احتمالا به همین دلیل هرجا که در کتاب فرصت پیدا کرده به این نکته اشاره کرده است که «راه رفتن گیمپلی به شمار نمیرود».
به هر حال با نگاهی به تعدادی از بازیهای مستقل موفق چند سال اخیر که سعی در قصهگویی داشتهاند، مشاهده میکنیم مکانیک اصلی گیمپلی همه آنها راه رفتن است!
برای اثبات این حرف، شما را به بازیهایی چون Dear Esther ،Gone Home و Parable The Stanley ارجاع میدهم.
Everybody’s Gone to the Rapture جدیدترین بازی تیم مستقل The Chinese Room است که برای بازی قبلی خود یعنی Gone Home جوایز بسیاری از جمله بهترین بازی سال PC گیم اسپات را از آن خود کرد.
در اینجا نیز راه رفتن بخش عمدهای از زمان بازی را به خود اختصاص میدهد و اگرچه با نگهداشتن دکمه موردنظر، کاراکتر میتواند بدود، اما به هر حال کمتر کسی است که حوصله داشته باشد
تا رسیدن سرعت دویدن به حد معقول، چیزی حدود هفت هشت ثانیه انگشتش را روی یک دکمه نگه دارد! بازی در خلق فضا و ایجاد حس در فضا قرار گرفتن ماهرانه رفتار کرده و دنیای خود را با شخصیتهایی پر میکند که بسیار عالی پرداخت شدهاند.
اینها در کنار هم داستانی را به وجود آورده که با رمز و رازش شما را به دنبال خود میکشاند و در نهایت نیز شگفتزدهتان میکند.
از همان ابتدا، بازی تکنیکهای رواییاش را رو میکند و با قصه خود، شما را به دهکدهای روستایی با ساختار انگلیسی میبرد که ساکنانش ناگهان در روز روشن شروع به ناپدید شدن کردهاند.
از تعامل با کاراکترهایی که در مسیر قصه میبینید، گوش دادن به فایلهای صوتی که در قالب خاطرات توضیحات بیشتری درخصوص دنیا و وقایع رخ داده ارائه میکند و ساختار قصهگویی محیطی همگی در کنار هم به خلق داستانی غنی و دقیق منجر شده است.
ساختار داستان بازی به خودی خود در واقع یک معمای بزرگ است که با توجه کردن به جزئیات ریز و درشت میتوانید هرچه بیشتر به عمق شخصیتها، دنیا و داستان بازی پی ببرید.
یک جفت عصا که بیرون کلیسا همین طور روی زمین رها شدهاند، خوراکیهای پیکنیکی که نصفه خورده شدهاند و راکتهای تنیسی که به نظر میرسد ناگهان در میان بازی رها شدهاند.
همگی بخش کوچکی از جزئیات فراوان دنیای بازی است که هر کدام حرفی برای گفتن به شما دارند؛ حالا یا شما معنی آنها را درمییابید یا موفق به این کار نمیشوید.
از نکات طلایی بازی و بخصوص داستان به پیشبینیناپذیری آن میتوان اشاره کرد. درواقع در طول بازی شما دائما به تئوریهای مختلفی برای دلیل اتفاقات میرسید که هر دفعه احساس میکنید
این بار دیگر به هدف زدهاید، ولی حقیقت بازی همواره چیزهای تازهای پیشرویتان قرار میدهد. حمله فضاییها، نوعی مراسم مذهبی یا مصیبت انسانی از جمله مواردی است که احتمالا پس از تجربه نصف بازی به عنوان دلیل اتفاقات رخ داده در ذهنتان نقش خواهد بست و هر جا که میبینید داستان غافلگیرتان میکند
و واقعیت چیز دیگری بوده، به همان اندازه لذتبخش و شگفتانگیز است که متوجه میشوید درست حدس زده بودید و حق با شما بوده است!
شخصیتها و نقشهای تاثیرگذار در داستان بازی به همان شکل وارد قصه شده و از آن بیرون میروند که فیلمهایی با کیفیت کارگردانی بسیار بالا و ماهرانه به ما نشان دادهاند.
برخلاف خیلی از بازیهای دیگر، در اینجا داستان دست شما را نمیگیرد و تمام زیر و بم زندگی شخصی کاراکترهایش را برایتان تعریف نمیکند، در عوض به کنجکاوی و علاقه مخاطب اعتماد شده و انتظار میرود هرکس که مشتاق کشف بیشتر حقایق داستان است.
خود تکهها و معماهای مختلف را کنار هم قرار داده و پاسخها را بیابد که نمونه این رویکرد را تا حدی در بازی قبلی همین سازنده و همچنین دارک سولزها، دیمن سولز و بلادبورن مشاهده میکنیم.
در طول پنج ساعت بازی، دستکم با شش شخصیت اصلی برخورد خواهید داشت که هر کدام از آنها داستانهای پسزمینه جذابی دارند و آهسته پی بردن به آنها در روند داستان تجربهای است که نباید از دست بدهید.
کشف کردن قوس شخصیتی کشیش خداترسی که در نتیجه وقوع رخدادهایی که درک نمیکند، ایمانش متزلزل شده یا یک آمریکایی تنها که هزاران کیلومتر دورتر از خانه با مساله خارجی بودن دست به گریبان شده است.
نقاط درخشانی از بازی به شمار میرود که قدرتمندی و عمق شخصیتهای داستان را عیان میکند. صداگذاری و موسیقی از دیگر جنبههای ممتاز بازی است، بویژه صداهایی که در پسزمینه محیط و گاهی به صورت نجوا به گوش میرسند.
مدام این ذهنیت را در مخاطب تثبیت میکند دهکدهای که وارد آن شدهاید، همیشه ساکت و خلوت نبوده است. همچنین صداها بخشی از وظیفه هدایت بازیکن در محیط را بهعهده گرفته و بیشتر مواقع شما را در مسیری که داستان میطلبد، راهنمایی میکند.
در بخشهایی از بازی نقاطی وجود دارد که با رسیدن و تعامل با آنها، تصاویری از دنیا قبل از وقوع حادثه را به شکلی گذرا نشان میدهد که البته اگر خواهان نظاره بیشتر هستید، باید کنترلر یا دسته PS4 را به شکلی خاص تکان دهید.
متاسفانه این مکانیک بازی بخوبی پیادهسازی و معرفی نشده است و در نتیجه مدتی طول میکشد تا متوجه شوید چنین چیزی وجود دارد و عملکرد مکانیک آن چگونه است.
اگر عاشق بازیهای داستانمحور و غرق شدن در دنیایی غنی هستید و میتوانید سرعت حرکت کم در محیط را تحمل کنید، تجربه Everybody’s Gone to the Rapture را به هیچ عنوان از دست ندهید، البته امید میرود بزودی نسخه PC بازی نیز عرضه شود
Everybody’s Gone to the Rapture
پلتفرم PS4
ناشر Sony Computer
Entertainment America
سازنده The Chinese Room
سبک ماجرایی
امتیاز 8
مجید رحمانی - کیلک (ضمیمه یکشنبه -روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد