کشور ما به لحاظ قدمت تاریخی و تنوع فرهنگی دارای تاریخ متنوعی در آداب و رسوم و فرهنگ است و این به این معناست که ایران دارای باور عامیانه یا فرهنگ عامه غنی و قوی است.
از آنجا که داستان گویی و قصهپردازی نیز در فرهنگهای عامیانه ایران ریشه دارد از این نظر میتوان ادعا کرد که در زمینههای مختلفی ازجمله هنر نمایشی با گنجینهای بکر و دست نخورده از باورهای عامیانه یا همان فرهنگ فولکلور ایرانی مواجه هستیم که البته و در کمال تاسف همانطور که گفته شد بکر و تاحدودی دستنخورده باقی مانده است.
از اساطیر و افسانههای ایران باستان پیش از زرتشت تا امروز که قرنها میگذرد قصهها و داستانها سینه به سینه یا مکتوب به نسلهای بعد منتقل شدهاند البته از آنجا که در زمانی از تاریخ سواد و خواندن و نوشتن فقط به دربار محدود میشد بیشتر این داستانهای عامیانه سینه به سینه و از نسلی به نسل دیگر منتقل و تا امروز حفظ شدهاند.
شبهای تاریک و نقل داستان زیر کرسی برای خانوادههای پرجمعیت، قهوهخانهها، زیرگذرها، بازارچهها و... مکانهایی بودهاند که قصهها و افسانههایی که برخاسته از فرهنگ و زندگی و البته آرمانها و آرزوهای تاریخی یک ملت و سرزمین است در آنها روایت و البته برای نسلهای بعدی حفظ میشدند.
بیتردید تلویزیون بهعنوان رسانهای بزرگ و تاثیرگذار آن هم در عصری که مردم بیش از هرزمان دیگری در معرض فراموشی ریشههای فرهنگی سوق داده میشوند میتواند با اتکا به باورهای عامیانه و استفاده از آنها نقش مهمی را در پیوند زدن ریشههای این نسل و گذشته و فرهنگ این سرزمین داشته باشد.
طی سی و شش سال که از انقلاب اسلامی میگذرد صدا و سیمای جمهوری اسلامی در سال و دهههای مختلف برای تولید آثار نمایشی سراغ داستانهایی برخاسته از باورهای عامیانه فرهنگ ایرانی رفت و جالب است هرگاه این اتفاق ـ از نظر کیفی خوب ـ رخ داده است با استقبال مخاطبان نیز همراه بوده.
با این حال در سالهای اخیر و با افزایش دغدغههای اجتماعی سریالهای تلویزیونی نیز چنین بستر و پتانسیل بزرگی را برای داستانسرایی از یاد بردهاند. شاید یادآوری برخی از بهترین نمونههایی که تا بهحال از تلویزیون پخش شده باعث شود که از این پس شاهد استفاده بیشتر و بهتر از این پتانسیل ارزشمند داستانی و هنری باشیم.
سریالهای فولکلور ایرانی
با سلسله حکمت: سریال با سلسله حکمت سریالی محصول سالهای 1366 تا 1368 است که توسط سه کارگردان به نامهای اکبر خواجویی، سیروس مقدم و مرتضی جعفری و به تهیهکنندگی شبکه یک صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ساخته شد.
داستان این سریال براساس افسانهها و ادبیات کهن و داستانهای عامیانه فارسی ساخته و هر قسمت از آن داستان مجزایی داشت.
در این سریال بازیگران سرشناسی چون جمشید مشایخی، اکبر عبدی، مهدی فتحی، پرویز پورحسینی، بهزاد فراهانی و سیروس گرجستانی ایفای نقش کردهاند.
از معروفترین و پربینندهترین قسمتهای این مجموعه میتوان به حکایت «مار» اشاره کرد که براساس داستانی از مثنوی معنوی مولانا جلالالدین بلخی ساخته شده بود و ماجرای مرد مارگیر و سه پسرش را روایت میکرد که در راه گرفتن یک مار توسط مار نیش زده میشوند. بازی اکبر عبدی در این قسمت یکی از نقشآفرینیهای موفق او را به تصویر میکشد.
روزی روزگاری: یکی از بهترین سریالهای تاریخ تلویزیون ایران بیتردید سریال روزی روزگاری به کارگردانی امرالله احمدجو و با هنرمندی مرحوم خسرو شکیبایی در نقش مرادبیگ است.
محمود پاکنیت، ژاله علو، پرویز پورحسینی، حسین پناهی و بسیاری دیگر از بازیگران مطرح و دوست داشتنی تلویزیون در آن ایفا نقش کردهاند.
روزی روزگاری محصول سال 1371 شبکه یک است و به دلیل توانمندی در بیان یک داستان جذاب به زبان داستانهای عامیانه و ادبیات کهن به یکی از بهترین سریالهای ایرانی تبدیل شده است. روزی روزگاری داستان راهزن سرشناسی است که در جنگ برسرقلمرو با یک راهزن دیگر زخمی شده و توسط زنی از بزرگان یک ایل کوچک نجات مییابد.
تفنگ سرپر: تفنگ سرپر دومین سری از سهگانه روزی روزگاری امرالله احمدجو است که سال 81 روی آنتن شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی رفت.
تفنگ سرپر با این که به روایت داستانی در زمان جنگ جهانی اول میپردازد، اما ساختار روایتی آن براساس همان روایتهای عامیانه و فولکلور ایرانی است. خسرو شکیبایی، حمیدرضا پگاه، ژاله علو، انوشیروان ارجمند و فتحعلی اویسی بازیگران این مجموعه تلویزیونی هستند.
پشت کوههای بلند: این سریال را میتوان پایانی بر سهگانه سریالهای امرالله احمدجو به حساب آورد که سال 91 روی آنتن شبکه سه سیما رفت. حسام بیگ در این سریال با نام سامشا و در حالی که پادشاه ایران شده برای خوشگذرانی به اصفهان میرود، اما حاکم اصفهان بهدنبال جانشینی شاه است. این سریال هرگز نتوانست موفقیت سریالهای قبلی احمدجو را تکرار کند با این حال این براساس ساختار و روایت داستانهای عامیانه و ادبیات کهن ساخته شده و از جمله سریالهای فولکلور ایرانی به حساب میآید.
بیبی یون: بی بی یون سریالی به کارگردانی مرحوم حسین پناهی و محصول سال 1374 شبکه یک صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. این سریال نیز با وجود آن که بیشتر انعکاس تصویری اشعار مرحوم حسین پناهی است، اما ساختار و بیان عامیانه و فولک دارد.
افسانه سلطان و شبان: سریال سلطان و شبان را میتوان از جمله محبوبترین سریالهای تاریخ تلویزیون ایران به حساب آورد. این سریال توسط مهدی هاشمی و داریوش فرهنگ براساس روایت داستانهای کهن و عامیانه نوشته و توسط رضا سبحانی کارگردانی شد.
سلطان و شبان داستان شباهت عجیب یک سلطان شیرین عقل و یک چوپان ساده دل است. سلطان برای فرار از طالع شوم خود با کمک درباریان شبان را با لباس خود روی تخت مینشاند.
سلطان و شبان بیش از آنکه براساس داستانهای عامیانه و ادبیات کهن ایرانی نوشته شده باشد سعی دارد ساختاری فولکلور را به نمایش بگذارد و به نظر در این راه بسیار هم موفق بوده است. در این سریال که محصول گروه فیلم و سریال شبکه یک سیماست بازیگران مطرحی چون مهدی هاشمی، گلاب آدینه، محمدعلی کشاورز، مرحوم احمد آقالو و محمد مطیع ایفای نقش کردهاند.
پهلوانان نمیمیرند: این سریال ساخته حسن فتحی و محصول سال 76 است. در این سریال که به تهیهکنندگی شبکه دو سیما ساخته شد بازیگران مطرحی چون جمشید مشایخی، فخری خوروش، عبدالرضا اکبری، کتایون ریاحی و فریماه فرجامی ایفای نقش کردهاند. این سریال داستان مرگ پهلوان بزرگ یک شهر را در دورهای حدود دوران قاجاریه در ایران روایت میکند و همچون برخی دیگر از آثار فتحی زبان و لحنی برگرفته از ادبیات و داستانهای کهن عامیانه دارد.
حکایتنامه (لطایف المتون): سریالی به کارگردانی حمید لبخنده و محصول سال 1368 است. در این سریال که به سفارش شبکه دو صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ساخته و پخش شد بازیگرانی چون حبیب دهقاننسب و رضا مسروری ایفای نقش کردند. داستان این سریال براساس متون کهن و قصههای عامیانه فارسی نوشته و به تصویر درآمد که ازجمله این حکایات میتوان به «حکایت بهلول»، «ابوالعلا» و «مداوای حکیمانه» اشاره کرد.
آشپزباشی و قبله عالم: این سریال نمایشی سال 1374 و به کارگردانی رسول نجفیان ساخته شد. پرویز پورحسینی، حسین پناهی، گوهر خیراندیش و جمشید اسماعیلخانی نیز از بازیگران این سریال بودند که از شبکه دو پخش شد. داستان این سریال همانطور که از نامش برمیآید داستانی عامیانه از دل قصههای کوچه و بازار است که زندگی یک پادشاه و رقابت دوخاتون برای رسیدن به پادشاه را روایت میکند.
حملهدار: سریالی به کارگردانی جعفر سیمایی و محصول سال 1374 است. مرحوم خسرو شکیبایی و فرامرز صدیقی دو بازیگر اصلیاین مجموعه بودند. این مجموعه داستان زائران حرم امام رضا(ع) در قرون و اعصار گذشته است که برای رهایی از بند شیطان قصد زیارت کردهاند.
روزها و حکمتها: یک سریال نمایشی به کارگردانی بهرام شاه محمدلو و محصول سال 72 است که از شبکه یک سیما پخش شد. در این سریال بازیگرانی چون محمود بصیری علی طالبلو و هرمز سیرتی ایفای نقش کردهاند. داستان این سریال براساس قصهها و روایات متون کهن فارسی و به شکل داستانها و روایتهای کوتاه نمایشی با پیامهای اخلاقی است.
مثلآباد: مجموعه تلویزیونی مثلآباد به کارگردانی مرحوم رضا ژیان و محصول سال 1360 است. مثلآباد با حضور بازیگران جوان آن دوران که امروز هرکدامشان بازیگر مطرح و بزرگی در سینما و تلویزیون به شمار میآیند براساس امثال و حکم فرهنگ کهن ساخته شد که هرقسمت آن یک ضربالمثل فارسی را با زبان نمایش به تصویر میکشد. اسماعیل داورفر، اکبر عبدی، حمید جبلی، مهین شهابی، آتیلا پسیانی، رضا ژیان و... برخی از سرشناسترین بازیگران این مجموعه دوست داشتنی و خاطرهانگیز بودند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد