همه این اتفاقات، به اتفاق بزرگتری مربوط است که زمان آن هنوز نرسیده، اما فاصله زیادی هم به آن نمانده؛ انتخابات ریاست باشگاه. همان طور که انتخابات ریاست این باشگاه در سال 2010 نشان داد نتیجه نهایی میتواند تغییرات زیادی در جهت حرکت باشگاه ایجاد کند. هرچند با وجود انتخاب روسل به جای لاپورتا در سال 2010، پپ گواردیولا به حضورش روی نیمکت آبی و اناریها ادامه داد، اما تغییر زیادی در فلسفه باشگاه ایجاد شد؛ تبلیغ روی پیراهن باشگاه که در آن زمان یونیسف بود، به پشت پیراهن رفت تا آرم بنیاد قطر جای آن را بگیرد.
مالک باشگاه بارسلونا، 157 هزار عضو رسمی آن هستند و تقریبا هر کدام از آنها، درباره نحوه اداره باشگاه، نظر متفاوتی دارند. انتخاب شدن به عنوان رئیس باشگاه، به فرد فرصت میدهد تا نظراتش را عملی کند. همچنین فرصتی خواهد بود تا این نظرات را هزاران هوادار و رسانههایی از سراسر دنیا قضاوت کنند.
کمی بیش از یک ماه به زمان برگزاری انتخابات باقی مانده و نام نامزدهای شجاعی که قصد دارند چنین مسئولیت هراسآوری را برعهده بگیرند، یکی یکی مشخص میشود. جوزپ ماریا بارتومئو، رئیس تازه استعفا داده باشگاه، یکی از نامزدهای اصلی است که فعالیتش برای پیروزی در انتخابات بعدی را آغاز کرده است. او که برای حضور در انتخابات باید از پستش استعفا میداد، در آخرین روزهای رسمی ریاستش، حسابی فعال بود. او پدرو رودریگز را متقاعد کرد قرارداد جدیدی امضا کند تا شایعات درباره حضورش در لیگ انگلیس پایان یابد. امضای قرارداد با دنی آلوس و همچنین تمدید قرارداد با لوئیز انریکه از دیگر اقدامات قابل توجه او بود. نظرسنجی در ماه مارس نشان میداد تنها یکسوم رایدهندگان مایل به انتخاب دوباره بارتومئو به عنوان رئیس باشگاه هستند؛ محرومیت باشگاه از نقل و انتقالات و ماجرای دنبالهدار انتقال نیمار، بسیاری از هواداران را ناامید کرده بود، اما هواداران فوتبال معمولا حافظه کوتاه مدتی دارند و بارتومئو امیدوار است رقم زدن یکی از بهترین فصول تاریخ باشگاه باعث تغییر نظرات شود و ادامه کارش را در نوکمپ تضمین کند.
کسی که در نظرسنجی ماه مارس بیشترین رای را آورد، خوان لاپورتا بود؛ مردی که نامش با موفقیت بارسا گره خورده است. او کسی بود که بارسای متوسط ابتدای هزاره سوم را با انتخاب فرانک رایکارد و پپ گواردیولا، به موفقیتهای پیاپی در رقابتهای داخلی و اروپایی رساند؛ همچنین او بود که برای اولین بار در سال 2008، لوئیز انریکه را به عنوان سرمربی تیم B بارسلونا انتخاب کرد.
البته لاپورتا در آخرین روزهای حضورش روی صندلی ریاست بارسا منتقدان سرسختی داشت، اما گذشت زمان بهترین درمان است و حالا بسیاری به روزهای حضور او در این باشگاه، به چشم یک نوستالژی دلچسب نگاه میکنند؛ موضوعی که میتواند رایها را به سوی او هدایت کند.
البته لاپورتا که یک سیاستمدار قدیمی است، هنوز کارتهایش را رو نکرده است. احتمالا او به این فکر میکند که با توجه به موفقیتهای اخیر بارتومئو، چگونه میتواند با او مقابله کند. طعنهآمیز این که با موفقیت این فصل بارسا، اگر لاپورتا در انتخابات پیروز شود، آن گاه احتمال نارضایتی هواداران از او در اولین فصل بازگشتش، بسیار زیاد خواهد شد. بارسا این فصل به دستاوردی رسید که تکرار آن در چند فصل آینده تقریبا غیرممکن به نظر میرسد.
نامزد سرشناس دیگر که حضورش در انتخابات را تائید کرده، تونی فریکساست که شعار انتخاباتیاش را با عنوان «ما میدانیم چطور بازی کنیم»، از چند روز قبل آغاز کرده است. او که در زمان لاپورتا، روسل و بارتومئو، عضو هیات مدیره بارسا بود، بعد از درگیری با بارتومئو در پاییز گذشته، از پستش استعفا داد.
اگرچه در باره محبوبیت فریکسا تردیدهایی وجود دارد، به نظر میرسد او از تجربه لازم برخوردار است و استراتژیاش در همین مدت کم، سودمند بوده است. فریکسا که زمانی به عنوان یک فوتبالیست آماتور کار میکرد، قصد دارد با پررنگ جلوه دادن جنبه ورزشی شخصیتش، خودش را از بازرگانی مانند بارتومئو متفاوت نشان بدهد. البته برای رسیدن به هدفش باید سخت تلاش کند، اما تکیه بر گذشته ورزشیاش و همین طور قول پیدا کردن اسپانسری جدید به جای هواپیمایی قطر، میتواند اعضای باشگاه را برای رای دادن به او ترغیب کند.
شاید جذابترین کاندیداهای انتخابات ریاست بارسا، این عضو سابق هیاتمدیره نباشد؛ بلکه دو جنبش مردمی است که قصد بازگرداندن بارسا به ریشههایش را دارند. اولی «ما مردم معمولی هستیم» و دیگری «FCB اصلی» نام دارد که از ایدههای اساسیشان، برداشتن نام هواپیمایی قطر از روی پیراهن بارسا و جایگزین کردن آن با کلمه «کاتالونیا» است؛ ایدههایی که شاید جذاب به نظر برسد، اما احتمالا توان رقابت با کاندیداهای سرشناس دیگر را ندارد.
یک مشکل بزرگتر هم وجود دارد و آن پیدا کردن پسانداز 77 میلیون یورویی است که برای ثبت نام در انتخابات ریاست بارسا لازم است. برای چهرهای سرشناس مانند لاپورتا، فراهم کردن چنین مبلغی دشوار نیست، اما برای هوادارانی که میخواهند قدرت را در دست بگیرند، مطمئنا فراهم کردن چنین مبلغی کار راحتی نیست. هر دو گروه برای فراهم کردن چنین مبلغی باید محلی غیر از سرمایه شخصی داشته باشند، اما این اتفاق باعث خواهد شد عنوان «مردمی» آنها زیر سوال برود.
از حالا تا زمان اعلام رسمی کاندیداهای ریاست باشگاه بارسلونا، هر یک از آنها باید حداقل 2534 امضا جمع کنند. پس از آن رقابت اصلی کاندیداها آغاز خواهد شد و اگر اتفاق غیرمنتظرهای رخ ندهد، رقابت اصلی بین خوان لاپورتا و بارتومئو خواهد بود؛ در این مرحله شاید پیشبینیها غلط از کار در بیاید. سال 2003 که لاپورتا برای اولین بار رئیس بارسا شد، در نظرسنجیها لوئیس باسات دست بالا را داشت، اما در نهایت این لاپورتا بود که برخلاف انتظارها، صندلی ریاست باشگاه کاتالانی را تصاحب کرد.
به این ترتیب، برنامه باسات برای این که پپ گواردیولا را به عنوان مدیرورزشی بارسا معرفی کند، هرگز رنگ واقعیت به خود نگرفت و پپ ترجیح داد با ادامه دوران بازیاش در سال 2005 مدرک مربیگریاش را بگیرد. به این ترتیب، نتیجه انتخابات ریاست بارسا در سال 2003، روند فوتبال اروپا را تغییر داد؛ اتفاقی که شاید در سال 2015 هم رخ دهد.
بهنام جعفرزاده / جام جم
منبع: ESPN
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد