از سال 2009 تاکنون، گوگل سرمایهگذاری زیادی را روی این پروژه کرده و البته به نتایج ارزشمندی نیز دست یافته است.
از آنجا که خودرو بهصورت مستقیم با جان سرنشینان ارتباط دارد و هرگونه خطا در زمینه رانندگی میتواند به خسارتهای جانی و مالی بینجامد.
کارشناسان گوگل تلاش زیادی کردهاند تا قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی را بهصورت دقیق در الگوریتم خود بگنجانند، اما بررسیهای جدیدتر نشان میدهد شاید این پایبندی به قوانین، آنقدرها هم که ابتدا تصور میشد سودمند نباشد.
یک تصادف تاملانگیز
ماه گذشته، یکی از خودروهای بدون راننده گوگل حین نزدیک شدن به محل عبور عابر پیاده، طبق برنامهریزی از سرعت خود کاست که ناگهان «راننده احتیاط» (رانندهای که برای حصول اطمینان بیشتر در خودروی هوشمند گوگل حاضر است) به این نتیجه رسید خودرو باید بسرعت متوقف شود و به همین دلیل پدال ترمز آن را فشار داد.
خوشبختانه عابران پیاده آسیبی ندیدند، اما خودروی عقبی به دلیل این ترمز ناگهانی از پشت با خودروی گوگلی برخورد و به آن خسارت وارد کرد.
همانطور که اشاره شد، مجموعه خودروهای هوشمند و بدون راننده گوگل به گونهای طراحی شدهاند که قوانین راهنمایی و رانندگی را بهطور دقیق و شفاف دنبال کنند، اما شاید این رویه در دنیای واقعی و در برابر تعداد زیاد رانندگانی که بهطور کامل از قانون تبعیت نمیکنند، چندان هم کاربردی نباشد.
سال 2009 و در جریان یکی از آزمایشهای میدانی خودروی گوگل، این وسیله نتوانست از میان یک تقاطع چهارراه عبور کند، زیرا حسگرهایش منتظر بود تا رانندگان دیگر خودروها در سه مسیر دیگر بهطور کامل بایستند تا خودش از این تقاطع عبور کند.
مشکل وقتی ایجاد میشود که در این گونه تقاطعها، رانندگان معمولا توقف کامل نمیکنند و هرچند ثانیه یکبار اندکی جابهجا میشوند تا فرصت بیشتری برای عبور از تقاطع بیابند و همین مساله سبب شد الگوریتم خودروی گوگل نتواند کارکردی متناسب با این موقعیت داشته باشد و مدت زیادی در این تقاطع بدون حرکت ایستاد.
البته این مساله فقط به گوگل محدود نمیشود؛ یکی از اصلیترین مشکلات شرکتها و موسسات پژوهشی دیگری که روی خودروهای مستقل و هوشمند کار میکنند، این است که خودروهای بدون راننده قرار است در دنیایی به حرکت درآیند که بسیاری از رانندگان بهطور کامل به قوانین راهنمایی و رانندگی پایبند نیستند.
درواقع با وجود پیروی کامل خودروهای هوشمند از مقررات راهنمایی و رانندگی، همیشه انحرافاتی هرچند جزئی در مسیرهای تردد روی میدهد و همین امر، عملکرد الگوریتم این خودروها را با مشکل روبهرو میکند.
برای مثال یک خودروی هوشمند قطعا بیش از یک متر هم نمیتواند در خیابانهای تهران تردد کند و حتما تصادف میکند.
به همین دلیل شاید لازم باشد در این الگوریتمها تغییراتی ایجاد کرد و براساس ویژگی رانندگان هر شهر یا منطقه خاص، برخی الزامات قانونی را اندکی تغییر داد، اما این تغییرات باید بر چه اساسی طراحی شود؟
خطای انسان یا ماشین؟
هدف از طراحی خودروهای بدون راننده، از بین بردن اصلیترین دلیل تصادفات یعنی خطای انسانی است.
با این حال برخی پژوهشها از این حکایت دارد که شاید تصادفات و مرگ ناشی از آن با ورود گسترده خودروهای هوشمند افزایش یابد.
با اینکه هنوز با استفاده گسترده از خودروهای بدون راننده فاصله زیادی داریم، اما برخی تهدیدها نظیر هک سیستم مرکزی و نیز برخی تهدیدهای جهان واقعی نظیر خرابی خودروی بدون راننده در یک بزرگراه از جمله مواردی است که چالشی جدی در برابر ایمنی این محصولات به شمار میرود.
البته اکنون با چالشی ملموستر درخصوص ترکیب راننده رباتیک و انسانی روبهرو هستیم و آن هم سامانههای گوناگونی است که برای ایمنی بیشتر در این وسایل طراحی شده است.
برخی شرکتهای مطرح خودروسازی جهان مدتی است فناوریهایی طراحی کردهاند که میتواند در صورت مشاهده خطر به راننده هشدار دهند یا اینکه خودشان اقدام کنند.
این کار میتواند از طریق سیستم پیشرفته کنترل هدایت خودرو یا ترمز اضطراری باشد، اما این سامانههای هوشمند هم میتوانند دردسرساز باشند.
برای نمونه یکی از فناوریهایی که در برخی خودروهای هوشمند مورد استفاده قرار گرفته، سیستم هشدار خروج از خط است.
این سیستم به محض اینکه خودرو از مسیر مشخص شده در جاده یا خیابان خارج شده و وارد مسیر مقابل شود، هشداری را بهصورت صوتی یا لرزش فرمان به راننده میدهد.
در این میان پژوهشی که سال 2012 به انجام رسید همه را شگفتزده کرد. در این پژوهش مشخص شد تعداد تصادفات در خودروهایی که به این سامانه مجهز بودند، اندکی بیشتر از خودروهای دیگر بود!
یکی از کارشناسان مطرح در زمینه تصادفات بر این باور است ناراحتی راننده خودروی هوشمند به دلیل شنیدن مداوم صدای بوق سامانه سبب میشود دستگاه را خاموش کند.
درواقع گاهی پیش میآید که راننده بخواهد از یک باند بزرگراه وارد باند مجاور شود و هر بار که این تغییر روی میدهد، باید صدای بوق دستگاه را بشنود. به همین دلیل است که بسیاری از رانندگان ترجیح میدهند این عملکرد را از کار بیندازند.
یکی دیگر از مواردی که میتوان آن را هم جزو تفاوتهای هوش مصنوعی و راننده انسانی دانست، به فاصله مجاز با خودروی جلویی مربوط میشود.
در شرایط مختلف ترافیکی، خودروهای هوشمند فاصلهای را که در قانون بهعنوان فاصله مجاز شمرده میشود با خودروی جلویی رعایت میکنند، اما این فاصله به اندازهای است که خودرویی دیگر بتواند از لاین کناری وارد این فاصله شود و احتمال برخورد نیز در این حالت بهصورت قابل توجهی افزایش مییابد.
تحلیل گوگل از تصادفات خودروی بدون راننده
از سال 2009 تاکنون، خودروی بدون راننده گوگل 16 تصادف داشته که البته بیشتر آنها چندان جدی نبوده و علت همه آنها نیز خطای انسانی اعلام شده است.
آخرین تصادف صورت گرفته یعنی برخورد یک خودروی دیگر به عقب خودروی گوگلی نیز حاصل ترمز شدید راننده این خودرو بود.
توضیح گوگل در مورد این تصادف نیز جالب است. براساس این گزارش، اگرچه اقدام راننده احتیاطی که در خودروی گوگل حضور داشت در ترمز کردن شدید، کار درست و بهجایی بود، اما اگر او در این خودرو حضور نداشت، این خودرو آرامتر ترمز میکرد و کمی به خط عابر پیاده نزدیکتر میشد و به این ترتیب، خودروی پشتی نیز فرصت بیشتری برای متوقف شدن مییافت.
طبق اعلام گوگل، محصول این شرکت تاکنون فقط یکبار در ایجاد تصادف مقصر شناخته شده است. آگوست 2011 یکی از خودروهای گوگل با یک خودروی در حال حرکت برخورد کرد.
البته این را هم باید اضافه کرد که این خودرو در آن بازه زمانی از سوی راننده احتیاط هدایت میشد و باز هم این تصادف را باید به حساب خطای انسانی گذاشت.
ضرورت تغییر الگوریتم
به این ترتیب دیگر تردیدی نمیماند که الگوریتم خودروی بدون راننده باید تغییر یابد و به جای پایبندی چشم و گوش بسته به قوانین و مقررات مکتوب، گوشه چشمی هم به رفتارهای عرفی رانندگی انسانی داشته باشد. البته این کار آنقدرها هم ساده نخواهد بود.
برای نمونه، در بسیاری از موارد میبینیم که یک راننده برای اینکه بتواند کاری مثل ورود از مسیر فرعی به مسیر اصلی را انجام دهد، با رانندهای که حق تقدم دارد «تماس چشمی» برقرار میکند و بهاینترتیب بهصورت غیرمستقیم از او میخواهد تا اجازه حرکت بدهد، اما در خودروی بدون راننده دیگر خبری از چشم نیست که بخواهیم تماس چشمی برقرار کنیم.
تخمینی نه چندان دقیق
خودروی بدون راننده در بسیاری موارد، رفتار خودروهای دیگر را نیز به شکل نادرستی حدس میزند. برای نمونه همین چند ماه پیش بود که خودروی گوگل در حین نزدیک شدن به چراغ قرمز در مسیری با ترافیک سبک، با استفاده از لیزر متوجه شد خودرویی که از پشت او به چراغ قرمز نزدیک میشود
سرعتی بالاتر از سرعت مطمئنه دارد. الگوریتم گوگل طوری برنامهریزی شده که در این صورت به کنار برود تا از تصادف جلوگیری شود، اما نتیجه این پیشبینی درست نبود.
شاید شما هم بارها دیده باشید که خودرویی با سرعت اندکی بیشتر از سرعت مطمئنه به چراغ قرمز نزدیک شود، اما راننده با ترمز به موقع، بتواند خودرو را در موقعیت مناسب متوقف کند.
اینبار هم پایبندی صد درصدی الگوریتم گوگل در دنیای واقعی کاربرد مشخصی نداشت.
صالح سپهریفر/منبع: نیویورک تایمز - کلیک
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد