پیگیریهای جامجم از حتمی بودن این اتفاق حکایت دارد و دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش که منبع خبر و دلیل قاطعانه حرف زدن ماست، میگوید بنویسید فرزندان بیشناسنامه مادران ایرانی دیگر از تحصیل محروم نمیمانند.
از بیشناسنامه بودن نوشتن، کار آسانی است، اما بیشناسنامه زندگی کردن دشوار است، حتی گاهی جانکاه. بیشتر از ده سال است آدمهای بیشناسنامه در این سرزمین، آنها که محصول ازدواج زنی ایرانی با مردی خارجی هستند، مرئی اند و نفس میکشند ولی گویی نامرئیاند و جان ندارند .
هویت کودکان بیشناسنامه اما فقط در یک اسم خلاصه میشود که با آن زندگی میکنند و با همان نیز به دیار باقی میروند که روی سنگ مزارشان حک میشود؛ نبودن در عین بودن، مشکل به استخوان رسیده کودکان بیشناسنامه است.
عرصه بر این افراد البته همیشه تا این حد تنگ نبوده است، حتی تا پیش از سال 67 شرایط برایشان منصفانه بود ؛ چون آن زمان تبصره ماده 16 قانون ثبت احوال ملاک عمل قرار میگرفت که به زنان ایرانی و شوهران خارجی آنها اجازه میداد همراه هم برای کودکشان تقاضای شناسنامه کنند یا اگر به هردلیل، پدر در دسترس نبود مادر به نام خود برای کودکش شناسنامه بگیرد .
ولی شورای امنیت کشور در سال 67 این فرآیند آسان صدور شناسنامه را مغایر با مصلحتهای امنیتی کشور تشخیص داد و آن را به حدی محدود کرد که دست خیلیها از دریافت شناسنامه کوتاه شد. 18 سال بعد (در سال 85) اما به این وضع دشوار یک تیر خلاص هم زده شد که این باراز جانب مجلس بود.
در این سال نمایندگان خانه ملت باز هم با همان مصلحتاندیشیهای امنیتی، ماده واحدهای را تصویب کردند که اعطای شناسنامه به کودکان زنان ایرانی را به بعد از 18 سالگی موکول کرد، آن هم با شرایط دشوار که شانس دریافت شناسنامه را از قبل هم کمتر میکرد.
ولی پیامدهای این تصمیم خیلی زود آشکار شد و تجربه نشان داد ندیده گرفتن آدمهایی که هستند و در این سرزمین کنار بقیه مردم زیست میکنند، عامل رواج آسیبهای متعدد حتی ترویج فرهنگ جعل هویت میشود البته شش سال طول کشید تا مجلس این بار با نگاه مصلحانه وارد موضوع شود که گرچه دیر بود ولی تلاش سال 91 بهانه خوبی برای تابوشکنی در موضوع کودکان بیتابعیت شد.
در این سال، 157 نماینده طرحی را تصویب کردند که به موجب آن برخی امتیازات اقتصادی مثل یارانه و بیمه به کودکان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی اعطا میشد که به نوبه خود پیشرفت خوبی محسوب میشد، اما چون شورای نگهبان با اعطای این امتیازات مخالفت کرد، چیزی جز دست خالی عاید خانوادههای درگیر معضل بیتابعیتی نشد، در حالی که صدور شناسنامه برای این افراد نیز همچنان موضوعی لاینحل باقی ماند. اما حالا باید انتظار داشت این گره کور که سالها با دندان باز نشد، این بار با دست باز شود.
مهدی نویدادهم، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش به ما میگوید از مهر امسال دیگر مانعی برای ثبتنام این کودکان در مدارس وجود ندارد، اما سرپرستان این کودکان باید برایشان کارت هویت تهیه کنند که مدارس موظفند با رویت این کارت، آنها را مثل بقیه دانشآموزان نامنویسی کنند.
به گفته او، بخشنامه مربوط به این کار هم از سوی وزیر به همه استانها ابلاغ شده و از مهر 94 هیچ کودک ساکن ایران به واسطه این که پدری غیرایرانی دارد، از تحصیل بازنخواهد ماند.
تحصیل بیقید و شرط دانش آموزان افغان
خبر تحصیل بیقید و شرط دانش آموزان افغان ساکن ایران، دومین خبر خوب دیروز بود. این خبررا مهدی نویدادهم به فارس داد که شامل این تاکید بود: تمام ادارات و مدارس آموزش و پرورش موظف به ثبتنام از همه دانشآموزان افغان هستند و هیچ دلیلی از جمله نداشتن کارت هویت نباید مانع ثبتنام آنها شود. این اتفاقی خوش است چون بیسوادی مهاجرانی که در ایران زندگی میکنند، درنهایت به ضرر کشور تمام میشود و در عوض باسوادی و توانمندی آنها به رشد جامعه ما کمک میکند؛ همان طور که در کشورهای توسعه یافته بخش بزرگی از امور حیاتی را اتباع دیگر کشورها به عهده دارند.
پس به این ترتیب از مهرماه هم کودکان لازمالتعلیم مادران ایرانی و پدران خارجی و هم اتباع مهاجر افغان به واسطه کارت هویت، فرصت تحصیل پیدا میکنند (البته گفته شده دانشآموزان افغان بدون کارت هویت هم میتوانند در مدارس ثبتنام کنند)، اما فرق این دو گروه با هم این است که خانوادههای افغان به واسطه سالها حضور در ایران با مراحل دریافت کارت هویت آشنا هستند و در عوض کودکان مادران ایرانی که تا به حال چنین فرصتی نداشتهاند با این روند ناآشنا.
این در حالی است که بخش زیادی از مادران ایرانی صاحب کودکان بیتابعیت، افرادی بیسواد یا کمسواد هستند و شاید از باز شدن این مجال قانونی برای فرزندانشان بیخبر بمانند. این را بیفزایید به این که اغلب شوهران خارجی این زنان، زن و فرزند را رها کردهاند و دسترسی به آنها غیرممکن است و نیستند تا برای تحصیل فرزندانشان دل بسوزانند؛ بنابراین ضروری به نظر میرسد نهادهای حامی کودک و سازمانهای مردمنهاد که تا به حال بار آموزش بخشی از این کودکان را به دوش گرفتهاند، برای دریافت کارت هویت نیز به این افراد کمک کنند تا روزنهای که به روی اینها باز شده، به دست پر شدنشان ختم شود.
کودکان بیشناسنامه
کودکان بیشناسنامه، کودکانی هستند که حاصل ازدواج زنی ایرانی با مردی خارجی هستند. برای این افراد شناسنامه یا کارت ملی صادر نمیشود و مسئولان آنها را در آمار رسمی به حساب نمیآورند زیرا براساس قانون تابعیت از مادر به کودک منتقل نمیشود بنابراین وقتی زنی ایرانی با مردی خارجی ازدواج میکند فرزندش خارجی به حساب میآید نه ایرانی به همین دلیل چنین کودکی اوراق هویتی نداشته و نمیتواند از حداقل خدمات اجتماعی مانند آموزش استفاده کند.
مریم خباز - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: