امام میفرمایند در کمال آرامش و خضوع و فروتنی در آن جایگاه بایست و شروع کن به گفتوگو با خدای متعال و از او نجات خود را بخواه؛ در حالی که در لحظات نماز و تعظیم در وضعی باشی که قلبت در نماز حضور داشته باشد و به همه آنچه به عنوان احکام و حقوق و آداب در نماز هست با دقت عمل کنی و این یعنی حضور قلب که انسان با ضمیر و همه وجودش در نماز حضور دارد.
خداوند یاد خودش را در نماز روزی میکند که یک جلوه تام و تمامی از یاد خداست و این نکته در قرآن آشکارا بیان شده است. آیات خداوند معجزه میکند. امکان ندارد انسان دل داده و خودش را در معرض شنیدن قرآن قرار بدهد و قرآن ذهن و قلب او را تسخیر نکند و تمام شخصیت او را در برنگیرد. قرآن سخن خداست و کافی است ما دل بدهیم و خود را به آن بسپاریم.
یاری خواهی از نماز
در آیه 45 و 46 سوره بقره، خداوند متعال انسان را به کمک خواستن از نماز دعوت میکند: «واستعینوا بالصبر و الصلاه و انها لکبیره الا علی الخاشعین؛ از شکیبایی و نماز یاری جویید و به راستی این [کار] گران است مگر بر فروتنان.» این دعوت به یاری خواهی است. ما در نماز در سوره مبارکه حمد میگوییم ازخدای متعال یاری میخواهیم و میدانیم تنها یاریگری از ناحیه اوست. ما از خدای متعال برای پیمودن راه بندگی یاری میخواهیم. جالب است پروردگار متعال ما را که از او کمک خواستهایم ارجاع میدهد به نماز و صبر. این ترکیب بدیع و زیبایی است و نقشی که صبر در حفظ ما و نگهداری شخصیت ما در برابر تندباد حوادث و کشش گناه و دشواری انجام وظایف ایفا میکند یک نقش ممتاز و شگفت است.
بلافاصله هم خداوند میفرماید: «و انها لکبیره الا علی الخاشعین» که احتمالا این انّها به نماز اشاره دارد، چون خشوع صفت ویژه نماز است چون گفته شده «قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون؛ یعنی براستی مومنان رستگار شدند. همانان که در نمازشان فروتنند.» (آیات 1 و 2 سوره مومنون) فراموش نکنیم نماز با آن که وظیفه آسان، شیرین، دلپذیر، ملایم و هماهنگ با نیازها و خواستههای انسان و کشش فطرت اوست، اما برای آن کسانی که خودخواه باشند و متکبر و برای آن کسانی که عظمت و بزرگی خداوند قلبشان را تسخیر نکرده باشد، امر سنگینی است. در اینجا خداوند به ما یادآوری میکند نماز در بستر خشوع در برابر پروردگار متعال است که به دل انسان مومن مینشیند و برایش روان میشود و جزو طبع زندگیاش میگردد و بعد به آن اشتیاق پیدا میکند و گرسنه و تشنه نماز میشود.
این طبع زندگی ماست که پر از حوادث، گرفتاریها، کششها، جاذبهها و سختیهاست. بیان امیرالمومنین در نهجالبلاغه است که میفرمایند در دنیا خیر و شر، زندگی و مرگ، پیری و جوانی، موفقیت و شکست، سلامت و بیماری و شیرینی و تلخی به هم آمیخته است و دائم انسان در معرض این فراز و نشیبها و قبض و بسطها هست؛ بنابراین انسان برای این که در لحظه لحظه زندگی در صراط مستقیم بندگی باشد و از مدار و ادب بندگی خارج نشود نیازمند امداد و مدد الهی است و خداوند متعال خودش این مدد را در نماز تعبیه کرده و در دسترس ما قرار داده تا از این ظرفیت عالی بهرهمند شویم.
نماز برای انسان مومن در گرفتاریها و مشکلات و غمها آرامشبخش است و در آن آرامش میتواند تصمیمهای درست بگیرد و خودش را پیدا کند، چه در میانه توفان حوادث و چه توفان هیجانها و شهوات. از امام صادق(ع) روایت داریم که خطاب به یکی از یارانشان فرمودند: چرا وقتی در مشکلات زندگی میافتی به نماز پناه نمیبری؟ بعد میفرمایند: مگر نشنیدی خداوند میگوید
«استعینوا بالصبر و الصلوه؟»
خشوع در نماز
چه کسی میتواند از نماز خوب کمک بگیرد؟ آن کسی که به مقام خشوع برسد و لذت آن را درک کرده باشد. چگونه میتوانیم به این خشوع دست پیدا کنیم؟ وقتی انسان باورش بشود که به ملاقات خداوند میرود این میشود پشتیبان انسان برای این که بتواند به آن ظرفیت عظیم نماز دست پیدا بکند. سراسر وجود من نیاز و ضعف است و بیرون از من، همه در این ویژگی مشترکند که «انتم الفقرا الی الله.» فقر در ذات ما و و تمام وجود ما و در تکتک سلولهای ما جاری است و در تمام اتمها و ذرات این عالم است و غنی فقط اوست. در چنین وضعی چه کسی میخواهد به فریاد ما برسد و دستمان را بگیرد؟ خود خداوند فرموده است آغوش من باز است و شما را استقبال میکنم. در مناجات شعبانیه فرازی داریم که در آن میگوییم خدایا من گریختم به سوی تو و دامن لطف تو. اصلا معنای این گریز در نماز است. خدایا من در مشت توام. تو همه چیز من، ظاهر من، باطن من و حاجت من را میدانی. کسی که از خطر نفس، از شر و گرفتاریهایی که او را تهدید میکند، از دعوتهای شیطان و جاذبههایی که او را به خود میخواند گریخته و احساس بیپناهی میکند، متوجه میشود پناه اصلی در نزدیکترین جایگاه اوست و راهش هم نماز است. عاصم و یار و نگاهدارنده کیست؟ فریاد میزنم کیست که به فریادم میرسد؟ مرا که گرفتار گناهم، چه کسی میتواند نجات دهد؟ انسان مومن در نماز چنین احساسی پیدا میکند و در آغوش رحمت الهی میرود و مورد عنایت قرار میگیرد.
نماز و انفاق
در آیه 31 سوره ابراهیم، خدای متعال خطاب به نبی اکرم میفرماید به بندههای من بگو آنها که به من ایمان آوردهاند و ولایت و ربوبیت و خالقیت من را باور کردند، نماز برپای دارند و البته بلافاصله ادامه میدهد از آنچه من برایشان روزی کردم چه در سر و چه آشکار انفاق کنند، نعمتهایی چون آبرو و علم و معنویت و هدایت. یادشان باشد اینها را من دادم و مال خودشان نیست. اینها خودشان هم مال خودشان نیستند. کسی مالکیتی ندارد و تنها امکانی است که در دسترسشان قرار گرفته است. وقت را غنیمت بشمارند برای نماز و بهرهمندی و انفاق و سوددهی ظاهری که سود بردن واقعی است؛ چون آن که انفاق میکند، خودش را به سود حقیقی متصل میکند و خیال نکنید همیشه این امکان پناه بردن و بهرهمند شدن و فیض بردن از نماز در دسترس است. این بساط فیض و قرب و عنایت خاص الهی که انسان میتواند به آن پناهنده شود همیشگی نیست و باید پیش از آن که روزی بیاید که در آن نه تجارتی است و نه رفاقتی، آن را درک کرد.
نماز و صیانت انسان از بدیها
یک آیه بسیار مشهور دیگری را هم در قرآن درباره نماز داریم. آیه 45 سوره عنکبوت که میفرماید: «[ای پیغمبر!] آنچه از کتاب برای تو وحی شده بخوان و نماز برپا دار که نماز از فحشا و بدی بازمیدارد.» خداوند در این آیه میفرماید که نماز، انسان و جامعه را از انواع و اقسام بدیها و زشتیهای علنی و آن بدیهایی که بد دانسته نمیشود و حیات طیبه را بر باد فنا میدهد، صیانت میکند. شاخص نماز واقعی آن نمازی است که ما را حفظ میکند. یعنی آنجا که انسان احساس میکند نماز او را از افتادن به دام شیطان حفظ کرده معلوم میشود نمازش نماز بوده است؛ نمازی که با حضور و خشوع و طهارت و ادب است، اما در این آیه بلافاصله این نکته عجیب یادآوری میشود که ما کمتر آن را میخوانیم «لذکر اللهاکبر». فرمان به اقامه نماز میشود در این آیه کریمه و بلافاصله گفته میشود یکی از کارکردهای فوقالعاده نماز این است که قدرت دارد شما را از ابتلا به فحشا و منکر باز دارد و بعد گفته میشود یاد خدا از هر چه شما با خرد و فهم بشریتان به آن فکر میکنید، بزرگتر است و لذکر اللهاکبر جواب این سوال مقدر در اذهان است که میپرسد نماز چطور حافظ ماست؟ این جمله را میتوان دو گونه معنا کرد؛ نخست اگر به حقیقت نماز که یاد و ذکر خداست، برسید و توجه به این که در حضور او هستید و آن را باور داشته باشید، این ذکر میتواند شما و جامعه را از فحشا و منکر صیانت کند، اما نکته لطیفتر آن که در اینجا لذکر اللهاکبر را فاعلی معنا کنیم؛ یعنی خداوند به واسطه نماز بنده خودش را یاد میکند، این خیلی معنای بزرگی است. این ما را به آن آیه مشهور برمیگرداند که میگوید: «فاذکرونی اذکرکم.» (بقره، 152) وقتی شما به نماز مشغول میشوید خدا را یاد میکنید و بازتاب یاد خدا این است که خداوند هم شما را یاد میکند و این سرمایهای بزرگ است. او شما را حفظ میکند، پرورش میدهد، پروازتان میدهد و از دست شیاطین و دامها حفظتان میکند. چون خداوند به شما وعده کرده که مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد