، اما من و دیگر استادان و معلمان گویندگی به این مساله تاکید کرده و به آنها آموزشهای لازم را ارائه میکنیم تا بهتدریج به گویندگی قصه در حوزههای مختلف مسلط شوند و آن را یاد بگیرند.
فاطمه عودباشی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد