علی مسعودی ازجمله هنرمندانی است که در حوزه طنز فعالیت میکند. مسعودی کارش را با نوشتن متنهای چند آیتم از برنامه ساعت خوش سال 1374 شروع کرد و در طول این سالها، داستان و فیلمنامههای متعددی نوشته و با هنرمندانی مثل رضا عطاران و مجید صالحی کار کرده است.
ازجمله کارهایی که او به عنوان نویسنده فعالیت کرده میتوان به کوچه اقاقیها، طنز آشتیکنان، یک و نیم هفته، سریال سه در چهار، قرارگاه مسکونی، سه دونگ سه دونگ و بزنگاه اشاره کرد.
با علی مسعودی درباره رقابتش با کمدینها در خندوانه و فیلمنامه آقا و خانم سنگی گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید:
این روزها در خندوانه اوضاع بر وقف مراد فیلمنامهنویسان است و شما و مهدی ژوله به مراحل پایانی خندوانه راه پیدا کردید؟
بله، مقداری زیادی مورد توجه قرار گرفتیم و تا قسمتی هم دیده شدیم و بعد از سالها مردم متوجه شدند ایده در ساختار اثر هنری بسیار مهم است.
یعنی یک بازیگر باید ایده بسیار خوبی داشته باشد تا بتواند اجرای موفقی داشته باشد. این سالها اگر بازیگران کارشان دیده شده به خاطر ایدههایی بوده که تیم نویسنده اثر به آنها ارائه داده بودند.
امیدوارم مدیران هم به این جمعبندی رسیده باشند و نکتهای که در این سالها من را اذیت میکرد این بود که مدیران شبکهها تصور میکردند با حضور صرفا کمدینهایی نظیر حمید لولایی، جواد رضویان و دیگران مردم میخندند.
این نگرش را برخی از کارگردانها داشتند که کمدینها با بداهه میتوانند باعث توفیق یک سریال بشوند. در حالی که اگر ایده یا فیلمنامه خوبی نباشد. این مسائل به وجود نمیآید.
با توجه به شناختهتر شدن چهرهتان برای مردم بعد از پخش برنامه خنداوانه آیا برای حضور در کوچه و خیابان و خرید دچار مشکل نشدهاید؟
نه، جایتان خالی نباشد چند روز پیش رفتم مشهد و زیارت و خیلی راحت زیارتم را انجام دادم و مردم با من کلی حرف زدند و پیدا بود امام رضا از من راضی بود، زیرا زوارهایش را خوشحال کرده بودم.
آیا در این مدت و بعد از پخش خندوانه با واکنش منفی هم روبهرو شدهاید؟
در زندگی عادی و رزومره نه، اما در فضای مجازی و اینستاگرام برخی از دوستان کملطفیهایی کردهاند.
من نیتی جز شاد کردن دل مردم ندارم. مسابقه خندوانه هم بحث برد و باختش مطرح نیست. بلکه مجالی برای دور هم جمع شدن بچهها بود و این حضور کمدینها انگیزه مردم را برای دیدن خندوانه دوچندان کرد.
مطمئن هستم در زمان پخش خندوانه هیچ مخاطب ایرانی شبکههای ماهوارهای را نگاه نمیکند و این یک پیروزی بزرگ فرهنگی همه ما است و نشان میدهد بردهایم.
به نظر میرسد با درخششی که در قسمتهای عادی خندوانه و اجرای کمدی داشتید. یکجورهایی با ابراز شایستگی رامبد جوان را مجاب کردید که جزو کمدینهای مسابقهاش باشید؟
نه، رامبد جوان سالهاست که مرا میشناسد و پتانسیل و استعدادم را در کمدی میداند. هر وقت میآید خانه من اغلب اوقات بیشتر من حرف میزنم و رامبد شنونده است و اینقدر خاطره دارم که هر چقدر تعریف کنم باز هم تمام نمیشود.
رامبد ده سال پیش به من گفت روزی برنامهای را اجرا میکند و من هم باید در آن کمدی کار کنم. بنابراین من از اول جزو تیم رامبد بودم. چون ما هم بلدیم بخندانیم.
آیا تا به حال شده در محفلهای دوستانهای که با بچههای بازیگر دارید، در زمینه شوخی و جدل حرفی کم بیاورید؟
مهران غفوریان، مجید صالحی و سایرین ید طولانی در گفتن خاطره و گرم کردن محفلهای دوستانه دارند.
بنابراین کلکلی نداریم که بخواهیم باهم برای دیده شدن در این جمعهای دوستانه رقابت کنیم یا بخواهیم رو کمکنی داشته باشیم.
در سریال بزنگاه هم به ایفای نقش پرداختید. آیا سوای نوشتن، بازیگری جزو دغدغههایتان است؟
ببینید حضورم در جلوی دوربین بسته به اعتمادی است که کارگردان به من دارد و همیشه بیش از یکبار خواستههایم را به دیگران مطرح نمیکنم. در خندوانه رامبد به تواناییهایم ایمان داشت.
زمان نوشتن شب شیشهای مسعود رشیدی به من گفت باید حتما یکی از این نقشها را بازی کنی. در سریال آقا و خانم سنگی از شاهد احمدلو خواستم نقشی را بازی کنم. شاهد در جوابم گفت به بازیگریام اعتقادی ندارد.
کدام نقش را دوست داشتید بازی کنید؟
من در وهله اول دوست داشتم نقش یکی از دانشجویان را بازی کنم و بعدش نقش ابراهیم ماجدی که شهرام قائدی آن را بازی کرد. بعد از مخالف شاهد دیگری اصراری نکردم.
از ساختار آقا و خانم سنگی راضی هستید؟
من یکی دو قسمت بیشتر سریال را ندیدم. البته طرح اصلی داستان سریال مال من نبود. برای نوشتن فیلمنامه در ابتدا یک طرح یک صفحهای را پیشنهاد دادند.
من یک بار مینوشتم و آن را به امیر حسینی میدادم. اصولا شما برخی از مواقع مجبور میشوید با یک عده کار کنید.
این اجبار به خاطر شرایط مالی است یا دلایل دیگری هم دارد؟
یک بخش این قضیه به خاطر نیاز مالیام در آن زمان بود. در کارهایی که دو نویسنده دارد هارمونی بین دو نویسنده خیلی مهم است.
در حین نوشتن سه دانگ سه دانگ من نیما را به عنوان همکار نویسنده به کار معرفی کردم. البته با امیر هم در آقا و خانم سنگی در ابتدا رفاقتی نداشتیم، اما بعدا دوست شدیم. برای اینکه به یک رویه مشترک برسیم کلی باهم درگیری و چالش داشتیم.
در این کار خیلی از سکانسهای فیلمنامه به گفته بازیگران ازجمله کامبیز دیرباز بدون دلیل و منطق درست در زمان فیلمبرداری حذف شد و اولین کاری بود که من زیاد سر صحنه نرفتم.
در خیلی از کارهایی که نوشتهام در اغلب روزها حضور داشتم و در سریال قرارگاه مسکونی دستیار جواد رضویان بودم.
با شاهد احمدلو رفاقت زیادی نداشتید؟
با شاهد سریال سهدانگ سهدانگ را کار کرده بودم. در آن کار تهیهکننده به من ایمان داشت و آنقدر در آن کار شور و علاقه داشتم که اگر آفیش 6 صبح بود من صبح زودتر با بچههای تدارکات سر صحنه میرفتم و فقط دو هفتهای که برای حج به مکه رفتم سر صحنه غیبت داشتم و باقی اوقات همیشه بادقت سکانسها را دنبال میکردم.
در سریال آقا و خانم سنگی یکسری از شوخیها مثل خدابیامرز آقا مصطفی از فرط تکرار به کلیشه میرسد؟
اینها در فیلمنامه وجود نداشت و در حین فیلمبرداری کارگردان از آنها استفاده کرد و سلیقهای است و حتما شاهد تصور میکرد این مدل شوخی بیشتر جواب میدهد و در فیلمنامهای که نوشته بودم فقط 4 دانشجو بود و این همه شخصیت دانشجو بعدا نوشته شد.
اگر به فینال خندوانه رسیدید دوست دارید با چه کمدینی رقابت کنید؟
فکر میکنم با توجه به شرایط جدول روبهرویم اگر فینالیست بشوم با مهران غفوریان یا جواد رضویان روبهرو خواهم شد.
پیشبینیتان از مسابقه مهران غفوریان و جواد رضویان چیست؟
پیشبینی سخت است. هر دوتایشان قدر هستند. مهران میمیکهای صورتش فوقالعاده خندهدار است. مدل تعجب کردنش بینظیر است. اگر با برنامهریزی و قصه درست بیاید هیچ حریفی ندارد و اول میشود.
بنابراین میتواند شما را شکست دهد؟
بگذارید من ژوله را ببرم و بعد به فکر رقابت با مهران باشم.
حدس میزدید شقایق دهقان را با توجه به حس همذاتپنداری که با خانمها ایجاد کرد شکست بدهید؟
نه. فکرش را نمیکردم.
آیا اینکه کمدینی براساس جنسیت کمدی خود را اجرا و رای خانمها را جمع کند روش معقولی است؟
بالاخره خانم دهقان کارش را انجام داد و من در جریان و درست و غلط بودن کارش نیستم. من ترجیح میدهم درباره این مسائل نظری ندهم و البته نظر من چندان هم مهم نیست.
داشتن علاقهمندان زیاد نشان میدهد که نظراتتان برای مردم مهم است؟
فکر میکنم اگر برخی از اوقات نظرمان را نگوییم بهتر است.
حدس میزدم در رقابت با شقایق دهقان شما در اجرای کمدیتان پای محراب قاسمخانی را هم وسط میآورید؟
محراب هم آمده بود و به همراه یک نویسنده دیگر شور و مشورت داشتند.
آیا با محراب هم رفاقت دارید؟
باهم رفیقیم.
احمد محمد اسماعیلی - قاب کوچک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد