از سه سریال ایرانی که این روزها روی آنتن شبکههای سیماست دو سریال «تعبیر وارونه یک رویا» و «تنهایی لیلا» سریالهایی جدید و البته «دودکش» سریالی است قدیمی که در ماه رمضان سال 29 از تلویزیون پخش شد.
با این حساب نکته قابل توجه درباره این سه سریال پربازیگر بودن و حضور تعدادی از سرشناسترین و محبوبترین بازیگران تلویزیونی در آنهاست.
در این متن سعی شده ضمن معرفی بازیگران مطرح سریالهای در حال پخش تلویزیونی نگاهی به کارنامه و عملکرد آنها در این سه سریال داشته باشیم.
تعبیر وارونه یک رویا
تعبیر وارونه یک رویای فریدون جیرانی سرانجام اجازه پخش گرفت. در این سریال مانند دیگر آثار سینمایی و تلویزیونی این کارگردان از بازیگران حرفهای و مطرح استفاده شده است. اصولا آثار جیرانی بهواسطه سبک کاریاش آثاری هستند که جذابیتهای زیادی را برای حضور بازیگر در این کارها همراه دارد.
نگاهی به کارنامه جیرانی حاکی از این نکته نیز هست که بازیگرانی که در کارهای او ایفای نقش میکنند به نوعی از این آثار به عنوان سکوی پرتابی به سوی موفقیتهای بزرگتر بهره بردهاند. هرچند در «تعبیر وارونه یک رویا» بازیگرانی کاملا حرفهای و موفق حضور دارند اما نقشهای متفاوت این سریال باعث شده چهرههایی کاملا تازه از این بازیگران به نمایش درآید.
امیر جعفری: امیرجعفری از دهه 70 کارش را با تئاتر آغاز کرد. او یک بازیگر کاملا موفق در تئاتر ایران به شمار میآید چرا که از همان اولین نمایشهای جدی و حرفهایاش جوایز مختلف و مهمی را به دست آورد. او که شاگرد استاد فقید حمید سمندریان است کارش را در سال 80 و با بازی در فیلم «نان، عشق و موتور 1000» آغاز کرد.
سال 80 اما امیرجعفری با بازی در سریال کمدی 90 شبی «بدون شرح» تبدیل به ستارهای محبوب شد. اما آنچه امیرجعفری را تبدیل به بازیگری صاحب سبک کرده و او را در زمره بازیگران توانمند قرار میدهد این است که او توانایی حضور در آثار نمایشی با گونههای مختلفی را دارد.
او در«بدون شرح» و «کمربندها را ببندیم» یک بازیگر کمدی و طنزپرداز بود اما در فیلمهایی چون «قارچ سمی» و «نفوذی» و سریالهای «میوه ممنوعه»، «زیرهشت» و حتی «تعبیر وارونه یک رویا» در ایفای نقشهای جدی، نمایشی قابل توجه دارد. چهره و فیزیک و البته سبک بازی خاصش که برگرفته از تئاتر و تمرینهای آن است امیرجعفری را به بازیگری با مولفههای خاص خودش بدل کرده است.
امیرجعفری امروز و در 41 سالگی بازیگری باتجربه است که بازیاش در «تعبیر وارونه یک رویا» حکایت از پختگی قابل قبولی در ارائه و بیان توانمندیاش دارد.
امیر جعفری این بار و در سریال جیرانی با نقش یک مامور امنیتی کشور پا به صفحه تلویزیون گذاشته است. نقشی که بهدلیل پیچیدگیهای شخصیت و البته بازی امیر جعفری میتواند تبدیل به شخصیتی جذاب برای مخاطبان شود.
پانتهآ بهرام: پانتهآ بهرام هم از همان مکتبی از تئاتر میآید که امیر جعفری را به عنوان نماینده مردان این سبک در سریال تعبیر وارونه یک رویا دارد. پانته آ بهرام بهواسطه همین تجربه و دانش بازیگری از جمله معدود بازیگران خانم تلویزیون است که توانایی حضور در نقشهای متفاوت و دشوار را دارد. اما جالب است بدانیم که بهرام ابتدا بازی در تلویزیون را در سری سوم سریال آیینه تجربه کرد و سپس در تئاتر به عنوان بازیگری جوان و پرانرژی مطرح شد. با این حال او از همان اولین نقش جدی اش در تلویزیون و بازی در نقش دختری معتاد در سریال مسافر نشان داد که از جمله بازیگران زنی است که قرار است نقشهای سخت و متفاوت را بازی کند.
داریوش ارجمند: داریوش ارجمند؟! ناخداخورشید؟ آدم برفی؟ اعتراض؟ امام علی(ع)؟ ستایش یا... تعبیر وارونه یک رویا؟درباره بازیگری با این کارنامه، نوشتن کمی دشوار به نظر میرسد. ارجمند فارغالتحصیل تئاتر از پاریس فرانسه است و از ابتدای دهه 60 تا امروز در جمعی از بهترین آثار نمایشی ایرانی بازی کرده است.
داریوش ارجمند نیز بازیگری است که برای رسیدن به نقش، تمرینهای دشواری را پشت سرگذاشته و میگذارد. به همین دلیل او بازیگری است که توانایی این را دارد که مالک اشتری باورپذیر و در عین حال حشمت فردوس باشد. او در تعبیر وارونه یک رویا، نقش یک مامور امنیتی رده بالا را بازی میکند.
تنهایی لیلا
سریال «تنهایی لیلا» باتوجه به تیم بازیگری و البته نحوه روایت داستانی عاشقانه از همان قسمتهای ابتدایی توجه مخاطبان را به خود جلب کرده است.
این سریال به کارگردانی محمدحسین لطیفی، درامی پربازیگر است که مثل دیگر کارهای این کارگردان به توانایی بازیگرانش برای موفقیت متکی است. لطیفی برای این سریال تیم بازیگرانش را مبتنی بر شکل و بستر داستانش چیده و البته همانطور که گفته شد برای رسیدن به هدفش از چهرههای مطرحی هم سود برده است.
بهروز شعیبی: بهروز شعیبی از سنین جوانی کار بازیگری را آغاز کرد و البته طی نزدیک به دو دهه، فعالیتهای مختلفی را در بخشهای مختلف دستیاری کارگردان تا کارگردانی انجام داده است. شعیبی اما از نظر چهره و فیزیک به آن دسته از بازیگرانی تعلق دارد که برای ایفای نقشهای خاصی آفریده شدهاند. به همین دلیل درکارنامه بازیگری او نقشهایی با ویژگیهای شبیه به هم زیاد دیده میشود. او در تنهایی لیلا هم یکی دیگر از این کاراکترها را به نمایش میگذارد. مولفههای فیزیکی و روحی او همواره او را انتخابی مناسب برای ایفای نقشهای مثبت حتی با روحیات معنوی و روحانی میکند. شعیبی از زمانی که بهعنوان کارگردان پشت دوربین قرار گرفته و یکی دو فیلم و سریال بسیار موفق هم ساخته در بازیگری به نوعی بلوغ و پختگی نیز رسیده است. انتخابهای او بعد از موفقیت هایش در کارگردانی نیز موید این نکته است که او تلاشش را به خرج میدهد که از دشواری تکرارناپذیری بازیاش عبور کند.
مینا ساداتی: میناساداتی را میتوان در زمره بازیگران جوان سینما و بازیگری نوپا در تلویزیون به حساب آورد. البته او در فاصله کمتر از ده سال در چند فیلم سینمایی که برخی از آنها فیلمهای قابل توجهی هم بودهاند بازی کرده، اما تنها کار تلویزیونیاش همین سریال «تنهایی لیلا» است. دشواری کار او هم در اینجاست که در اولین حضور تلویزیونیاش باید قهرمان یک داستان چند قسمتی باشد؛ قهرمانی که بتواند مخاطب را هرشب پای گیرندهها بنشاند یا داستانش را روایت کند.
بیشک موفقیت او در اجرای این ماموریت میتواند آینده بازیگریاش را تحت تاثیر قرار دهد.
اکبر زنجانپور: نوشتن از اکبر زنجانپور هم میتواند یکی از کارهای دشوار باشد. بازیگری که از سال 1345 و از 23 سالگی روی صحنه تئاتر درخشیده است. اکبر زنجانپور را زمانی تنها بازیگر اکسپرسیونیستی تئاتر و سینما و تلویزیون ایران میدانستند. هرچند این موضوع مربوط به چند سال قبل بوده اما بعید است در این سالها بازیگری با سبک و سیاق او به شهرت رسیده باشد. اکبر زنجانپور بازیگری است که انرژی و روحیه خاص خودش را با نقش ترکیب میکند. چهره پرنفوذ و صدای قدرتمند به همراه ایست درست، از او بازیگری تاثیرگذار و مهم ساخته است. زنجانپور از جمله بازیگرانی است که کاریزما به معنای واقعیاش را دارد. اما آنچه در بازی این بازیگر قدرتمند بیش از هر چیز روی مخاطب تاثیر میگذارد جدیت و عشقی است که او به پای نقشش میریزد. زنجانپور بازیگر کم کاری است اما نقشهایی را که میپذیرد با تمام وجود بازی میکند. هرگز ندیده ایم که او از روی رفع مسئولیت بازی کند یا برای نقشش کم بگذارد. اکبرزنجانپور در کنار استعداد و توان بازی یک استاد دانشگاه، یک کارگردان باسابقه صاحب سبک تئاتر نیز هست و این پشتوانه دانش و تجربه باعث شده تا او از قدرت تحلیل و نگاهی عمیق به نقش برخوردار باشد. وقتی قرار است اکبر زنجانپور نقشی را بازی کند میتوان اطمینان داشت که او با هدف و برنامهریزی مناسبی پا به صحنه گذاشته است.
سام قریبیان: فرزند فرامرز قریبیان از دوران نوجوانی پابه عرصه بازیگری گذاشت و در چند فیلم مهم آن زمان هم بازی کرد. سام قریبیان علاوه بر بازی در نوجوانی حتی کار اجرا و مجریگری هم انجام داده است. او اما در دوره تازه بازیگریاش که طی دو سه سال اخیر شاهدش هستیم با ایفای نقشهای منفی به عالم بازی بازگشته است. او در فیلم «خط ویژه» و سریال «رهایی» دو نقش منفی متفاوت و تازه را معرفی کرد؛ اتفاقی که صحنه نمایش ایران در این روزها به آن احساس نیاز میکند؛ بازیگرانی که بتوانند نقش شخصیتهای خبیث را بازی کنند.
حسن پورشیرازی: حسن پورشیرازی فارغالتحصیل رشته بازیگری و کارگردانی است. یکی دیگر از بازیگران همه فن حریف و کمیاب سینما و تلویزیون.
پورشیرازی توانایی این را دارد که در یک نمایش چند نقش را بازی کند بدون آن که کسی متوجه شود که بازیگران تمام این نقشها یک نفر است. او میتواند هم به اندازه شوکت در سریال نرگس ترسناک و بیرحم باشد و هم میتواند به اندازه یک سیاهی لشکر فقیر و دل گنده در میهمان مامان همدلی برانگیز و دوست داشتنی باشد.
پورشیرازی بیش از آن که به فکر نمایش خودش روی صحنه باشد در هیبت شخصیتی که باید باشد روی صحنه حاضر میشود.
او سالها تجربه بازی در نقشهای مختلف را درکارنامهاش دارد و در سه دهه فعالیت مستمر کارنامهای پربار از خود به جاگذاشته است. او از همان اولین سریالهای تلویزیونیاش و باحضور در نقشهای کوتاه توانمندی خودش را نشان داد. پورشیرازی نیز از آن دسته بازیگرانی است که شخصیتهایی واقعی با پوست و گوشت و خون و قابل درک و لمس را بازی میکند. نقشهای او انگار از دل اجتماع بیرون میآیند و همین است که آنها را به حدی باورپذیر میکند که هنوز هم وقتی اسم شوکت میآید در خیلیها که سریال نرگس را دیده اند حس تنفر به وجود میآید. اما همان طور که گفته شد توانایی این بازیگر در جایی است که میتواند در نقش یک سیاهی لشکر فقیر تبدیل به دوست داشتنی شخصیتهای زندگیمان شود.
نسرین مقانلو: زندگی بازیگری نسرین مقانلو به دو تکه مجزا تقسیم میشود؛ او در جوانی با حضور در فیلمهایی چون همه دختران من، امید و در نهایت فیلم همسر تامرز تبدیل شدن به ستارهای جوان در بازیگری پیش رفت اما سفر و جدایی ناگهانی و طولانیاش باعث شد تا او اینبار نه بهعنوان یک جوان که در هیبت یک مادرجوان به دنیای بازیگری بازگردد. نسرین مقانلو که بازیگری را از سینما آغاز کرد از آن دسته بازیگرانی است که برای ایفای نقشهای خاصی بهوجود آمدهاند. به همین دلیل در نقشهایی که نسرین مقانلو بازی میکند تفاوتهای اساسی در ویژگیهای کاراکتری شان دیده نمیشود.
برزو ارجمند: برزو ارجمند که در خانوادهای بازیگرخیز به دنیا آمده پس از سالها که از حضورش در عرصه بازیگری میگذرد انگار تصمیمهای تازهای برای ادامه این مسیر گرفته است. او درسالهای اخیر تمرکزش را معطوف به ارائه نقشهای متفاوت کرده است بهطوری که زمانی یکی از شخصیتهای سریال طنز قهوه تلخ شد و از طرف دیگر نقش روحانی جوان فیلم معراجیها را بازی کرد. او که زمانی بازیگر نقش جوانهای ساده دل بود امروز بازیگر نقشهای متفاوتی است و احتمالا تجاربی که در این سالها در بازیگری به دست آورده، او را در اجرای هرچه بهتر این نقشها کمک میکند. برزو ارجمند امروز بازیگر باتجربهای است که میتواند با ایفای نقشهای متفاوت در پیشبرد روایت و اهداف داستانی یک اثر نقش مهمی داشته باشد.
رضا رویگری: رضارویگری بعد از سکته قلبی با مشکلات جسمی مواجه و مدتی از فعالیتهای جدی بازیگری کنار کشید اما عزم جزم کسی که بیش از 35 سال سابقه مستمر بازیگری دارد باعث شده امروز شاهد بازی او در سریال «تنهایی لیلا» باشیم. بازیگری که ساز میزند و آواز را حرفهای میخواند، دستی در هنرهای دیگر هم دارد و نقاشی میکند و در نهایت این که علاوه بر تئاتر در سینما و تلویزیون نیز با همان سطح و کیفیت حضور مییابد.
رویگری در دهه 60 تامرز تبدیل شدن به جوان اول سینمای ایران هم پیش رفت. بعد از مدتی دوری با موهایی که رگههای سپید در آن پیدا شده بود، بازگشت و اتفاقا دوره پرفروغ جدیدی برای این بازیگر آغاز شد. رویگری طی تمام این سالها انواع و اقسام نقشها را بازی کرده است هرچند همانطور که گفته شد میتوان کارنامهاش را به دوقسمت مجزا تقسیم کرد. دورهای که قهرمان ملودرامهای دهه شصتی بود و سپس بعد از بازی در فیلم «بوتیک» ساخته سعید نعمتالله تبدیل به بازیگر دیگری شد. او نقشهای متفاوتی را نیز بازی کرد. هرچند تعدد کارهایی که انجام داد باعث شد در کارهای عامهپسند، کلیشهای از طنازی و خباثت از او به وجود بیاید. با وجود این رضا رویگری نشان داده هرجا با یک کار خوب مواجه باشد نمایش خوبی ارائه خواهد کرد؛ از فیلم بوتیک تا شورشیرین و سریال مختارنامه.
دودکش
شبکه پنج بعد از ماه مبارک رمضان پخش مجدد سریال «دودکش» ساخته محمدحسین لطیفی را آغاز کرد. دودکش سریالی با طنز اجتماعی است که به قدرت و توان بازیگران متکی است.
لطیفی که همواره در آثارش اهمیت زیادی برای انتخاب تیم بازیگرانش قائل است در این سریال نیز مجموعه جالبی از بازیگران را گردهم آورده است. بازیگرانی که بخش مهمی از آنها با ریشهها و تجارب تئاتریشان توانستند این سریال را تبدیل به سریالی دوست داشتنی و پرمخاطب کنند.
هومن برقنورد: هومن برقنورد از تئاتر میآید. از نسل پانتهآ بهرام، امیر جعفری و ریما رامینفر است و البته یکی از بهترین و موفقترین بازیگران صحنهای از اواخر دهه 70 تا امروز. هومن برقنورد در تئاتر بازیگری تواناست که میتواند نقشهای دشوار را براحتی بازی کند. سبک بازیاش فانتزی خاصی دارد که طی سالها تمرین و ممارست در تئاتر به آن رسیده است.
او همانطور که خودش گفته برای این که ذهنش را آماده کند به جای دیدن فیلم و سریالهای مهم روز، کارتون تماشا میکند و همین عشق و علاقهاش به انیمیشن است که سبک بازی خاصی را که منحصر به خود اوست ساخته است. هومن برقنورد دیر به سینما و تلویزیون آمد اما خیلی زود جای خودش را پیدا کرد و امروز بازیگری مطرح بهشمار میآید. او در کارهای تلویزیونی اخیرش از جمله دودکش نقشهای تازهای را برای تلویزیون و علاقهمندانش خلق کرد.
بهنام تشکر: یک بازیگر تئاتر دیگر با صدایی که از فرط بم بودن نوعی کمدی ذاتی را در این بازیگر پدید آورده است. شاید بهنام تشکر در نمایشهای رادیویی یا نمایشنامه خوانی بتواند کاراکترهای جدی یا حتی منفی را بازی کند اما ترکیب این صدا و آن چهره دوست داشتنی معجونی است که مخاطب دوست دارد لحظات شادی را درکنارش سپری کند. او نیز دیر در سینما و تلویزیون مطرح شد اما توانست از فرصتهای مناسبی که بهدست آورد استفاده کرده و تواناییهای ذاتی بازیگریاش را به نمایش بگذارد. بهنام تشکر از جمله بازیگرانی است که به واسطه برخی مشخصههای ظاهریاش چون قد بلند، چهره استخوانی و موهای فر و البته آن صدای بم، ظرفیت تبدیل شدن به ستارهای محبوب را دارد البته به شرطی که مثلا او حداقل در چند اثر، کاراکتر یا تیپهای مشابهی را بازی کند یا حتی مثل بسیاری از بازیگران در جهان در تمام عمر تنها یک کاراکتر را در زندگیهای مختلف بازی کند.
جواد عزتی: جواد عزتی بازیگری ذاتی به نظر میرسد. او در کارهای مهران مدیری نقشهای فانتزی و دشواری مانند یک پیرمرد بیش فعال را به همان خوبی بازی میکند که روحانی جوان و شوخ طلا و مس و حتی روحانی جوان سریال دودکش را. جواد عزتی در اوج جوانی تا امروز توانسته مجموعهای از نقشهای متفاوت را بازی کند و البته نباید این نکته را فراموش کرد که او حتی در تلخترین فیلمها و سریالها و در اجرای جدیترین کاراکترها نیز همواره رگههایی از طنز را همراه خود دارد. با وجود این تواناییهای عزتی و همین رگه طنزی که از او شخصیتی دوست داشتنی میسازد باعث شده امروز و در این سن با مجموعه متفاوتی از اجراها در کارنامهاش مواجه شویم. این که جواد عزتی، بازیگر روحانی جوان سریال دودکش، سه یا پنج سال دیگر چگونه بازیگری خواهد بود را نمیتوان حدس زد اما میتوان امیدوار بود از دایره نقشهای مشابه اطرافش به سلامت عبور کند.
سیما تیرانداز: آنها که سیما تیرانداز را روی صحنه تئاتر دیده اند او را در زمره بهترین بازیگران زن دو دهه اخیر میدانند اما محبوبیت او در تلویزیون با توجه به برخی نقشآفرینیهایش ممکن است به اندازه تئاتر نباشد، چراکه اگر هر بازیگری در تلویزیون نقشی مانند انیس، عروس شیطان صفت حشمت فردوس را به آن خوبی بازی میکرد حتی میتوانست تا مدتها منفور مخاطبان تلویزیون باشد. اما تواناییهای بازیگری سیما تیرانداز بهگونهای است که میتواند یکی از خبیثترین کاراکترهای تلویزیونی سالهای اخیر را با چنان قدرتی بازی کند که مخاطبان تلویزیونی همپای قهرمان داستان با تمام وجود از او متنفر شوند. اما همین بازیگر در سریال دودکش تبدیل به زنی ساده میشود که با نیروی عشق بهدنبال حفظ و ارتقای زندگی خانوادگیاش است.
امید ذاکرینیا - قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه
گفتوگو با محسن بهرامی، گوینده کتاب «مسیح بازمصلوب»
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم