در ایران اغلب شاغلان بین ساعات 8 تا 16 در محل کار خود حاضر هستند و زمان فراغت آنها برای انجام کارهای فوقالعاده بین ساعت 16تا 22 است.
این در حالی است که بخشهای مورد تقاضای مردم در سطوح دولتی و خصوصی به جای فعال بودن در ساعت دوم به طور موازی با شاغلان کار میکنند و این به تراکم و ازدحام کاری میانجامد.
برای مثال بخشهای خدماتی و فنی برای مراجعه به منزل شهروندان باید سرویسدهی فعالتری در ساعات بعد از ساعات رسمی کار در ادارات داشته باشند در حالی که اینچنین نیست.
موزهها باید در ساعات غیر اداری درهای خود را به روی شهروندان باز نگه دارند، در حالی که چنین نیست و همین مساله باعث خلوتی موزهها شده و این برخلاف نظر عدهای ربطی به کاهش علایق فرهنگی و هنری ایرانیان ندارد بلکه مشکل در سوء برنامهریزی و مدیریت غیرتحولی است.
حتی ادارات دولتی که ارباب رجوع دارند در شهرهای بزرگ باید باجههای فوقالعاده برای ارائه خدمات در خارج از ساعات اداری داشته باشند که چنین نیست.
در حالی که شهرهای بزرگ نیمه دوم سال از ترافیک سنگین صبحگاهی از ساعت 7 تا 9 رنج میبرند، اما همچنان ساعت کار مدارس و دانشگاهها و ادارات و دیگر نهادها همگی در همین بازه زمانی است. در حالی که میتوان با توزیع زمان شروع کار این نهادها از ترافیک و تراکم کاری در این ساعات کاست.
نتیجه این که این همه تغییر و نیاز و ازدحام و تراکم ایجاد شده، اما هیچ تدبیر متناسبی اتخاذ نشده است و با یک بارش ساده در هفته گذشته در روزهای یکشنبه و دوشنبه یکی از بیسابقهترین ترافیکهای تهران رقم خورد و تکرار آن دور از ذهن نیست.
این مثالها و دیگر مصداقها نشان میدهد در برنامهریزی کشوری با وجود تغییرات گستردهای که در زندگی شهروندان و نیازها و درخواست خدمات آنها ایجاد شده درب مدیریت خدمات در اغلب بخشها به همان پاشنه 80 سال قبل میچرخد و از این رو با وجود پیشرفتهای حوزه فناوری نوعی نارضایتی پنهان از ارائه خدمات بخشهای خصوصی و دولتی در مردم وجود دارد و این نارضایتی با تغییر و تطور دولتها و مجالس همچنان ادامه دارد زیرا تدبیر لازم متناسب با تغییرات اتخاذ نگردیده و شیوه و نحوه ارائه خدمات به مردم در اغلب بخشها روزآمد نشده است.
البته بخشهایی در کشور در سالهای اخیر اعم از خصوصی و دولتی توانستهاند تدابیری اتخاذ کنند که با استقبال مردم مواجه شده است مانند بانکداری الکترونیکی و تجارت الکترونیکی که با اقتضائات و سبک زندگی جدید مردم سازگار است.
رادیو و تلویزیون نیز در سالهای اخیر مبتنی بر همین تدبیرات به 24 ساعته کردن شبکهها و تکرار چند باره برنامههای پربیننده خود روی آورده و با رضایت مخاطبان نیز مواجه شده است، اما در بسیاری از بخشها این خلأ به شکل محسوس و حتی آزاردهندهای مغفول واقع شده و نیازمند ورود جدی و هدفمند دولت و دستگاههای اجرایی است.
برای مثال شهرهای بزرگ مانند تهران با توجه به تراکم بالای جمعیتی و تمرکز ارائه خدماتی نیازمند زیست و حیات شبانه با رعایت همه الزامات فرهنگی و امنیتی آن هستند و تجارب دیگر کشورها نیز نشان میدهد یکی از راههای برون رفت از مشکلات معضلگونهای مانند ترافیک و آلودگی هوا و... چنین رهیافتهایی است که امید است در دستور کار مسئولان ذیربط قرار گیرد.
دکتر امیر دبیری مهر - استاد دانشگاه / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد