
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش جام جم سیما ،علیزاده کار خود را در زمینه انیمیشن از سال 76 و با انیماتوری در سریال انیمیشن «خداوند لکلکها را دوست دارد» و بعدتر انیمیشن «نقاشی و حرکت» آغاز کرده و حاصل سالها فعالیت او در این عرصه، حضور در ساخت فیلمها و سریال متعدد در مقام کارگردان، انیماتور، طراح و. . . است
که ازجمله این کارها میتوان به کارگردانی مجموعه انیمیشن شهر نشانهها، ساخت فیلم کوتاه «چرا مگس را نباید کشت!» ساخت مجموعه انیمیشن «به خدا تعظیم میکنم»، «آموزش الفبا»، «تناسخ» و... اشاره کرد.
گفتنی است فیلمهای کوتاه انیمیشنی فرهاد علیزاده با نامهای «نامیرا» و «آن کس که مادر است» جزو تولیدات فاخر تلویزیون بود که در زمان خود در دهه 80 جوایز متعددی را به خود اختصاص داد. با این هنرمند جوان درباره انیمیشن و فعالیتهایش به گفتوگو نشستیم.
چه چیزی باعث شد قدم در راه ساخت انیمیشن بگذارید؟
من فعالیت فیلمسازی را از انجمن سینمای جوانان اردبیل آغاز کردم. تجربههای کوچک، اما بسیار جذاب ساخت انیمیشن 8 میلیمتری که در نوع خودش به دلیل امکانات آن دوران کار بسیار سختی بود و در بسیاری از موارد به نتیجه مطلوب ختم نمیشد.
قبل از آنکه فیلمسازی کوتاه را تجربه کنم، سالها به صورت مستمر مشغول طراحی و نقاشی بودم، انیمیشن حاصل این دو فعالیت در کنار هم بود.
سال 75 در رشته گرافیک مشغول به تحصیل شدم، این اتفاق، آغازی برای آشنایی من با محیط حرفهای کار و استفاده از تجربه طراحی در ساخت انیمیشن شد.
کامپیوتر در ایران چند سالی بود که وارد مرحله تولید انیمیشن شده و روند تولید را بهکلی دگرگون کرده بود.
نرمافزارهای کامپیوتری بخشی از روند پرهزینه ساخت انیمیشن را ـ که عمدتا وابسته به ارگانهای دولتی بود ـ حذف کرده بود.
از این رو سادهتر از گذشته میشد تجربههای انیمیشنی داشت. برای من هم در آن دوران، شرایطی ایجاد شد تا بتوانم بهصورت مستقل، تجربه ساخت فیلم کوتاه انیمیشن را داشته باشم و تاکنون ادامه دهم.
تعریف شما از انیمیشن چیست؟ آیا انیمیشن هنر خاصی است؟ به لحاظ مخاطب کجا قرار میگیرد؟ مخاطب عام دارد یا خاص؟
تعریف مسلم و رسمی ناممکن است. همانطور که در مورد رسانههای جدید این کار ممکن نیست، انیمیشن و سینما نیز در حال عبور از مرزهای دقیق گذشته هستند.
حتی تعاریف متأخر هم دیگر کاربرد زیادی ندارند و زمانه پذیرش عدم قطعیتها و بازتعریفهای هرساله و حتی هر روزه است.
انیمیشن در حال حاضر یکی از مهمترین هنرهای بینارشتهای است و از مرز تعریف متعارف خود بهعنوان شاخهای از هنر مادر یعنی سینما عبور کرده است و در طیف گستردهای از حوزههای رسانهای و بیرون از جریان سینما نقش بازی میکند که همه بخش مهمی از فرهنگ بصری معاصر است.
برای مدت طولانی انیمیشن را هنری واقعی قلمداد نمیکردند و در پژوهشهای هنری هم جدی گرفته نمیشد به این دلیل که آن را رسانهای عامهپسند و صرفا برای تبلیغات یا سرگرمی صرف کودکان تلقی میکردند.
در دهههای اخیر، این سوءتفاهم رفع و انیمیشن بهعنوان فرم قطعی هنری پذیرفته شده است.
آن چیزی که انیمیشن را بیشتر از هر فرم هنری دیگری برای مخاطب عام جذاب میکند ذات سرگرمکننده آن است. این رسانه به دلیل استفاده از تکنولوژیهای نوین دوران خود همواره جذابیتی عام داشته است.
این سطح از توجه به این رسانه حتی زمانی که اولین ابزارها و بعد از آن فیلمهای انیمیشنی ساخته شد، وجود داشته است.
همین موضوع هم انیمیشن را نزد منتقدان به اشتباه به سطح نازل صرف سرگرمکنندگی تقلیل داد.
در حالی که حتی آثار تجربی و پیشرو و فیلمهای انیمیشنی انتزاعی و مستقل به دلیل جذابیتهای بصری ذاتی خود و استفاده از ابزارهای تکنولوژیک هر دوره از تاریخ معاصر همواره مورد توجه هر دو طیف مخاطبان عام یا خاص قرار داشته است.
شما بهعنوان کسی که بارها در مسابقات و جشنوارههای گوناگون برنده جوایز متعدد شدهاید، فکر میکنید این جوایز چقدر در ادامه کار شما تأثیر داشته است؟
جشنوارههای فیلم اصلیترین محل ارائه آثار کوتاه است، زیرا مخاطب تخصصی دارد، در نتیجه قضاوتش را در مورد اثر مهم میکند.
طبیعی است که جایزه مؤثر بوده است، اما نه به این معنا که تأثیر ذاتی در نگاه من به مقوله هنر و تولید اثر هنری داشته باشد.
این تأثیر همواره مقطعی و در لحظه است و بعد از آن همان روند شخصی هنرمند در برخورد با اثر بعدیاش حاکم میشود.
جشنوارههای بسیاری هم بودهاند که انتظار داشتم جایزهای بگیرم، اما محقق نشده است، در این موارد هم دلسردی لحظهای بر من حاکم بوده، ولی همانطور که هنگام جایزه گرفتن برای مدت کوتاهی در اتمسفر شوق جایزه هستی در مورد دوم هم برای مدت کوتاهی ناراحت میشوی.
همه اینها در همان چند روز قبل و بعد جشنواره اتفاق میافتد و بعد باید سراغ کار بعدی بروی که به اعتقاد من باید دور از حاشیههای پر سر و صدای رسانهای رخ دهد.
از کارهایتان بگویید.
انیمیشنهای کوتاهم را یکنفره میسازم. شاید این با ذات انیمیشن که به نظر کاری گروهی است در تضاد باشد، اما این وسواسی است که من به آن دچار هستم.
ویژگی مهم یکنفره بودن کار، شخصی شدن آن است. همانند یک تابلوی نقاشی با انیمیشن برخورد میکنم و از لحظه شروع تا انتهای کار و ارائه اثر، مقید به هیچ چارچوبی نیستم.
در لحظه در مورد هر بخشی از کار که اراده کنم تصمیم میگیرم و تغییر ایجاد میکنم. باید اعتراف کنم که فرم بصری اهمیت بیشتری برای من دارد.
در بسیاری از موارد تنها با یک تصویر که جذابیت بالایی برای من دارد شروع میکنم شاید در ادامه بتوانم برای آن داستانی هم دستوپا کنم. این روندی است که در مورد آخرین انیمیشن کوتاهم «چرا مگس را نباید کشت» هم اتفاق افتاد.
همهچیز از تصویر جذاب مزاحمت یک مگس سمج آغاز شد، کمکم صحنههای متعدد به آن اضافه شد تا داستانش شکل گرفت. این کار را به دلیل فرم بصری و ریتم درونی فیلم و ارجاعات داخل متن آن دوست دارم.
ساخت انیمیشن در ایران چه مشکلی دارد؟
وقتی در مورد مشکل ساخت انیمیشن در ایران صحبت میشود معمولا منظور تولیدات تلویزیونی و شاید تولید چند کار سینمایی باشد که در چند سال اخیر بهشدت دچار رکود شده است.
اکثر کارها هم در گذشته ناتمام رها شده یا فقط به مرحله ساخت یک دموی زیبای چند دقیقهای محدود بودهاند. بهویژه بخش تولیدات تلویزیونی که بهشدت وابسته به ارگانهای دولتی است و سرمایهگذار خصوصی هم ندارد.
زمانی که این ارگانها بنا به دلایلی که مهمترین آن نبود بودجه فرهنگی است، تصمیم به تولید نگیرند خیل عظیم فعالان این حوزه هم منابعی برای ادامه کار پیدا نمیکنند.
اما این تنها بخشی از این ماجراست و باید مشکلات موجود در حوزه فنی و دانش زیباییشناسی را هم به آن افزود. به نظر من فیلمهای کوتاه انیمیشن توانستهاند با اتکا به خلاقیتهای شخصی هنرمندان این حوزه با این مشکلات کنار بیایند و شگفتیساز شوند.
یکی از موضوعاتی که این روزها دستمایه ساخت انیمیشنها قرار میگیرد، مسائل تاریخی، دینی و ادبی است، با وجود این تاکنون کاری در خور توجه در این حیطه ساخته نشده است.به نظر شما چرا آثاری که در قالب انیمیشن ساخته میشود بعضا در پرداختن به چنین سوژههایی ناموفق بوده و هنوز که هنوز است ما فاصله زیادی با انیمیشنهای دنیا داریم؟
کارهایی که در این حوزه ساخته میشوند بخش عمدهای از تولیدات تلویزیونی را تغذیه میکنند. چهبسا که مشکل مالی هم برای تولید نداشتهاند، اما همانطور که گفتید ناموفق بودهاند.
سینما در شکل تولید انبوه آن، هنر و صنعت است. اقتصاد انیمیشن که رکن اصلی صنعتی شدن آن است هیچگاه در ایران درست عمل نکرده است.
انیمیشن هیچگاه صنعتی نشده است و مدیران آنهم نگاهی اینگونه به آن نداشتهاند؛ اما گذشته از مشکلات اقتصاد انیمیشن انتخاب موضوع و پرداخت آن نیز مهم است.
بهعنوان مثال بسیاری تصور میکنند داستانهای ادبیات کهن را میشود همینطور بیواسطه تبدیل به انیمیشن کرد و مخاطب کودک در ایران و جهان برای آن سر و دست میشکنند در حالی که اینگونه نیست.
این داستانها برای انیمیشن شدن بهمنظور مخاطب امروزیاش باید صیقل بخورد و تغییرات عمدهای در آن رخ دهد.
چقدر شبکههای اجتماعی در معرفی انیمیشن و انیمیشنسازان ایرانی نقش دارند؟
خیلی زیاد. میتوانم بگویم در حال حاضر مهمترین رسانه است. نهتنها به دلیل ماهیت خبررسانی آن که ما را مطلع میکند از آنچه در حال رخ دادن است، بلکه به دلیل ذات خود رسانه که قابلیت تعامل بسیار بالایی دارد و هنرمند را ترغیب میکند تا مستقیم برای پخش اثرش از این رسانهها اقدام کند.
مهمتر اینکه گستره مخاطبان اثرش سرتاسر جهان است. دیگر منتظر شروع یک جشنواره و شانس حضور در آن یا پخش شدن کارش از تلویزیون نیست.
مهمترین هدفی که در زندگی دنبال میکنید چیست؟
زندگی کردن مهمترین هدفم در زندگی است، نمیخواهم بگویم میخواهم انیمیشن بسازم، چون این کار را میکنم، میخواهم کاری را بسازم که دوست دارم، این کار سخت است و برای آن
تلاش میکنم.
از کارهای آیندهتان بگویید.
فیلمنامه کوتاهی در مورد مصائب جنگ برای کودکان دارم. فانتزی تلخ و شیرینی که آمیخته از فضای خشن جنگ و ذهنیت تجسم یافته کودکی چهارساله در رویارویی با آن است. در حال طراحی برای این کار هستم.
اعظم حسنتقی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: