با اولین سرقت، «محسن قالپاق» شدم

اشاره: خودش می‌گوید دزد حرفه‌ای لوازم داخل خودروست و اولین بار وقتی 16 ساله بوده به جرم فروش باند سرقتی خودرو دستگیر شده است. محسن، معروف به محسن قالپاق، یکی از سارقان حرفه‌ای لوازم خودرو در شرق تهران است که برای سومین بار در 25سالگی به اتهام سرقت دستگیر شده است. گفت‌وگویی را با این سارق انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.
کد خبر: ۸۵۶۳۷۷

او در معرفی خود می‌گوید: محسن 25 ساله، ساکن یکی از محلات شرق تهران که به محله غربت معروف است.

چرا به تو محسن قالپاق می‌گویند؟

اشتباه خودم است اولین بار در 15 سالگی پول سیگار نداشتم، برای همین مجبور شدم قالپاق‌های یک پیکان را سرقت کنم که از آن زمان بچه‌محل‌ها به من محسن قالپاق می‌گویند.

در 15 سالگی سرقت کردی؟

بله. محله ما طوری است که در خلاف غوطه‌وری و اگر بتوانی درس بخوانی و دیپلم بگیری شاهکار کردی. من خودم تا دوم راهنمایی بیشتر درس نخواندم و از وقتی با دوستان ناباب رفت و آمدم شروع شد زندگی‌ام تغییر کرد.

سابقه داری؟

این سومین بار است که دستگیر می‌شوم. اولین بار در 16 سالگی یکی از سارقان محله باند ضبط سرقتی را به من داد که تحویل مالخر بدهم که همان موقع گشت کلانتری من را دستگیر کرد و چند ماهی بازداشت و زندانی بودم. بعد از آن چون سابقه‌دار شده بودم تصمیم گرفتم دست به سرقت بزنم.

چطور سرقت را یاد گرفتی؟

چندبار با یکی از بزرگان محل که دستی در سرقت داشت به سرقت رفتم و کار را از او یاد گرفتم. بعد از اولین بار که به زندان افتادم ریزه‌کاری‌های سرقت را از دیگر سارقان یاد گرفتم.

از سرقت‌ها چقدر پول به جیب می‌زنی؟

من آدم قانعی هستم. همین قدر که خرج خودم را دربیاورم برایم بس است و زیاد سرقت نمی‌کنم. اگر طمع کنی زود دستگیر می‌شوی. من در طول 9 سالی که سارق هستم تنها سه بار دستگیر شدم.

در کدام مناطق سرقت می‌کردی؟

بیشتر در شمال و غرب تهران سرقت انجام می‌دادم.

از چه خودروهایی سرقت می‌کردی؟

مدلش برایم فرقی نداشت. هر خودرویی را که ایمنی پایینی داشت شناسایی و در سه دقیقه ضبط و باندش را سرقت می‌کردم. خودروهایی که دزدگیر ندارند بهترین طعمه برای ماست.

واکنش خانواده‌ات بعد از دستگیری تو چیست؟

اولین بار که دستگیر شدم آنها خیلی ناراحت بودند و تلاش کردند به سمت درس و مدرسه برگردم، اما دوستان ناباب اجازه ندادند و دور مرا گرفتند و همیشه افراد ناباب در قهوه‌خانه و سرقت همراهم بودند. خانواده‌ام دیگر برایشان عادی شده است و بنده‌های خدا نمی‌توانند کاری کنند.

نمی خواهی از سرقت دست بکشی؟

خودم هم خسته شده‌ام. تا کی به زندان بروم و چند ماهی آنجا باشم و بعد با اعلام رضایت شکات به خانه برگردم. من وقتی دوستانم را کنار بگذارم مطمئن باشید انسان خوبی برای جامعه می‌شوم و دیگر محسن قالپاق نیستم. دلم می‌خواهد یک کار خوب داشته باشم تا مجبور نباشم برای گذران زندگی به سمت سرقت بروم.

حرف آخر....

بالاخره قبل از 30 سالگی به زندگی برمی‌گردم و پس از پیدا کردن کار خوب ازدواج می‌کنم و سرم را با زندگی گرم می‌کنم تا دیگر به سمت سرقت نروم. امیدوارم خانواده‌ام من را ببخشند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها