با محمود پاک‌نیت و نقشش در سریال شب دهم

سرگردی که شمر ظهر عاشورا شد

محمود پاک‌نیت نقش‌های ماندگار کم ندارد؛ حسام‌بیگ «روزی روزگاری»، بهادرمیرزای «خانه‌ای در تاریکی» و البته سرگرد مبرز «شب دهم».
کد خبر: ۸۴۸۶۶۲
سرگردی که شمر ظهر عاشورا شد

به گزارش جام جم سیما، پاک نیت در نقش یک سرگرد شهربانی باهوش و در عین حال جاه‌طلب و بی‌رحم سنگ‌تمام گذاشته و به خوبی از پس ایفای آن برآمده است. سرگرد مبرز شاید یکی از پخته‌ترین شخصیت‌های منفی باشد که تا به امروز آثار نمایشی تلویزیونی به خود دیده‌‌ است. سریال شب دهم حسن فتحی و شخصیت‌هایش همچنان دیدنی هستند و ارزش تماشای چندباره را دارند.

از حضورتان در سریال شب دهم بگویید و نقش سرگرد مبرز. از همان ابتدا قرار بود این نقش را بازی کنید؟

حسن فتحی این سریال را پس از مجموعه «روشن‌تر از خاموشی» کار کرد، اما به خاطر تقارن با محرم، زودتر روی آنتن رفت. از همان ابتدا قرار بود نقش سرگرد مبرز را بازی کنم. زمانی که فیلمنامه را خواندم حس خیلی خوبی داشتم.

شخصیت سرگرد مبرز شاید یکی از بدمن‌های خاکستری خوب پرداخت شده تاریخ سریال‌سازی در تلویزیون باشد.

بله، اما این شخصیت رفته رفته رو به تیرگی گذاشت. او ابتدا مرد قانون بود و در انتها به یک قاتل و جنایتکار تبدیل شد.

این شخصیت در عین حال خیلی هم باهوش بود. چطور به این شخصیت با این مختصات و ویژگی‌ها رسیدید؟

سرگرد مبرز در وهله اول از دل فیلمنامه فتحی بیرون آمده بود. من به عنوان بازیگر قرار بود آن را پررنگ کنم و جان ببخشم. سرگرد مبرز یک شخصیت خاص چندگانه داشت. او در پایان رو به سیاهی و تباهی گذاشت؛ تا جایی‌که شد شمر ظهر روز عاشورا. در نهایت هم به دست شبیه‌خوان امام حسین به قتل رسید.

انگیزه او از این همه جنایت چه می‌توانست باشد؟ عشق به یک پیردختر قجری یا حب مال و جاه و مقام، انگیزه لازم برای چنین کشتاری بود؟

انگیزه واقعی او انتقام بود. خودش در سکانس‌هایی توضیح می‌دهد که مادرم برای اشراف قجری رختشویی می‌کرده و الان زمان انتقام است. او تصور می‌کرد اگر با دختر قجری ازدواج کند از همه ایل و تبار قاجار انتقام خواهد گرفت. حس انتقام به او انگیزه می‌دهد و جنایات او هم از همین نقطه آغاز می‌شود. از آنجایی که به خاطر شم پلیسی‌اش انسان زیرک و مکاری هم هست نقشه می‌ریزد و اتفاقا کارهایش را هم به خوبی و از روی برنامه پیش می‌برد تا می‌رسد به ظهر عاشورا که دستش رو شده و کشته می‌شود.

در کارهای تاریخی زیادی حضور داشته‌اید. این بر حسب اتفاق بوده یا به علایق‌تان بازمی‌گردد؟

من تاریخ را دوست دارم. تاریخ از گذشته‌ها برای آیندگان می‌گوید و باید از آن درس گرفت. متاسفانه نسل جدید و امروزی آن‌چنان که باید و شاید به تاریخ و گذشته‌اش اهمیت و بها نمی‌دهد. اگر بتوانیم تاریخ را به تصویر بکشیم شاید بتوانیم آنها را جذب و علاقه‌مند به پیشینه کشور کنیم.

بهادر میرزا یک شخصیت منفی بود اما نه به اندازه شاهزاده بهادرمیرزای سریال خانه‌ای در تاریکی.

اعتقاد دارم که ‌اگر بازیگر بتواند یک شخصیت را هر چقدر هم که منفی باشد به خوبی به تصویر بکشد و مورد توجه و اقبال مخاطب واقع شود، در کار خود موفق بوده است. اگر نفرت بیننده به یک شخصیت منفی برانگیخته شود، بازیگر در جان‌آفرینی نقش توفیق داشته است. بهادرمیرزا همان نفرتی را که سرگرد مبرز به قاجارها داشت به خانواده و اقوام خود احساس می‌کرد.

نگران نیستید که در قالب شخصیت‌های منفی کلیشه شوید؟

نه، سعی می‌کنم این شخصیت‌ها شبیه به هم نشود. البته چند نقش منفی بیشتر بازی نکردم. اغلب نقش‌هایم مثبت بوده است. البته خودم شخصیت‌های خاکستری متمایل به سیاه را دوست دارم. این شخصیت‌ها جای کار بیشتری دارند. تک‌بعدی نیستند. دست نویسنده هم در پرداخت این شخصیت‌ها باز است. همیشه از خدا شاکر بوده‌ام که حسن فتحی نقش سرگرد مبرز سریالش را به من پیشنهاد داد.

در سکانس پایانی سریال و در یک بازسازی از روز عاشورا، سرگرد مبرز در لشکر اشقیا قرار می‌گیرد و پس از کشتن حیدر و یاور به قتل می‌رسد. چقدر روی این سکانس کار شده بود؟

برای سکانس پایانی سریال زمان و انرژی زیادی صرف شد. فتحی روی این سکانس خیلی حساس بود. اصرار داشت که حتما نتیجه کار اشک تماشاگر را دربیاورد. می‌خواست گریه ظهر عاشورا را از مخاطبانش بگیرد. همه تلاش کردیم که سکانس پایانی همانی شود که او می‌خواهد. این خواسته خودمان هم بود. در این میان، سرگرد مبرز به خاطر نفسانیاتش و نه به دلیل اجرای قانون در لشکر اشقیا قرار می‌گرفت. یاور و حیدر هر دو عاشق بودند، اما عشق‌های زمینی خود را فراموش کردند و جانشان را بر سر آرمان‌هایشان گذاشتند.

محسن محمدی

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها