هرکس شهر محل زندگی‌اش را بهتر از دیگران می‌شناسد. هرچند این قانون استثنا هم دارد، چه بسا گردشگران ایرانگردی که محل زندگیمان را بهتر از ما می‌شناسند و آشنایی بیشتری با جذابیت‌های طبیعی و گردشگری‌اش دارند و حتی گردشگران خارجی از کشورهای دیگر که به قصد دیدن ایران این راه طولانی را طی می‌کنند و به همین دلیل از تماشای کوچک‌ترین نقاط جذاب شهرها نخواهند گذشت.
کد خبر: ۸۴۵۶۹۸

اگر از هریک از ما درباره شهرمان سوال شود، اطلاعات تجربی بسیار خوبی را دراختیار سوال‌کنندگان قرار خواهیم داد. هر شخص از یک زاویه متفاوت به نقاط دیدنی شهرش نگاه می‌کند و با توجه به تجربیات و خاطرات شیرینش از مناطق مختلف، توصیف متفاوتی از آن ارائه خواهد داد؛ هرچند نظر دیگران درباره شهرمان هم روی این توصیفات اثرگذار خواهد بود. این‌که مردم شهرهای دیگر چرا از شهرمان استقبال می‌کنند و چرا بین این همه جذابیت توریستی در ایران، شهر ما را به‌عنوان مقصد سفرشان انتخاب خواهند کرد، در تعریف ما از شهر محل زندگیمان اثرگذار خواهد بود.

امروز این سوال جذاب را از مردم شهر اردبیل پرسیدیم. مزاحم تلفنی تنها یک سفر کوتاه به اردبیل داشته است و از آنجاکه از جاذبه‌های طبیعی و گردشگری اردبیل تعاریف زیادی شنیده بود، تصمیم گرفت از مردم اردبیل بخواهد شهرشان را آن‌طور که دوست دارند برایش تعریف کنند: «اگر یک گردشگر به اردبیل بیاید و از شما بخواهد در چند جمله کوتاه این شهر راتعریف کنید، چه می‌گویید؟» همچنین از آنها خواسته شد نکاتی را درباره شهرشان بیان کنند: «بهترین نکاتی که درباره اردبیل می‌شود گفت چیست؟» این‌که چه چیزی باعث خواهد شد اردبیل بین شهرهای مختلف ایران اولین یا شاید یکی از بهترین انتخاب‌ها برای سفر و گردش باشد؟

اردبیل، کلانشهر ایران و شهری است که سلسله صفویه از آنجا آغاز شده است. این شهر بسیار زیبا در میان چند رشته کوه محصور شده که جاذبه‌های طبیعی آن را دوچندان کرده است. همچنین به دلیل قدمت بسیار زیاد آن و اهمیتش در ادوار مختلف آثار و بناهای تاریخی زیادی دارد که می‌تواند گردشگران مختلف با سلایق متفاوت را به خود جذب کند. امروز برای آشنایی بیشتر با این شهر از مردم اردبیل درباره سوغات اردبیل هم پرسیدیم.

بیشتر پاسخگویان امروز مزاحم تلفنی زنان بودند. برخی پاسخگویان هم همصحبتی با مزاحم تلفنی را به دلیل آشنایی نبودن با زبان فارسی رد کردند و از آنجا که مزاحم تلفنی با زبان ترکی آشنا نبود، هم‌صحبتی با آنها را از دست داد.

332---25

کمی عصبانی است. نمی‌دانم سوال من عصبانیش کرده است یا پیش از هم‌صحبتی با من عصبانی بوده است: «اردبیل چیزی ندارد که بخواهم برایتان تعریف کنم. شما هم بهتر است بروید درباره جذابیت کشورهای خارجی بپرسید. وقتی واردش شوید انگار به یک ده آمده‌اید.» برای آن‌که عصبانیتش فروکش کند می‌گویم: من به شهرتان آمده‌ام این‌طور که شما می‌گویید نیست. «چرا همین‌طور است. هیچ‌کدام از مسئولان به شهر ما رسیدگی نمی‌کنند. اصلا به کل کشورمان رسیدگی نمی‌شود. همان بهتر که مردم به خارج از کشور بروند.» عصبانیتش رغبتم را برای شناخت این شهر افزایش می‌دهد. چون چیزی از او دستگیرم نمی‌شود سراغ شماره بعد می‌روم.

332---26

«شهری زیبا با آب و هوای خوب؛ مناطق دیدنی هم زیاد دارد. موزه، آرامگاه شیخ صفی، گردنه‌ حیران و آب گرم سرعین. شهرستان‌هایش هم خوب است مثل مشگین‌شهر که پل معلق دارد. مردم بیشتر تابستان به آنجا می‌روند.» می‌گویم اصلا می‌شود زمستان به اردبیل آمد؟ «خب هوا سرد است، اما اگر با برف و سرما مشکلی نداشته باشید، زیباست. خیلی از مردم برف را دوست دارند هرچند برای مردم اردبیل عادی شده است.» می‌پرسم نکته‌ای درباره شهرش به ذهنش می‌رسد: «مردم مذهبی هستند و مراسم و تعزیه‌های متفاوتی برگزار می‌شود.»

332---34

سوالم را برای شوهرش بیان می‌کند. با همدیگر بحث می‌کنند و آخر نتیجه این می‌شود که همسرش سوالم را پاسخ دهد. خوشبختانه همسرش خبرنگار است و اطلاعات خوبی درباره شهر دارد: «شهر ما از نظر طبیعت و مناطق گردشگری عالی است، اما انتقاد هم به آن وارد است؛ چراکه در بحث شهرسازی هنوز حالت سنتی روستا را دارد. یعنی اگر شما وارد شهر شوید حسی را که یک شهر به شما می‌دهد، نخواهد داشت. جذابیت‌های شهر زیاد است؛ شما در طول روز 4 فصل را احساس خواهید کرد. صبح هوای بهاری، ظهر کمی گرم خواهد شد و تابستانی، بعدازظهر باد می‌وزد و هوا پاییزی می‌شود و در شب هم سرمای زمستانی. از نظر گردشگری هم
4 منطقه متفاوت دارد؛ 100 کیلومتر فاصله تا کوه‌های سبلان، 70 کیلومتر تا دریا، 120 کیلومتر تا دشت مغان و 30 کیلومتر تا جنگل‌های شمال. این چیزی است که در تمام دنیا فقط اردبیل و شهری در سوئیس از آن برخوردارند. جذابیتی که باید بهتر به مردم شناسانده شود و مسئولان رسیدگی بیشتری کنند. الان توریست‌های خارجی با دیدن این جذابیت‌ها تعجب می‌کنند که چرا این‌قدر بی‌توجهی به شهر می‌شود از جوی‌ها، خیابان‌ها و ایجاد امکانات رفاهی گردشی. این شهر فکر می‌کنم 12 شهرستان دارد، خلخال، میر، سرعین، مشگین‌شهر، به دلیل آب گرم و کوه‌هایش مورد توجه بسیاری از گردشگران است، اما به دلیل رسیدگی‌نکردن، گردشگران کمتر به آن توجه کرده‌اند.» می‌پرسم آماری از تعداد گردشگران دارد: «فکر می‌کنم 3 یا 4 میلیون که در مقایسه با شهرهایی مثل اصفهان و شیراز یا حتی شمال بسیار کم است.»

333---17

می‌گوید خودش اهل اردبیل نیست و بعد از ازدواج به این شهر آمده است، به همین دلیل تلفن را به پسرش می‌دهد. او هم ابتدا ادبیاتش را بهانه قرار می‌دهد: «ادبیاتم خوب نیست.» می‌گویم کافی است توضیح بدهد و من ادبیاتش را تغییر خواهم داد: «آب و هوایش سرد است و نمی‌شود به آن اعتماد کرد. صبح ممکن است آفتابی باشد و شب برف ببارد. مردمش مهمان‌نواز هستند. سوغاتی‌هایش هم آش دوغ، حلوا و تخمه سیاه است.» می‌خواهم از جاهای دینی هم بگوید: «پل هفت چشمه از دوران صفویه که شبیه به همان را در اصفهان ساخته‌اند. بقعه شیخ حیدر و شیخ‌صفی، زورخانه‌ای که قبلا کلیسا بوده است. مناطق طبیعی مشگین‌شهر به دلیل باغ‌هایش، سرعین به خاطر آب گرم و لمین به خاطر نزدیکی به مرز و قرار گرفتن در کوه آرارات و داشتن درخت‎های وحشی قابل توجه است.» می‌خواهم او را به چالش بکشم: آیا شهرهای دیگر را هم دیده‌اید؟ به نظرتان شهرهای دیگر بهتر است یا اردبیل؟ «اصفهان خیلی زیبا و تمیز و رسیدگی زیادی به آن شده است. باید به اردبیل هم رسیدگی بیشتری شود مطمئنا بهتر از آنچه به چشم می‌آید خواهد شد.»

332---17

«شورابیل که یک دریاچه بسیار زیبا و خوش آب و هواست. آب گرم خلخال و پل معلق مشگین‌شهر که بزرگ‌ترین پل معلق خاورمیانه است. جذابیت‌های طبیعی و تفریحی شهرمان زیاد است.» چیز تازه‌ای به ذهنش می‌رسد: «عالی‌قاپو و شهدای جنگ چالدران که در کنار کاخ شاه اسماعیل در جایی که به شهیدگاه معروف است، دفن شده‌اند.» می‌خواهم از سوغاتی‌ها هم بگوید: «عسل کوه‌های سبلان که مطمئنم از شهرهای دیگر ایران طبیعی‌تر است. چرم آن هم بسیار خوب است هرچند زیاد معروف نشده است.»

333---28

سوالم را که می‌شنود، تلفن را به خانمش می‌دهد: «آب و هوای بسیار خوب با آب‌معدنی و مناطق گردشگری زیاد.» مثال می‌زند: «سرعین، سرداب، شیخ صفی، موزه و فندقلو» توصیه می‌کنید مردم به شهرتان بیایند؟ «بله، گردشگران زیادی به اینجا می‌آیند.» می‌پرسم امکاناتش برای گردشگران خوب است: «بهتر شده، قبلا خوب نبود، اما حالا خوب است.» می‌پرسم آیا خودش هم این مناطق دیدنی را دیده است: «زیاد می‌رویم. خصوصا زمستان که مسافران نیستند.»

 333---22

لهجه ترکی دارد طوری که نمی‌توانم حرف‌هایش را به‌خوبی متوجه شوم: «من نباید تعریف کنم خودت باید به اینجا سفر کنی. اگر برایت تعریف کنم از جذابیتش کاسته خواهد شد.» می‌خواهم با جمله‌ای مرا برای سفر به اردبیل ترغیب کند، اما به شدت مخالفت می‌کند تا مرا مجبور به سفر به آنجا کند.

332---25

می‌گوید آمادگی ذهنی‌ را ندارد. می‌خواهم و فقط چند جای دیدنی شهر را مثال بزند: «آب گرم‌ها و بقعه شیخ صفی.» یعنی تنها همین جاهای دیدنی را دارد؟ «بله همین‌هاست.» به گردشگران توصیه می‌کنید که از آن دیدن کنند؟ «نمی‌دانم. آب و هوایش سرد است.» می‌گویم این‌که جای دیدنی ندارد و آب و هوایش سرد است یعنی کسی به آن سفر نکند؟ «نه جای دیدنی زیاد دارد. مشگین‌شهر، پل معلق و پارک جنگلی.» شما از این مناطق دیدن کرده‌اید: «راستش من سرگرم کار هستم و خیلی وقتی برای این کار ندارم.»

 332---33

اول کمی شک می‌کند اما اطمینان می‌دهم که سرکارش نگذاشته‌ام و حقیقتا دوست دارم با جاهای دیدنی این شهر آشنا شوم: «آب و هوایش سرد و متغیر است. در طول یک روز امکان دارد چهارفصل سال را تجربه کنید. مردمش هم مثل همین آب و هوا هستند؛ یعنی ممکن است تغییر کنند.» خودتان اردبیلی نیستید؟ «نه من به عنوان عروس 20سال پیش به اینجا آمده‌ام.» می‌خواهم جاذبه‌های گردشگری شهر را هم بیان کند: «چند جای تاریخی دارد که بیشتر مربوط به دوران صفویه است. مغان، مشگین‌شهر، سرعین، شورابیل، پارس‌آباد هم برای گردش عالی است.» غذایی هم به ذهنش می‌رسد: «پچاق‌قیمه آن هم بسیار خوشمزه است.» منظورش را از پچاق متوجه نمی‌شوم: «معنیش چاقو است. چون روی گوشت‌ها به تعداد افراد تخم‌مرغ می‌شکنند و در آخر غذا را به تعداد افراد برش می‌زنند این اسم را برایش گذاشته‌اند.» برای این‌که از آشپزی خارج شویم، می‌پرسم خودش زیاد به این مناطق می‌رود: «بله و بهتر است گردشگران هم با آمادگی کافی به اینجا بیایند.»

آزاده هاشمی منفرد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها