دعا به چه معناست و ما هنگام دعا چه کاری انجام میدهیم؟
نیایش نوعی ارتباط بین خدا و بنده (مخلوق) است. نیایش دیالوگ است دیالوگی که از طرف بنده نسبت به خدا انجام میشود، گرچه مونولوگ است و بنده از خدا میخواهد، اما چون به تعبیر مولانا «زیر هر یا رب تو، لبیکهاست»، دیالوگ هم هست. پس در واقع نیایش دیالوگ است و از طرف بنده شروع میشود و استجابت از طرف خداست، برعکس وحی که از طرف خدا به بندگان است.
نیایش چه کارکردهایی دارد؟
نیایش کارکردهای مختلفی دارد. گاهی حاجتخواهی است. این نوعی از کارکردهای نیایش است که عموم مردم دعا را با آن میشناسند. ممکن است دعا، مناجات و راز و نیاز باشد. غم دل به دوست گفتن باشد. کلمه مناجات از نجواست یعنی در گوشی سخن گفتن. دو نفر که به هم نزدیک هستند با همدیگر سخن بگویند یعنی در اینجا حالت عاشق و معشوق دارد که راز و نیازی میانشان برقرار میشود و بنده غم دلش را به خدا میگوید.
ممکن است گاهی نیایش حالت توبه و استغفار داشته باشد و شخص دعاکننده از کردههای خود به درگاه خدا بازمی گردد. دعا گاهی حالت شکر دارد.
بسیاری از ادعیه ما صفات بلند خداوند را بیان میکند، لذا دعا تنها یک کارکرد ندارد بلکه کارکردهای مختلفی دارد.
همه اینها خوب است، اما «قوم دیگر میشناسم ز اولیا/ که دهانشان بسته باشد از دعا». به اصطلاح آنها هم دعا دارند ولی دعایشان فرق میکند. حاجتخواهیهایی را که مردم عادی دارند در خود ندارند. آنها در سطح دیگر و در فضای دیگری سیر میکنند. همه اینها مورد تائید اسلام است و در دعاهای ائمه وجود دارد. اگر دقت کنید ائمه(ع) در دعاهای بلند کمتر مسائل مادی و روزمره را میخواستند ولی دعوت شده که حتی مسائل مادی و عادی خود را از خداوند بخواهید حتی نمک مورد نیاز خانه را از خدا بخواهید. پس ما هنگام دعا، گاهی حاجت به درگاه خدا میبریم.
دعا از حیث روانشناختی چه تاثیری دارد؟ آیا دعا ما را به تنبلی و انفعال میکشاند یا اینکه نیروی محرکه انجام کار است؟
ما خودمان را ضعیف و ناتوان میبینیم اگرچه کار را ما انجام میدهیم، اما تکمیل کار را از خداوندی میخواهیم که قدرت مطلق و حاکم هستی است. قانونمندیها از اوست و گاهی خود این دعا عاملی است برای تقویت روحی بنده و دعاکننده که به خداوند تکیه میکند و کار را انجام میدهد. مثل کودکی که میخواهد از درختی بالا برود احساس میکند پدرش مواظب اوست. کودک با توجه به این توکل و اینکه به او القا شده که پدرش مواظب اوست و از او حمایت میکند خودش از درخت بالا میرود، ولی با تکیه بر پدر و قدرت پدر و مهربانی پدر، آن فعالیت را انجام میدهد و الا هیچ حرکتی انجام نخواهد داد.
اما در مواردی که دعا مستجاب نمیشود چه؟ حکایت مثنوی در اینجا جالب است. کسی مدتها دعا میکرد و خدا را میخواند و یارب میگفت. شیطان سراغ او آمد که با وجود این همه یا رب که گفتی چرا جواب نگرفتی؟! پس معلوم است این کارها تأثیری ندارد. آن شخص هم احساس کرد شاید این گونه باشد که یا رب گفتن من جواب داده نمیشود بعد به او آموختند نه! زیر هر یا رب تو لبیکهاست. با هر یا ربی که تو میگویی بابی باز شده و تو به درگاه خدا راه پیدا میکنی. خود این حقیقت دعاست کنار دوست نشستن. «عند ملیک المقتدر»
آیا دعا یا نیایش صرفا ابزار مناسبی برای تقویت اخلاق و روحیه خودمان در مواجهه با مشکلات است یا صرفا یک تلقین است؟
چند برداشت در مورد تأثیر دعا و چگونگی استجابت آن وجود دارد. آیا تأثیر دعا فقط بر خداست؟ یعنی آیا وقتی من حاجتخواهی میکنم تأثیری را بر خدا میگذارم تا کاری که نمیخواست انجام دهد را انجام میدهد؟ برخی این گونه تصور میکنند که در این صورت این اعتقاد به لحاظ کلامی مسائل و مشکلاتی دارد که باید پاسخگو باشید. اینکه آیا خدا تغییر میکند، محل حوادث است و...؛ عده دیگری میگویند دعا کردن باعث میشود بر شخص نیایشگر تأثیر بگذارد یعنی فرد خود را عوض میکند و روحیه میگیرد که قبلا در این باره توضیح دادیم.
کاکایی : نیایش دیالوگ است؛ دیالوگی که از طرف بنده نسبت به خدا انجام میشود، گرچه مونولوگ است و بنده از خدا میخواهد، اما به تعبیر مولانا «زیر هر یا رب تو، لبیکهاست» |
یک مورد دیگر همین است که عرض کردم. دعا مطلوب است و صرفا ابزار نیست، سخن گفتن با خدا و معشوق، بالذات مطلوب است نه اینکه ابزاری باشد برای رسیدن به مطلوبهای دیگر. برخی هم دعا را به عنوان فاکتور میدانند یعنی قبل از دعا کردن من، این فاکتور وارد نظام تکوین و هستی نشده بود، با دعای من فاکتور دیگری بر نظام هستی افزوده شده که چه بسا این فاکتور و عامل بر نظام هستی تأثیر داشته باشد.
همان طور که عرض کردم نیایش صرف تلقین امر غیرواقعی نیست بلکه یادآوری امور واقعیتدار است یعنی اگر شما خدا را با صفات علم و قدرت و عدالت و... میخوانید به خودمان یادآوری میکنیم. لذا دعا ذکر است و این ذکر به معنای یادآوری است. خوب است گاهی مسائلی را که یادمان میرود بر اثر غوطه خوردن در مسائل روزمره دو مرتبه به یاد بیاوریم آخرت را به یاد بیاوریم. وسعت خدا را و حقارت دنیا را. نیایش بینش دادن است.
اگر به دعاهای خودمان توجه کنیم این دعاها یک دوره جهان بینی اسلامی است. لذا دعا بینش دادن به فرد است که براساس واقعیت قلبش یقین و توکلش بالا برود و عمل کند. دعا به این معنا این تأثیر را بر مسائل اخلاقی فرد و روحی و روانی فرد دارد و از این نظر مطلوب است.
با این بحثهایی که شد به نظر شما جایگاه دعا و نیایش در سبک زندگی اسلامی چگونه قابل توصیف است؟
این اعتقاد مهم است که خدا همه جا حضور دارد یعنی ذکر خدا همواره باید در ذهن ما باشد. دعا قبل از غذا خوردن، بعد از غذا خوردن حتی برای وضو گرفتن وجود دارد حتی برای شستوشو، حمام و دستشویی رفتن دعا وجود دارد، یعنی متوجه میشویم عالم محضر خداست. در محضر خدا مثل دیگران کارهای شخصی خود را انجام میدهیم، اما به برکت دعا و توجه به خدا این کارها، رنگ خدایی میگیرد. یعنی همان کار جلوه دیگر خدایی دارد. در نماز شب مؤمنین و مؤمنات را دعا میکنید، خیرخواهی میکنید. امام سجاد(ع) حتی برای مرزداران دعا میکردند این دعا کردن برای دیگری به معنای حاجتخواهی برای دیگران نیست بلکه این دعاها وحدت امت اسلامی را متضمن است و این وحدت به اسم خدا، زیر چتر خدا اهمیت خاصی دارد. بعد شخصی نیایش و دعا این است که قدرت روحی پیدا میکنیم، شادابی باطن پیدا میکنیم. اصولا دعا روح تعالیم اسلام است و بدون دعا چیزی خواهیم شد مثل داعش.
من فکر نمیکنم این گروه اصلا معنای دعا را بفهمند، معنای زیباییهایی را که در ادعیه ائمه اطهار(ع) هست ر ا بفهمند. ظاهر بی روح دین را گرفتند، البته آنها ظاهر دین را هم بسیار انحرافی فهمیدند. در نهایت تأکید میکنم نبود دعا ما را به جایی میرساند که داعش و طالبان خواهیم شد.
چون حدیث تو آید سخن دراز کنم
در قرآن کریم آمده، خداوند از موسی سؤالی میپرسد «این چیست در دست راست تو ای موسی؟!» امام علی(ع) میفرمایند: «خیر کلام ما قل و دل: بهترین سخن، کوتاه و گویاست»، موسی باید میگفت: این عصاست، اما موسی در پاسخ گفت: «این عصای من است بر آن تکیه میکنم، گوسفند میچرانم و استفادههای دیگری از این عصا دارم. برگ درخت میریزم و... .»
چرا موسی به جای یک کلام این همه پاسخ را طولانی کرد؟ علمای بلاغت میگویند وقتی به معشوق میرسید، دوست دارید بیشتر با او حرف بزنید. تلگرافی سخن گفتن فقط با کسانی است که با آنها قهر هستیم، اما با کسی که او را دوست داریم باب سخن که باز میشود دوست داریم بیشتر با او سخن بگوییم. دریغم آید با دیگران سخن گفتن/ چون حدیث تو آید سخن دراز کنم.
سیدحسین امامی
جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد