صدای نوزایی هارلم

سیاهان آمریکا پس از پایان جنگ جهانی اول، خیزشی فرهنگی (اجتماعی ـ هنری) را در منطقه هارلم نیویورک به راه انداختند که تا اواسط دهه 30 جریان داشت. این خیزش را نوزایی هارلم (رنسانس هارلم) نامیده‌اند. در طول این مدت، هارلم مرکزی فرهنگی بود که نویسندگان، نقاشان، تئاتری‌ها، اهالی موسیقی، شاعران و تحصیلکردگان سیاهپوست را به سوی خود می‌کشید.
کد خبر: ۸۴۱۰۴۳
صدای نوزایی هارلم

بسیاری از این سیاهان از ایالات جنوبی (ایالات نژادپرستان) آمده بودند تا در هارلم (که در مجاورت منهتن و مراکز فرهنگی‌ای چون برادوی است) توانایی‌های اجتماعی‌/‌ هنری خود را شکوفا و ابراز کنند. لنگستون هیوز، مشهورترین چهره نوزایی هارلم است. دابلیو. ای. دوبوا، یکی از مهم‌ترین و نافذترین فعالان جنبش سیاهان، در ترغیب هنرمندان سیاه به اجتماع در هارلم نقشی اساسی ایفا می‌کرد. او که سردبیر مجله تاریخ‌ساز «CRISIS» بود آثار این جنبش را منتشر می‌کرد. نوزایی هارلم فقط یک اتفاق ادبی ـ هنری نبود و توانست غروری نژادی را برانگیزد و به تلاش نسل بعد از جنگ سیاهان برای رسیدن به حقوق مدنی و سیاسی خود منجر شود. البته در وجه هنری، این نوزایی موجب تزریق جاز و بلوز به موسیقی آمریکا و نفوذ لحن تازه‌ای در ادبیات هم شد.

خانم جورجیا داگلاس جانسن، یکی از این هنرمندانی است که نوزایی هارلم او را به ادبیات و تئاتر آمریکا معرفی کرد. او که متولد دهم سپتامبر 1880 در آتلانتاست در بزرگ‌ترین شهر ایالت جورجیا، یعنی رم به مدرسه و دانشگاه رفت و سال 1896 از دانشگاه آتلانتا فارغ‌التحصیل شد. جورجیا جانسن از اولین نمایشنامه‌نویسان سیاهپوست است که متاسفانه بسیاری از نمایشنامه‌هایش به دلیل سیاهپوست و زن بودن او منتشر نشد. 28 نمایشنامه او را در چهار دسته قرار داده‌اند: نمایش‌های زندگی بدوی سیاهان، زندگی معمولی سیاهان، لینچ و رادیویی. او یکی از فعالان مخالفت با شکنجه سیاهان و لینچ است. اولین شعر چاپ شده او در مجله «صدای سیاهان» سال 1905 منتشر شد و اولین مجموعه شعرش، «دل یک زن» سال 1916. «فراخوانی رویاها»، «گنج» و «برای چشم‌های تو» مجموعه‌های دیگر شعر او هستند. شعر خانم جانسن را شعری زنانه خوانده‌اند. او چهاردهم می‌1966 درگذشت. «زن سیاه» نمونه‌ای از شعرهای اوست:

در نزن، بچه کوچولو!

نمی‌تونم بذارم وارد بشی،

نمی‌دونی که چه دنیای ظالم و

گناهکاریه این دنیا!

تو همون آرامش ابدی بمون

تا بیام پیشت،

دنیا ظالمه، ظالم، بچه!

نمی‌تونم بذارم وارد شی!

به در دل من نزن، کوچولو،

نمی‌تونم درد چرخیدن گوش‌های کر رو

به فریادهای مکرر تو تحمل کنم!

آروم باش، آروم، عزیزکم!

نباید تو رو به دنیا بیارم...

سیداحمد نادمی

شاعر و مترجم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها